در اولین همایش دوسالانه حقوقشناسی محمد حسین ساکت گفت: یکی از زمینههای که در علم حقوق مورد غفلت قرار گرفته، این است که در دانشکدههای حقوق، تاریخ حقوق، فلسفه حقوق و جامعهشناسی حقوق مورد بیتوجهی قرار گرفته است. آسیبهای چنین غفلتی، محروم شدن حقوقدانها از تصمیمگیری و مشاوره درست در مورد موضوعات حقوقی است.
به گزارش عطنا، اولین همایش دوسالانه حقوقشناسی در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی، با حضور سیدعلیرضا آوایی، سیدعلی آزمایش، بهمن مشکینی، محمدحسین ساکت، منوچهر آشتیانی، محمد رضا ضیای بیگدلی و تهمورث بشیریه، اعضای هیئت علمی دانشگاههای مختلف برگزار شد.
در ابتدای این همایش، محمدحسین ساکت، رئیس هیئت مدیره انجمن حقوقشناسی اظهار کرد: یکی از ویژگیهای انجمن مردمنهاد این است که تمام کسانی که در آن کار میکنند، بدون هیچ چشمداشتی، توانایی و ظرفیت خود را برای انجمن وقف میکنند.
وی با بیان اینکه در تمام جهان نیز وضع به همین منوال است، ادامه داد: چرا که مردم این انجمنها را اداره میکنند و در این حالت، میتوان والایی انجمن را تضمین کرد.
اشاره: انجمن حقوقشناسی نظر به لزوم شناسایی مبانی نظام حقوقی ایران و اصلاح آن که به طریق اولی مصلح منابع نظام حقوقی کشور خواهد بود، در سال 93 حضور و حمایت استادان مطرح این رشته شکل گرفت.
ساکت تصریح کرد: یکی از رسالتهای انجمن حقوقشناسی این است که دانش حقوق آمیخته با علوم اجتماعی باشد، چیزی که در دانشکدههای حقوق کمتر به آن بها داده شده است.
این استاد دانشگاه افزود: آسیبهای چنین غفلتی محروم شدن حقوقدانها در هنگام تصمیمگیری و مشاوره برای واکاوی درست موضوع است. اگر حقوقدانی ادبیات خوب بداند و اگر ادیبی آشنایی اندکی با حقوق داشته باشد، در داوریهای رشته خود سرآمد خواهد بود و در جذب کردن دیگران به مباحث حقوقی قویتر عمل میکند.
رئیس هیئت مدیره انجمن حقوقشناسی فقر ادبیات تاریخ حقوق ضعف بسیار بزرگی برای حقوقدانهای کشور است اگر انجمن حقوق شناسی بتواند این امر را به انجام برساند کار بسیار بزرگی کرده است و خدمت بسیار بزرگی را به حقوق در کشور کرده است.
در ادامه این همایش، سید علی آزمایش، استاد گروه حقوق جزای دانشگاه تهران به ضروت مطالعه تاریخ، روانشناسی، فلسفه، جامعهشناسی و ادبیات اشاره و اظهار کرد: چهل سالی است که از مطرح کردن این علم و ضرورت آن میگذرد و تا کنون هیچ قدمی در راستای این هدف برداشته نشده است.
وی افزود: ایران با تمام عظمت تاریخی گذشتهاش، نظام حقوقی خاص خود را ندارد و نظام حقوقی آن یک نظام ترجمه شده است و برای تدوین نظام حقوقی هیچکس به جامعه ایران و نیازهای آن نگاه نکرده، بلکه به دلخواه خود نیازهای جامعه را اولویتبندی کرده است.
آزمایش با بیان اینکه انتظار میرفت بعد از انقلاب این مهم میسر شود، خاطرنشان کرد: این علم فقط به ترجمه در این عرصه بسنده کرده است، اینکه تاریح، جامعهشناسی، فلسفه، ادبیات و اخلاق را مطالعه کنیم، هر چند وقت یکبار در دانشکدهها مطرح شده، اما به سخره گرفته شده است.
این استاد حقوق کیفری گفت: کسی که تاریخ حقوق خوانده است، نباید در دانشکده تاریخ استخدام شود این انجمن ارزش بسیاری دارد و آینده این اجتماع را روشن کرده اند. در درجه اول شخص باید خود را محترم شمرده و بعد دست افتادگان را بگیرد، انجمن حقوقشناسی راه درستی را برگزیده است، هر چند سنگهایی جلوی پای این انجمن انداخته شد.
