استاد دانشگاه سوره درباره وضعیت دانشگاهها گفت: درمورد مدرکگرایی باید گفت متاسفانه موضوعی است که این روزها بسیار به چشم میخورد و با توجه به اینکه آموزش عالی در کشور ما گسترش پیدا کرده، آسانترشدن آزمونهای ورودی موجب شده سطح علمی روبه افول پیش رود، زیرا برداشتی که از طرف متقاضیان ورود به دانشگاه میشود تا حدودی کاهش پیدا کرده است.
به گزارش عطنا، روزنامه شهروند در مطلبی که روز چهارشنبه 7 تیر ماه در به چاپ رسانده درباره وضعیت دانشگاهها و شرایط کنونی آن با جمعی ار کارشناسان امر به گفتوگو پرداخته است که در ادامه با یکدیگر میخوانیم.
اگرچه برخی از صاحبنظران معتقدند دانشگاهای ما روند صعودی را در علم درحال پیمودن هستند، اما امیدعلی مسعودی در این زمینه نظری متفاوت دارد و معتقد است: «افول سطح علمی دانشگاهها موضوعی نیست که برای همه دانشگاهها صادق باشد، زیرا دانشگاهی نظیر دانشگاه صنعتی شریف، تهران، شهیدبهشتی و دانشگاههای مادر؛ دانشگاههایی هستند که جای خود را در مجامع بینالملل و در سطح علمی به دست آوردهاند، چراکه در سالهای اخیر موفقیتهایشان به چشم میخورد.
بهطورکلی و با درنظر گرفتن همه دانشگاهها؛ برخی از دانشگاهها و دانشکدههایی که اغمایی هستند، شاید افتهای محسوس داشته باشند اعم از توان هیئت علمی و فعالیتهای دانشجویی، بنابراین از این مقوله میتوان نتیجه گرفت که در برخی از دانشگاهها رتبههای خوبی را شاهدیم و در برخی از دانشگاهها و دانشکدههای تازهتاسیس که فاقد امکانات و نیروی خوب هیئت علمی هستند، دچار افت شدیدی شدهایم.»
این استاد دانشگاه با اشاره به مدرکگراشدن دانشجویان در این زمینه توضیح داد: «اما درمورد مدرکگرایی باید گفت متاسفانه موضوعی است که این روزها بسیار به چشم میخورد و با توجه به اینکه آموزش عالی در کشور ما گسترش پیدا کرده، آسانترشدن آزمونهای ورودی موجب شده سطح علمی روبه افول پیش رود، زیرا برداشتی که از طرف متقاضیان ورود به دانشگاه میشود تا حدودی کاهش پیدا کرده، از طرف دیگر دانشگاههایی را شاهدیم که جذب مضاعف دانشجو دارند.»
مسعودی با اشاره به سهلالوصولشدن ورودی دانشگاهها و افزایش ظرفیتها ادامه داد: «به همین جهت ورود به دانشگاه نسبت به سالهای گذشته بهویژه قبل از انقلاب اسلامی بسیار سهلالوصولتر شده است، اما مشکلی که هماکنون وجود دارد این است که انتخاب رشتههایی در شهرهای بزرگ و دانشگاههای مادر هست که بیشتر دانشجویان گرایش به این دانشگاها دارند و رقابت روی همین دانشگاههاست.
از دیگرسو برخی از دانشگاهها هویت خود را حفظ کردهاند و از آزمون جدی برخوردارند، اما متاسفانه اکثر دانشجویان ما برای دریافت مدرک از دانشگاهی معتبر اقدام به ورود دانشگاه میکنند. تعدادی از دانشجویان نیز وجود دارندکه علاقهمندند و نیازی به کسب مدرک ندارند، این دسته از افراد در تلاشاند که برای پژوهش و فزونی علم به دانشگاه ورود پیدا کنند. اما متاسفانه اکثر دانشگاهها به خصوص آن دسته از دانشگاهها که از آزمون راحتتری برخوردارند، صرفا به دنبال مدرکگرایی هستند.»
