۱۲ دی ۱۳۹۳ ۲۱:۳۳
کد خبر: ۸۷۵
109780_larg
پشت خط تلفن خانمی با صدایی بغض آلود ، امروز من و شوهرم را کارگزینی شرکت خواست وبرگ تسویه حساب را دستمان گذاشت که به سلامت !!!!

بهانه چه بود؟

عدم بازدهی و زیان دهی شرکت!!!

سابقه کاریتان چند سال بود؟

4سال ونیم!!!

چرا هردو؟

ما تنها نیستیم ؛ بیش از چندین نفر دراین شب عید به حال و روزما افتاده اند!

خدایا،پروردگارا چه باید پاسخ داد؟

مگر من خبرنگارچه ازدستم برمی آید؟

چرا او به من متوسل شده است؟

مگرمسئولی نیست که پاسخگو باشد؟

مگرنظارتی نیست؟

مگرپشتیبانی نیست؟

کارخانه نه شورایی دارد ونه نماینده کارگری ! تازه اگر هم باشد یا بصورت فرمایشی و نمایشی است و یا امنیتی بر آنان نیست.

بخدا ما نجیب ترین مردم را داریم ولی این نجابت و سربراه بودن تا کی؟

ناهنجاری ها و فساد و فحشا سر منشاء اش از کجا است؟

و اما مدیران ...

آیا ازسفرهای تفریحی خارج به کشور آنان در آخرهفته کاسته میشود؟

رقابت برای خرید ماشین های چندصد میلیونی و ساخت و ساز ویلاهای میلیاردی در اقصی و نقاط استان و ریخت و پاش و پارتی ها ،آیا مربوط به حضورکارگر و زیان دهی کارخانه است؟

مگر نقش کارگر در قیمت تمام شده محصولات کارخانجات چقدر است؟

گرفتن تسهیلات چند میلیاردی به بهانه ایجاد اشتغال بعضی از کارفرما نماها ،آیا صرف تولید میشود که به هربهانه واهی سناریوی تلخ تعدیل و اخراج بصورت سریال ادامه یابد و کسی سوال نمیکند که کسانی دیگر پاسخ دهند؟

من مینویسم و تکلیف برمن است که بنویسم چون هرچه دارم از صدای بغض آلود در گلو گیرکرده است.

خدایاچنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار

 
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار