عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران گفت: ضعفهای موجود در فضای عمومی جامعه ایران و مصادره و تصرف آن توسط قدرت و منطق سرمایهداری موجب شده است که نتوانیم فضای عمومی مناسبی را برای پیگیری مطالبات خود در فضای واقعی حیات اجتماعیمان تجربه کنیم و همین منجر به شکلگیری اعتراضات میشود.
به گزارش خبرنگار عطنا، نشست «اعتراض، خیابان و رسانه؛ درنگی بر سیاستگذاری اجتماعی و سیاستگذاری رسانهای در مواجهه با اعتراضات» با حضور هادی خانیکی، رئیس انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات و مدیرگروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی، عبدالحسین کلانتری، عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران و حبیباله فاضلی، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، یکشنبه، 9 اردیبهشتماه به همت انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
در این نشست عبدالحسین کلانتری، عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با اشاره به سه ضلع اساسی موضوع یعنی خیابان، اعتراض و رسانه، گفت: هر کدام از این سه ضلع به صورت منفرد مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتهاند اما در این جلسه همزمانی آنها مورد بررسی قرار میگیرد.
کلانتری ادامه داد: واقعیت این است که همزمانی این سه، مسئله را بغرنج و پیچیده کرده و نیازمند بحث و گفتوگو است. تامل در باب همزمانی انتخاب این سه موضوع، انتخاب هوشمندانهای از طرف انجمن بود. گام نهادن در این موضوع، جذاب اما پرمخاطره است چرا که بدهبستانهای نزدیک آنها کار را پیچیده میکند.
وی با اشاره به واقعیترین ضلع مسئله یعنی خیابان اظهار کرد: خیابان به طور سنتی محمل اعتراضات است و پیوندی وسیع بین خیابان و اعتراض وجود داشته است؛ اگر روزی انقلابهای آتی نظام سرمایهداری در کارخانهها به واسطه تضادهای موجود در روابط تولید، رقم میخورد اکنون تمرکز بر روی جنبشهای شهری که حول مصرف جمعی، سبک زندگی و نابرابری در توزیع خدمات در شهرها است سامان مییابد و در آنجا صورتبندی میشود.
نسبت فضای عمومی و به طور مشخص خیابان با اعتراض و رسانههای جدید به شدت پیچیده و در ایران با شبکههای اجتماعی رابطه پیدا کرده است.
استاد دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: با اینکه خیابان واقعی است و در آن زندگی و تحولات را تجربه میکنیم و اساساً پیوند زیادی با تحولات اجتماعی در ایران دارد اما به نظر من رسانه، تغییرات جدیدی را در مناسبات و پویاییهای اجتماعی به وجود آورده است که نمیشود به آن بیتوجه بود.
او افزود: باید از رسانههای جدید و به طور خاص از شبکههای اجتماعی شروع کرد چون بسیاری از امورهای واقعی زندگی ما در همین فضا شکل میگیرد و اساساً به واسطه این فضا زندگی ما بسط و گسترش پیدا کرده است لذا نمیشود آن را جدا از زندگی واقعی تلقی کرد؛ این فضا بر حیات اجتماعی ما بسیار تاثیر گذاشته است و تاثیر دارد.
کلانتری به پیچیدگی سه ضلع مطرح شده اشاره کرد و گفت: نسبت فضای عمومی و به طور مشخص خیابان با اعتراض و رسانههای جدید به شدت پیچیده و در ایران با شبکههای اجتماعی رابطه پیدا کرده است و به نظر میرسد که این پیچیدگی روزبهروز بیشتر میشود.
وی اظهار کرد: از یک سو ضعفهای موجود در فضای عمومی جامعه ایران و مصادره و تصرف آن توسط قدرت و از سوی دیگر منطق سرمایه موجب شده است که ما نتوانیم فضای عمومی مناسبی را در فضای واقعی حیات اجتماعیمان تجربه کنیم و همچنین مردم نتوانند از فضای عمومی مناسبی برای پیگیری مطالبات خود و به طور مشخص اعتراضاتشان استفاده کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: تبعات غیرقابل اجتناب مدل توسعه سرمایهدارانه در ایران کجدار و مریز تجربه شده است، ما دچار شهرفروشی شدهایم و به همین علت فضای عمومی چندانی نداریم و همه آنها فروخته شده است، از طرف دیگر قدرت نیز این فرصت را در اختیار قرار نداده است که فضای عمومی به طور تام و تمام تجربه شود.