این استاد دانشگاه با اشاره به افول علمی در سطح کشور و نه در دانشگاههای مادر بیان کرد: «البته باید دانست اگر بخواهیم افول علمی را نسبت به تمامی دانشگاههایی که در سطح کشور وجود دارند، بسنجیم، متفاوت است، چراکه اگر نسبت دانشجویان به مقالات و تیراژ کتابهای علمی را بسنجیم متوجه این مهم میشویم، زیرا نسبت مناسبی در بین این دو دیده نمیشود. اما با درنظر گرفتن دانشگاههای مادر و دانشگاهای تراز اول وضع بهتری نسبت به گذشته پیدا کردهایم. متاسفانه با پذیرش حجم عظیم دانشجویان و جوابگونبودن هیئتهای علمی دانشگاهها دچار افت کاری در دانشگاهها شدهایم.
هماکنون برای رفع این مشکل باید دانشگاههای غیرانتفاعی و دولتی را که مزیت نسبی ندارند، با یکدیگر ادغام کنیم تا هیئت علمی قویتری داشته باشند و بهصورت متمرکزتر عمل کنند، به این صورت میتوان توان علمی را در دانشگاهها افزایش داد. هماکنون چارهاندیشیای که برای این موضوع رخ داده است این است که دانشجویان دانشگاههایی که از متقاضیان بیشتری برخوردارند، به دانشگاههایی که متقاضی ندارند ارجاع دهند، درصورتی که این موضوع رقابت و فرصتی است که برای انتخاب دانشجو قرار میدهیم.»
با توجه به اینکه ادغامسازی از لازمه بقای دانشگاههای کشور است، این استاد دانشگاه در این خصوص توضیح داد: «اگر امکانات علمی خود را با ادغامسازی دانشگاهها افزایش دهیم، بهتر از تعداد زیاد مراکز آموزش عالی است، زیرا بسیاری از واحدهای آن از توان و بنیه علمی برخوردار نیستند، برای مثال دانشگاهی که اکثر دانشکدههای آن استیجاری است نمیتواند به خوبی فعالیت کند، زیرا با پذیرش دانشجو، نیازمند آن است که امکانات موردنظری که در ارتباط با رشتهاش است در اختیار او قرار دهند و از پایگاه آموزشی برخوردار باشند که عدم وجود هریک از این موارد باعث افت علمی در دانشگاههای کشور میشود.»
مسعودی در خاتمه ضمن توضیح در زمینه درآمدزایی دانشگاهها توسط دانشجویان بیان کرد: «این در صورتی است که دانشگاههای مادر ما با جدیتی که داشتند توانستند در عرصه علماندوزی بهخوبی ایفای نقش کنند. البته باید دانست مشکل دیگری که پیشروی دانشگاه و دانشجویان ما قرار دارد این است که هیئت علمی که قرار میدهند براساس شهریه دانشجویان است و در دانشگاههای دولتی کسب درآمدی که از دولت میکنند را معیار قرار میدهند، اما با نگاهی به دانشگاهی چون استنفورد، دانشجویان پس از فارغالتحصیلی در آن دانشگاه به ارایه خدمات میپردازند، همچون بیل گیتس که کارهای تحقیقاتی را به دانشگاه واگذار میکند و بابت پروژههای موفق و سودآور هزینهای به دانشگاه میپردازد. متاسفانه ما دانشگاههایمان ارتباط منظمی با مراکز آموزشی و پژوهشی ندارند و ما نیازمند این مهم هستیم.»
به صراحت نمیتوان گفت دانشگاهها از نظر علمی رو به افول گذاشتهاند، اما متاسفانه برنامه علمی منسجم برای آینده کشور کمتر میبینیم و تا حدودی گرفتار بیمهری شده است. در بحث آموزش سه مقوله باید مورد توجه قرار بگیرد؛ دانشجویی که ادامه تحصیل را در برنامه خود قرار داده است درواقع یک فرصت درآمدزایی را از دست میدهد. در کنار این مسأله هزینههایی نیز به دانشجو تحمیل میشود؛ هزینههایی که بخشی از آنها را باید دولتها تقبل کنند و بخشی را نیز خود دانشجو. مسائلی که یک پروسه چهارساله را برای مقطع کارشناسی به همراه دارد.
حسن لطفی، عضو کمیسیون اجتماعی در ادامه میافزاید: آموزش عالی زمانی مقرونبهصرفه است که یک دانشجو بتواند بعد از تحصیل فرصت اشتغال بیابد و بتواند درآمدزایی داشته باشد. در چنین فرصتی است که تنها هزینهکردهای چهارساله با درآمدزایی فعلی مسأله را صفر - صفر میکند. متاسفانه سیستم آموزشی و وضع اشتغال ما بهگونهای است که نهتنها دانشجو طی چهارسال تحصیل خود فرصتهایی را از دست میدهد بلکه بعد از آن نیز جزو بیکاران بدهکار محسوب میشود.
