رئیس پژوهشگاه علوم انسانی در دانشگاه علامه اظهار کرد: بیشک آنچه که ما در تمام شاهنامه شاهد آن هستیم این است که با گفتوگو و مدارا میتوان بسیاری از معضلات را حل کرد و چنانکه دیدیم در جریانی مشابه آنچه که سیندخت رهبری میکند این اتفاق افتاده است.
به گزارش عطنا، حسینعلی قبادی، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و رئیس پژوهشگاه علوم انسانی در نخستین گردهمایی مدیران گروههای زبان و ادبیات فارسی و ایرانشناسی دانشگاهها و مراکز علمی خارج از کشور که در تالار آمفی تئاتر دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد به ارائه سخنرانی پرداخت.
قبادی در سخنرانی خود با عنوان «جلوههای پیام جهانی شاهنامه فردوسی» اظهار کرد: برای پیشدرآمد چند بیت از شاهنامه را میخوانم که در این ابیات سیاوش به عنوان فرمانده سپاه چگونگی آیین رفتار را در جنگ به گودرز میگوید و همانطور که میدانیم مهرورزی و مهربانی کردن با لشکر دشمن از توصیههای سردار جنگ است.
وی علت قرائت این ابیات را وجود آرایه براعت استهلال بر دنیای انساندوستی، نفی خشونت، مدارا و صلحی که فردوسی در شاهنامه برای ما ترسیم میکند برشمرد و اذعان کرد: معمولا در ژانر حماسه و ادبیات حماسی جدال، مبارز و گاه خشونت اصل حاکم است ولی حکمت فردوسی قاعده عمومی این ژانر حماسه را شکسته است.
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی خاطرنشان کرد: فردوسی به ما میگوید که زبان و ادبیات فارسی، زبان و فرهنگ انسانیت و ادب است و زبانی است که تمدنسازی و انساندوستی به همراه دارد و شاید به همین دلیل فردوسی تاثیرگذارترن شاعر در ایران و نیز در جهان ادبیات فارسی است.
وی افزود: به جرات میتوان گفت که به دلیل همین شاهنامه و چند شاهکار امثال اوست که کشور ایران دیگر یک ایران جغرافیایی نیست بلکه شامل یک ایران فرهنگی است که از کشاورزان صحرای حجاز تا قایقرانان چین شعر فارسی میخواندند و از شبه قاره هند تا بالکان همه به شعر فارسی ارادت ورزیده و تا مدتها مجموعه آسیای صغیر در تصرف این زبان فرهنگ فارسی بود.
قبادی یکی از دلایل عمده این موضوع را وجود اضطراب همیشگی و وجودی انسانشناسانه فردوسی برشمرد و ادامه داد: فردوسی این اضطراب را از ابتدای بخش اسطورهای تا پایان بخش تاریخی شاهنامه با خود میآورد و اگرچه بخش پایانی شاهنامه را تاریخی نامیدهایم اما در آنجا هم بنیاد وجودشناختی اسطورهای است.
وی شاهنامه را اثری کاملا گفتوگومند خواند و اظهار کرد: در شاهنامه به کرات شاهد گفتوگو و مفاهمه منطقی افراد هستیم و این امر رادر توصیههای اولین و بزرگ ترین پادشاه ایران یعنی فریدون تا مقدماتی که رستم میکوشد تا اسفندیار را از جنگ پرهیز دهد به خوبی میتوان دید.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس اضافه کرد: ما در شاهنامه از پیشداوری و خشونت در رفتار اجتماعی پرهیز داده میشویم و نیز میبینیم که جامعه مطلوب شاهنامه جامعهای دانامحور است که در آن کرامت انسانی یک اصل خدشهناپذیر است و این امر محور عمده مباحث شاهنامه است.
وی با اشاره به نقش اسطوره فریدون در شاهنامه فردوسی تاکید کرد: فریدون تماشاخانه تجربه زیستی صلحمدار و ترسیم جهان عاری از خشونت است و همچنین کشور ایران در شاهنامه کهن الگوی آفرینش، نشانه نفی خشونت و میوه صلح است و رستم نیز نتیجه صلحی است که بین سام و پادشاه کابل رخ میدهد که نهایتا ازدواجی صورت میگیرد که رستم از آن پدید میآید.
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی همچنین به منشور حکمرانی سیاوش اشاره کرد و خاطر نشان کرد: این منشور به ما جهان عاری از خشونت و جهان عقلانی را نشان میدهد که سرانجام آیینه اندیشه کیخسور در رویکرد عرفانی و نفی خشونت روبهروی ما جلوهگر است.
وی ضمن قرائت بیتی از شاهنامه که «چو بر دانشی شد گشاده جهان/ به آهن چه داریم گیتی نهان»، آن را منشور و بیانیه اندیشه فردوسی نامید و گفت: فردوسی زمانی که میخواهد با زبان زن قهرمان و بزرگی به نام سیندخت جلوی خشونت خانمانبراندازی را که میان سام و پادشاه کابل وجود دارد بگیرد، با استدلال میگوید اگر شما با هم خصومت دارید بیگناهان کابل چرا باید در آتش خشم شما بسوزند؟
استاد دانشگاه تربیت مدرس تاکید کرد: در متن شاهنامه ما فردوسی را میبینیم که انسان را از خشونت پرهیز میدهد و دعوت میکند که بیایید راه انسانیت، کرامت و صلح را در پیش بگیریم و آنجا میبینیم که این زن قهرمان موفق میشود با پیشگیری از جنگی که قرار است میان سام و پادشاه کابل در بگیرد، ازدواج مبارکی صورت میگیرد و از آن رستم پدید میآید.