آزمایش تاکید کرد: سن جوان افراد تشکیل دهنده این انجمن شایسته تقدیر است و جوانگرایی در انجمن باید ادامه داده شود.
در بخش دیگری از این همایش، بهمن مشکینی، مشاور وزیر کشور و مسئول امور تشکلهای مردمنهاد، در باب اهمیت سرمایه اجتماعی گفت: بحث سرمایه اجتماعی که ابتدا در علم اقتصاد زاییده شد و بعد وارد حوزه علوم اجتماعی شد، درباره اندازهگیری احساس رضایت، اعتماد، نشاط و مشارکت نهادی جامعه است. با توجه به اینکه امروز سرمایه اجتماعی یکی از ابزارهای حکمرانی محسوب میشود، اندازه کنونی این احساس در جامعه ایران زیر میانگین است.
مشکینی افزود: همین امر براساس قاعده، آسیبهای اجتماعی در جامعه را بالا می برد و از آنجا که آسیبهای اجتماعی موضوعی برای مطالعه حقوقدانها بوده، در واقع پیوند بین جامعهشناسی و حقوق همین مبحث آسیبها است.
وی تاکید کرد: در جامعه ایران، به دلیل حکومت نفتی دولت رانتی فشار را بر جامعه زیاد میکند، در نتیجه حکومت دچار بروکراسی ناکارآمد، دچار عدم فهم درست از ملت و دچار رابطههایی میشود که سرمایه اجتماعی را از بین میبرد، در مقابل، جامعه احساس تبعیض میکند و فساد در آن رشد یافته و آسیبهای اجتماعی در آن افزون میشود.
مسئول امور تشکلهای مردمنهاد عنوان کرد: نهادهای مدنی برای پیوند و رابطه تعادل بین ملت و دولت، از نیازهای مردم درک پیدا میکنند، این نیازها را به زبان حاکمیت ترجمه کرده و در تلاش برای به صحنه آوردن مشارکت واقعی هستند تا اینکه حکومتها در جایگاه تسهیلگر و حمایتگر قرار گیرند و مردم فعال شوند.
وی تصریح کرد: ردپای این مدل در قانون اساسی ایران وجود دارد اما به دلیل فهم پیشین در برخی از مجریان این قوانین به غلطترین وضعیت ممکن اجرا میشود.
در جامعه ایران، به دلیل حکومت نفتی دولت رانتی فشار را بر جامعه زیاد میکند، در نتیجه حکومت دچار بروکراسی ناکارآمد، دچار عدم فهم درست از ملت و دچار رابطههایی میشود که سرمایه اجتماعی را از بین میبرد، در مقابل، جامعه احساس تبعیض میکند و فساد در آن رشد یافته و آسیبهای اجتماعی در آن افزون میشود.
مشکینی درباره شوراها گفت: موضوع شوراها ورود به عرصه مدنی در جامعه ایران طبق قانون اساسی است، اما به دلیل درست نفهمیدن آن به بدترین وجه ممکن اجرا میشود، انتخابات شوراها یک انتخابات سیاسی است، در حالی که در قانون اساسی یک «انتخابات اجتماعی» است. یعنی به جای وارد شدن احزاب به انتخابات باید نهادیهای مدن (NGO) وارد انتخابات شوند و کاندیدا بدهند تا فرهیختهترین افراد را به عضویت بپذیرد و دولت باید عقبنشینی کند، اختیارات را به این حوزه بدهد و در شوراها ادارهکنندگان امور محلی و ملی خواهند بود و سرانجام این کشور از بنبست اداره مدرسه خارج خواهد شد.
مشکینی در پایان افزود: برای فعالیت نهادهای مدنی اجتماعی در ایران امروزه از جمله نهادهای مدنی هستند که قانون ندارندT مثل قانون صنوف و احزاب و غیره، و برای نهادهای مدنی اجتماعی قانون وجود ندارد همین امر موجب شده تا مدیرانی که در ادوار مختلف مسئولیت بر عهده میگیرند، این عرصه دچار کشمکش میشود و دنبال هویت یابی است. در خصوص قانون برای این عرصه اندیشه شود تا زمانی که این عرصه قانون نداشته باشد نمیتواند مطالبات جامعه را به درستی پیگری و مشارکت مردم را بالا ببرد.