لطفی بر این باور است که اگر ساختار علمی کشور بهگونهای باشد که این نواقص را برطرف کند دیگر ما شاهد شرایط فعلی نخواهیم بود. سوال اصلی من این است که کدام یک از سیستمهای آموزش عالی ما چنین فرصتی را برای دانشجویان مهیا میکند؟ درواقع ادامه روند قبل است که سبب شده ما معضلی به نام بیکاری را شاهد باشیم که بازتابهای منفی مختص خود را در جامعه دارد. معضلی که بخش عمده آن به ضعف دانشگاهها در پاسخگویی به نیازهای جامعه فعلی برمیگردد. این عضو کمیسیون اجتماعی در ادامه میگوید: با توجه به این تفاسیر میتوان اذعان کرد که این وضع نشان از این دارد که سیستم آموزش عالی ما با ضعفهایی روبهرو است.
ما چهارسال یک نخبه را پرورش میدهیم اما برای بعد از آن برنامهای برای او نداریم و او را رها میکنیم؛ این درحالی است که این رویه در اکثر کشورهای دنیا بهگونه دیگری طی میشود. درواقع کشورهای برتر علمی دنیا از علمشان بهره لازم را میبرند و در حقیقت تولید ثروت میکنند. آیا سیستم آموزشی ما به این نقطه رسیده است که از دانشجویان و نخبگان خود تولید ثروت کند یا نه؟ جواب قطعا منفی است.
ضعفی که به نظام آموزشی ما برمیگردد، سیستمی که نیازهای جامعه را نمیشناسد و حتی در پذیرش دانشجو نیز این نیاز نادیده گرفته میشود و برای همین است که ما تعداد عظیمی از دانشجویان را در یک رشته فارغالتحصیل میکنیم که بازار کار را نیز شوکه میکند. لطفی در ادامه میافزاید: لازمه برونرفت از این مسأله این است که متولیان امر گوشه چشمی به شرایط داشته باشند و راهکاری برای آن در نظر بگیرند. معضل اصلی دانشگاههای ما این است که توانایی ایجاد ثروت را ندارد. البته در کنار این مسأله، ما برای هیچیک از رشتهها برنامهریزی جامعی را شاهد نیستیم.
نگاه مخالف
افول سطح علمی دانشگاهها به اثبات نرسیده
داوود محمدی، نایبرئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات
اگرچه سطح علمی دانشگاهها موافقان و مخالفان بسیاری را میطلبد اما داوود محمدی نایبرئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات در این زمینه نظری متفاوت دارد و میگوید: «تاکنون در این زمینه ارزیابی و تحقیقات منسجمی صورت نگرفته است؛ چهبسا اظهارنظر در این زمینه ادعایی بیش نیست، به همین جهت نمیتوان در این زمینه اظهارنظر کرد اما موضوع جالب توجه آن است که بدانیم درحال حاضر دانشگاهها به لحاظ کمیت توسعه پیدا کردهاند و توانستهاند جایگاه خود را به خوبی پیدا کنند.»
این نماینده مجلس با اشاره به افزایش جمعیت دانشجویان در این زمینه ادامه داد: «اکنون موضوعی که حایز اهمیت است، افزایش بیرویه تعداد دانشگاهها و دانشجویان است که باید مورد بررسی قرار گیرد تا مبادا دانشگاهی سطح علمی خود را از دست بدهد. از دیگر موضوعاتی که باید به آن توجه داشت، آن است که ابتدا دانشگاهها را نیاز سنجشی کنیم و سپس برای رفع موانعش قدم برداریم».
محمدی در خاتمه با اشاره به اینکه نباید از تعامل دانشگاههایمان با سایر کشورها غافل بمانیم، در این زمینه گوشزد کرد: «با توجه به اینکه در جایجای دنیا دانشگاههایی که از سطح علمی بالایی برخوردار باشند، قرار دارند باید راه ارتباطی با چنین دانشگاههایی را جویا شد و سپس راه دستیابیشان را به چنین سطوح بالای علمی دریابیم، مورد تحقیق و مطالعه قرار دهیم تا بتوانیم در پیموندن چنین راهی ما نیز موفق عمل کرده و مشکلات پیشرو را از میان برداریم.»