وی با قرائت بیت «فرانک نه آگاه بود زین نهان/ که فزرند او شاه شد بر جهان» آن را منشوری نامید که فرانک برای آینده فریدون ترسیم میکند و افزود: در جریان ایرج میبینیم که ایرج نمادی است از شاهی که به دنبال نفی خشونت است و حتی برای پایداری و استقرار صلح بیان میکند که من از حکومت کنارهگیری میکنم و از زبان ایرج میگوید «اگر کام دل خواهی آرام جوی/ من ایران نخواهم، نه خاور نه چین».
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی ادامه داد: این ابیات نشان میدهد که قدرتی که در خدمت ظلم باشد و موجب عدالت نباشد بدون شک مقدمات صلح و آرامش مردم نیست و از دید ایرج دراین شرایط «برای مهتر بر بباید گریست»!
وی همچنین اظهار کرد: اما میبینیم که خشونتگرایان روش دیگری دارند ولی ارزش کار ایرج در این است که ایران برای همیشه با صلح، مدارا و نفی خشونت گره میخورد و کشوری میشود که افتخارش فرهنگ، منطق و ادبیات است.
قبادی سرانجام فریدون و نصایح او را سراسر بیان و ترجیح صلح و کرامت انسانی بر جنگ خواند و گفت: ما این ترجیح را همچنین در جاهای دیگری از شاهنامه میبینیم همچون زمانی که گفتوگوی نهایی میان سام و فرزندش زال صورت میگیرد و نیز زمانی که سام به معرفت و خودآگاهی رسید و نخوت و خودبینی را کنار گذاشت توانست پرهیز از خشونت را ملازم بلکه محصول داناییمحوری و دانشمندی بداند و این در بیت «سوی زال کرد آنگهی سام روی/ که داد و دهش گیر و آرام جوی» به خوبی مشهود است.
وی افزود: اگر ما امروز سخن از جامعه داناییمحور و دانشبنیان میگوییم باید بدانیم که قرنها پیش، این فردوسی بود که چنین آرمانی را برای ایرانیان ترسیم کرد و پیوسته برای اینکه جنگی صورت نگیرد اشاره می کند که نتیجه جنگ تخریب همه جانبه و لطمه به انسانها است و همواره از جنگ پرهیز میدهد «مگر شهر کابل نسوزد به ما/ چو پژمرده شد برفرزود به ما»
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس که معتقد است «جهان در نگاه فردوسی جهانی شعورمند است و انسان وجودی کیهانی دارد»، تاکید کرد: بنیان اسطورهای که در شاهنامه تداوم پیدا میکند به ما این را میرساند که اگر ما جایی را به وسیله جنگ تخریب کنیم باید منتظر باشیم تا آن سرزمین علیه ما شورش کند.
وی ادامه داد: رستم که بزرگترین نماد ایران است از دیدگاه فردوسی نتیجه صلح و پرهیز از جنگ است و بیت «چنین آمد از داد اختر پدید/ که این آب روشن بخواهد دوید» به خوبی گویای این مسئله است.
حسینعلی قبادی با اشاره به داستان افراسیاب در شاهنامه فردوسی خاطرنشان کرد: درباره کیخسرو، کسی که توانست افراسیاب با آن عظمت را از بین ببرد و این کاری بود که بزرگانی مثل رستم نتوانستند انجام دهند، نهایتا میبینیم که کیخسرو در فرجامین انتخاب سرنوشتساز خود عارفانه کنارهگیری از حکومت را بر خشونت و منازعه ترجیح میدهد و در کنج خلوت سکنا میگزیند.
وی گفتوگوهایی که فردوسی در طول روایت کیخسرو شکل میدهد را سخنی تازه برای جهان امروز دانست و اذعان کرد: این سخنان همواره تازه و ماندگار هستند و میبینیم که فردوسی موفق شد ژانر حماسه را به سمت و سوی صلحدوستی و مهرطلبی ببرد و این در حالی است که اساس حماسه و ادبیات حماسی بر مبارزه و جدال است تا جایی که حتی در برخی حماسهها مانند حماسههای یونان پا را فراتر نهاده و نه تنها جدال و مبارزه بلکه خشونت یک اصل است.
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی ادامه داد: دکتر ندوشن در جایی می گوید «وقتی ایلیاد ادیسه را میخوانیم و فارغ میشویم از خواندن، صدای شکستن استخوان انسانها به گوش میرسد» و من میخواهم بگویم که اتفاقا ما وقتی شاهنامه را میخوانیم تدبر، تامل، حکمتورزی، کرامت انسانی و از همه مهمتر پرهیز از خشونت را در آن میبینیم که این در ادبیات اسطورهای امری است نادر.
وی در پایان خاطرنشان کرد: بیشک آنچه که ما در تمام شاهنامه شاهد آن هستیم این است که با گفتوگو و مدارا میتوان بسیاری از معضلات را حل کرد و چنان که دیدیم در جریانی مشابه آنچه که سیندخت رهبری میکند این اتفاق افتاده است.
گفتنی است نخستین گردهمایی مدیران گروههای زبان و ادبیات فارسی و ایرانشناسی بیش از ۴۰ کشور دنیا صبح دیروز سهشنبه ۲۸ دیماه با حضور اعضای وزارت علوم، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و رؤسای دانشگاههای بزرگ کشور در دانشگاه علامه طباطبائی به مدت دو روز آغاز شد که طی آن پنلهای تخصصی در زمینه چالشها و فرصتهای زبان فارسی در دنیای معاصر بحث و تبادل نظر شد.