در بخش دیگر همایش، منوچهر آشتیانی، جامعهشناس و پژوهشگر فلسفه به ایراد سخنرانی پرداخت با بیان اینکه میتوان مسائل حقوقی را در رابطه با جامعهشناسی در نظر گرفت، گفت: ارتباط بین جامعهشناسی و علم حقوق یعنی رابطه متقابل و دیالکتیکی بین جامعه و حقوق، و وقتی صحبت از جامعه میشود مقصود ما مناسبات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است. هیچ مناسبت اجتماعی بدون سیاست و اقتصاد و فرهنگ وجود ندارد و بالعکس، لذا تمام این مناسبات مرتبط هستند، ولی شدت و ضعف دارند.
آشتیانی افزود: صحبت از جامعه و علم حقوق صحبت بین دو دریا بسیار متلاطم و پرنوسان که تشخیص آن بسیار مشکل است مقایسه جامعه بشری با پیدایش حق در جامعه کار بسیار سخت و غیر ممکنی است.
این استاد شناختهشده جامعهشناسی عنوان کرد: در دورانی هستیم که جامعه شناسی فرزندهای آخرش یعنی جامعهشناسی شناخت و جامعهشناسیحقوق را به وجود آورده است، ما در دوران هستیم که در حقوق تمایل به جامعهشناسی پیدا شده است.
وی ادامه داد: حقوقدانها میترسند وارد پرسشهای اجتماعی به حقوق شوند و آن نظم حقوقی را مختل کنند و در مقابل جامعهشناسان هم میترسند از فرامین متسلط وارد جامعهشناسی شوند و جامعهشناسی را به تحجر بکشاند! شاید به همین دلیل گفتند که صحبت بین جامعهشناسی و حقوق صحبت بین کرها و لالها است.
آشتیانی افزود: در جوامع ابتدایی برای حفظ بقای خود یک سری چیزها ار مقدس، حرام و حلال، خوب و بد به صورت «توتم» و تابو معین کردند. توتمها مقدساتی بودند که جامعه مراعات میکرد و تابوها چیزهای بودند که روح از آن فاصله میگرفت و در این توتم و تابوها هیچ کدام از آداب حقوقی را نخواهیم دید.
وی افزود: این شکلبندی به تدریج جلو آمد و رسید به جایی که انسانها با طبعیت یکسان بود، اولین شکلبندی انسانها در مورد تاریخ الهیاتی بود که به تدریج به سمت فلسفه تاریخ و فلسفه جامعه، استحاله پیدا کرد.
آشتیانی در مورد نزدیکی جامعه و حقوق اظهار کرد: حقوق و جامعه در هم ملغمه شدهاند هر دو خیلی طول کشیدند تا تبدیل به علم حقوق شوند علم حقوق یکی از ناکامل ترین علوم انسانی است.
وی دلیل این امر را کمکاری در این علم عنوان کرد و گفت: در علم حقوق هنوز تکمضرابهای دوران بردگی وجود دارد. آیا تمام گذشته تاریخی برای دانش حقوق میتواند بی معنی باشد؟ چنین چیزی امکان دارد، سه جواب داده شده است، هیچ دانشی حق ورود به حقوق را ندارد چراکه استقلال حقوق را از بین میبرد نتیجه تبدیل شدن حقوق به الهیات و دانش دفاع از خود میشود. دوم دانش دیگر باید وارد حقوق شوند جریان و ساختار حقوق شوند نتیجه ماهیت حقوق به کلی متلاشی شده چرا که علم حقوق نمیتواند ابراز وجود کند بلکه توسط علوم دیگر خود را تعریف میکند.
این پژوهشگر فلسفه آلمانی ادامه داد: سوم ما در دانش حقوق همان رفتاری کنیم که با علوم دیگر انجام میدهیم چه علوم طبیعی و چه علوم انسانی و در این صورت همان دانش حقوق حفظ کرده هم تکوین خود را با سایر علم برقرار کرده است. مسئله چالشبرانگیز برای جامعهشناسی و حقوق در ایران فشار یا از بالا یا پایین به علم حقوق فشار میآورند.