او ضعف فضای عمومی و مصادره آن توسط قدرت و منطق سرمایه را موجب افزایش حضور در شبکههای اجتماعی دانست و گفت: این حضور کاملاً به صورت مرضی «دلالت جامعهشناسانه دورکیمی» است لذا مردم در شبکههای اجتماعی به منزله یک نوع پاتوق جمع شدهاند، جایی که همه بیریا و ساده و روشن با هم تعامل و مراوده دارند و فراتر از اتصال است.
کلانتری ادامه داد: در ایران فضای مجازی بار فضای واقعی را به دوش کشید لذا فضای مجازی ما خیلی گرمتر از فضای مجازی در سایر کشورها بوده است، بنابراین به دلیل اینکه فضای مجازی به مثابه یک فضای عمومی شد بسیاری از کنشها هم به آنجا منتقل شدند.
وی اضافه کرد: این شبکهها در عین حال تهدیدهایی چون گسترش شایعه هم آفریدهاند اما چون افراد در حلقههای دوستی هستند میزان اعتماد به این شبکهها بسیار بیشتر از رسانههای سنتی است و به دلیل سرعت بالای آن موجب تشدید اعتراضها میشوند.
استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران گفت: اخلال و اشکال در شبکههای اجتماعی به مثابه نوعی دیگر از فضای عمومی منجر به اعتراض و ظهور و بروز آن در فضای عمومی میشود؛ در دیماه با ترکیبی از این مجموعه مواجه بودیم، یعنی برای اولین بار اعتراض، خیابان و رسانههای جدید با هم همزمان شده بودند و هیچ تجربهای در مدیریت این فضا وجود نداشت.
او ادامه داد: سیاستگذاری اجتماعی به عنوان منشأ برخی مشکلات مزمن در کشور زمینهساز این اعتراضات شدند و خود را در فضای رسانهای امتداد و جهت داده و تشدید کردند و از سویی دیگر سیاستگذاریها در عرصه رسانه جدید موجب تنشهای جدیدی شد که البته میتوانست صورتهای دیگری هم پیدا کند.
کلانتری قسمت بیشتر اتفاقات را ناشی از بیتجربگی دانست و گفت: بیتجربهگی و به صورت کلانتر عدم فهم مناسبات دقیق بین حوزهها عامل اتفاقات دیماه بود؛ اگرچه در چنین فضایی امر سیاستگذاری در جهت تقویت فضای عمومی و نهادینه کردن و نظم بخشیدن به این اعتراضها مثل تخصیص مکانی برای اعتراض، مناسب است و میتواند التیامبخش بعضی از این مشکلات و معضلات باشد اما واقعیت این است که ما فهم دقیقی از شبکههای اجتماعی و به صورت مشخص پیامرسانها و به صورت کلانتر رسانههای جدید نداریم.
وی افزود: در موضوع شبکههای اجتماعی و پیامرسانها هنوز نتوانستهایم سویههای مختلف پنهان و آشکار رسانههای جدید را به درستی تحلیل کنیم و کارکردهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنها را ببینیم بلکه بیشتر از منظر سیاسی و پوپولیستی و فقط برای خوشامد مردم و به صورت غیرکارشناسانه به موضوع نگاه کردهایم.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در پایان گفت: فقط صورت ساده موضوع را دیدیم و نتوانستیم مسائل و سوالات جدی در مورد شبکههای اجتماعی را به خوبی تحلیل کنیم تا با پاسخ دادن به آنها مسیر آینده خود را مشخص کنیم، ما هیچ گاه در مورد تبعات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی پیامرسانها سخن نگفتهایم و با متخصصان فنی نیز گفتوگو نکردهایم.