مدیران تازه باید چیزهای زیادی را بیاموزند تا به تدریج به رهبری بزرگ و پرنفوذ تبدیل شوند. تحقق این هدف نیازمند کسب تجربیات و مهارتهایی است که در طول زمان و بهتدریج از سوی مدیران جوان کسب میشوند و به سالها زمان نیاز دارند.
به گزارش عطنا، نیکول فالون مقالهای نوشته است که در آن ترفندهایی برای مدیران تازه کار نوشته است که سیدحسین علوی لنگرودی آن را ترجمه کرده و در روزنامه دنیای اقتصاد به چاپ رسیده است. متن آن به شرح زیر است:
با این همه ترفندهایی وجود دارند که بر سرعت و کیفیت این تحول میافزایند و رهبران بزرگی را که از نعمت جوانی و خلاقیت برخوردارند به جهانیان معرفی میکنند. در این مطلب به پنج ترفندی که مدیران جوان و تازهکار را به رهبرانی بزرگ و قدرتمند تبدیل میکند اشاره خواهد شد.
ترفند شماره 1: از پتانسیلهای موجود برای برآورده ساختن انتظارات بهره ببرید
یکی از نکاتی که مدیران جوان و تازهکار باید به آن توجه کنند این است که شرکت ایدهآل و بینقص به هیچ عنوان وجود خارجی ندارد و چه بخواهیم، چه نخواهیم یکسری کمبودها و ضعفها در هر شرکتی وجود دارد که باید با آنها کنار آمد.
در این میان وظیفه خطیری بر دوش مدیر شرکت گذاشته میشود و آن استفاده بهینه از پتانسیلها و امکانات موجود است. بنابراین اگر در هفتهها و ماههای اول فعالیت مدیریتیتان با واقعیتی به نام کمبود امکانات و کارکنان بینقص مواجه شدید به هیچ عنوان خود را نبازید و به جای غر زدن و نالیدن از نداشتهها به داشتههایتان قناعت کنید و از آنها حداکثر استفاده را ببرید.
علاوه بر این میتوانید با جابهجاییهای هوشمندانه در پستها و شناخت تواناییهای نهفته و پنهان کارکنان، استفاده بهینهتری را از نیروی کار تحت امر خود صورت دهید. چنین رویکردی را میتوان در مربیان فوتبال مشاهده کرد: بارها دیده شده که با تعویض مربی یک تیم در میانه فصل و ورود مربی جدید و از طریق جابهجایی بازیکنان در پستهای جدید، یک تیم ته جدولی به مقام قهرمانی پایان فصل رسیده است.
ترفند شماره 2: شفافیت را سرلوحه همه کارهایتان قرار دهید
وقتی کارمند بودید و هنوز وارد حوزه مدیریت نشده بودید به اطلاعات زیادی راجع به شرکت دسترسی نداشته و به تبع آن مسوولیتی بابت اطلاعرسانی و شفافیت اطلاعاتی متوجه شما نبود. اما حالا که به صندلی مدیریت تکیه زدهاید باید به یاد داشته باشید که شفافیت و اطلاعرسانی درست و به موقع به کارکنان از جمله مهمترین عوامل ایجاد کننده اعتماد در درون سازمانهاست.
بنابراین حتما به شفافیت در تصمیمگیریها و اقداماتتان در درون سازمان توجه داشته باشید. همیشه به یاد داشته باشید که دانستن حق کارکنان است و آنها فقط در صورتی که از مسائل و مشکلات و فرصتها اطلاع داشته باشند با شما همکاری میکنند و در غیر این صورت فقط برای شما کار میکنند و نه همکاری.
تجربه نشان داده که کارمندان یک سازمان هنگامی که تصویری بزرگ و کامل از واقعیت دارند حداکثر همکاری و همیاری را با مدیران از خود نشان میدهند و به شدت از پنهانکاری مدیران بیزارند.
ترفند شماره 3: با اعضای تیمتان روابط قوی و دائمی برقرار کنید
یکی دیگر از اشتباهات مدیران تازهکار به اصرار بیمورد آنها بر فاصله گرفتن از کارمندان یا کارگران و به اصطلاح «آدم حساب نکردن» آنها مربوط میشود. وجود چنین شکافی بین مدیر و کارکنان به هیچ عنوان پذیرفتنی و توجیهپذیر نیست و به شدت به بهرهوری و راندمان کاری لطمه میزند.
کارمندان بهطور طبیعی منتظرند مدیران برای ایجاد ارتباط با آنها پیشقدم شوند و کمتر کارمندی را میتوان یافت که به صورت خودجوش و داوطلبانه برای ایجاد رابطه با مافوق خود اقدام کند. پس سعی کنید در اولین فرصت ممکن رابطهای صمیمانه و هدفمند با کارکنانتان برقرار کنید و آن را استمرار ببخشید.
باید به خاطر داشته باشید که تاکید بیش از حد شما بر مسائل کاری و بازدهی کارکنان شما را به مدیری تبدیل میکند که فقط به خردهکاریها و مسائل جزئی توجه دارد و در نتیجه از مسائل کلان کاری دور میماند. شناخت هرچه سریعتر کارکنان و توانمندیهای آنها میتواند از سازمانی با کارکنان معمولی و دارای تواناییهای متوسط، مجموعهای قدرتمند و موثر بسازد.
ترفند شماره 4: کارهای خوب کارکنانتان را حتی اگر کوچک هستند، ببینید
اگر میخواهید کارکنانتان از صمیم دل و با نهایت توانشان برای شما کار کنند حتما به کارهای خوب آنها حتی اگر کوچک و بیاهمیت هستند، توجه کنید و آنها را به رخ همه بکشید. با این کار فرهنگ سپاس را در درون مجموعه تحت مدیریتتان رواج میدهید و افرادتان را بهکار بیشتر و بهتر سوق میدهید.
مدیران تازهکار باید بدانند سپاسگزاری از کارکنان و اعلام علنی عملکردهای مطلوب افراد نهتنها به جایگاه و نظم کاری آنها بهعنوان یک مدیر لطمه نمیزند، بلکه بر ارج و ارزش آنها میافزاید.
ترفند شماره 5: از دیگران بازخورد بگیرید، اما سبک مدیریتی خودتان را داشته باشید.
هر مدیر جوان و کم تجربهای دوست دارد از تجربیات و نظرات مدیران باسابقهای که در اطرافش حضور دارند استفاده کند و خیلی زود به مدیر پختهای تبدیل شود. اما در این میان باید به این مسئله نیز توجه داشت که تقلید کردن از مدیران دیگر نمیتواند اثر مثبت چندانی بر کیفیت مدیریت مدیران جوان داشته باشد، چرا که از یکسو آنها را به مدیران تقلید کن و فاقد شخصیت مستقل تبدیل میکند و از سوی دیگر آنها را دچار شکستهای سنگینی میکند چون همانطور که پیتر دراکر گفته است «تکرار آنچه در گذشته موجب موفقیت شما شده، در آینده به احتمال زیاد به شکستتان خواهد انجامید.» بنابراین حتما و در اولین فرصت ممکن نسبت به طراحی و اجرای سبک مدیریتی منحصربهفردتان اقدام کنید و برای این کار هیچگونه تردید و نگرانی به خود راه ندهید.