او نتیجه این علم را غیر واقعی خواند و خاطرنشان کرد: در این مورد حقوق باید چه کار کند؟ دانش حقوق مانند هر دانش دیگری مرکب از تئوری و فرضیهها است و تئوری بدون جواب میماند چون به تئوری نمیرسد، به دلیل ساختارهای موجود فرضیه بدون جواب میماند و در نتیجه، یا حقوق پناه به احکام توجیهی میبرد و یا به سمت اصول فقه کشیده میشود و یا به سمت مصلحتگرایی میرود.
آشتیانی در پایان عنوان کرد: 2500 سال حکومت پادشاهی حماقت تمام رشد فکر و وجدان حقوقی و انسانی را در قاعده اجتماعی به کلی فلج کرده است، در کنار این رهبر پرستی به همین اندازه تاثیر داشته است نقش ملت کم رنگ شده است فلج بودن ساختار چرا که ایجاد فکر نمیدهد و علم حقوق به این فلاکت افتاده است.
در ادامه اولین همایش دوسالانه حقوقشناسی، محمدرضا ضیایی بیگدلی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی، در سخنان خود درباره نقش انجمنهای علمی گفت: در نظریههای نوین علوم اجتماعی، علم و دانش نقش اساسی در زیست اجتماعی انسان دارد، البته انسان نه به عنوان یک شیء یا موجود مادی منفعتطلب، بلکه به عنوان موجودی فطری الهی.
وی افزود: از این منظر، جامعه بشری با نظام دانایی و میزان و چگونگی معرفت و آگاهی شناخته میشود، امروز گفتمان متفاوت فلسفی و علمی از این عبارت مشهور بهره میگیرد که قدرت علم و دانش است. یعنی هرقدر در جامعهای تعداد دانایان و صاحبان فکر و اندیشه بیشتر باشد، توان اقتصادی و سیاسی آن جامعه بیشتر است و این همان اندیشه موسوم به موج سوم است که آلوین تافلر در کتاب معروفش تحت عنوان «جابهجایی در قدرت » بیان میکند.
سردبیر فصلنامه حقوقشناسی افزود: تافلر معتقد است که دیگر نمی توان قدرت نظامی و حتی قدرت صنعتی را ملاک و پایه اصلی قدرت در یک کشور دانست بلکه این علم و دانش است که مبنای اصلی قدرت را تشکیل می دهد سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی معروف به یونسکو همواره بر این امر تاکید ورزیده است که اطلاعات مهم ترین زمینه دست یابی به توسعه اقتصادی، علمی و سیاسی است توسعه اقتصادی و سیاسی بدون توسعه علمی امکان پذیر نیست توسعه علمی نیز بدون وجود دانشگاهها به سرانجام نخواهد رسید.
حقوقدانها میترسند وارد پرسشهای اجتماعی به حقوق شوند و آن نظم حقوقی را مختل کنند و در مقابل جامعهشناسان هم میترسند از فرامین متسلط وارد جامعهشناسی شوند و جامعهشناسی را به تحجر بکشاند! شاید به همین دلیل گفتند که صحبت بین جامعهشناسی و حقوق صحبت بین کرها و لالها است.
بیگدلی خاطرنشان کرد: انجمن علمی یکی از مهمترین تشکلهای مردمنهاد است که برای ترویج یک رشته یا حرفه علمی برپاشده است به بیان دیگر انجمی علمی نوعی نهاد مستقل است که از به پیوستن اصحاب یک رشته علمی پدید آمده است تا از طریق تعامل آزاد، خردمندانه و بدون سلطه بتواند بین صاحبان هر تخصصی زمینه لازم را برای پیشبرد علم و ترویج اصول و قواعد جمعی یا اخلاقی کار و فعالیت و پیوند علم و عمل در آن رشته فراهم کند.
بیگدلی در پایان، با بیان اینکه این انجمنها بر اساس توافق گروهی شکل میگیرند و به دولت وابسته نیستند، گفت: اولین رسالت هر انجمن بهرهگیری از خرد جمعی برای توسعه علم و فناوری است و در جهت توسعه همه جانبه یک کشور که به صورت تخصصی امکانپذیر است.
وی افزود: انجمنی که میتواند برای عضویت متخصصان آن علم آزاد باشد، کانونی کارآمد و پرتوان در نهادینه کردن علم در جامعه است و گسترش این علم در نهادهای مردمی در هر کشوری بیانگر اقتدار آن جامعه است.
تصاویر نشست را اینجا ببینید.