رئیس انجمن جامعهشناسی ایران با بیان اینکه آموزش و پژوهش جزو کارکردهای اصلی و وظایف ذاتی دانشگاه است، تصریح کرد: اگر فعالیتهای فرهنگی از نوع جامعهپذیری بخواهد به سمتی برود که دانشگاه را از کارکردهای اصلی و از آزادی و استقلال آکادمیک دور کند، دانشگاه ضعیف خواهد شد.
به گزارش عطنا به نقل از ایسنا، دکتر سیدحسین سراجزاده در سومین نشست از سلسله نشستهای فرهنگ دانشگاهی با عنوان شناخت فرهنگ دانشگاهی در ایران که از سوی گروه نیازسنجی و مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی استان البرز در دانشگاه خوارزمی برگزار شد، گفت: در این نشست قصد داریم به مقتضیات هنجاری نظام دانشگاهی به کارکردهای فرهنگی دانشگاه، مقتضیات هنجاری علم مدرن و مسائل اجتماعی دانشگاه بپردازیم.
وی افزود: برای ورود به این بحث باید به این اشاره کرد که دانشگاه یک نهاد آموزشی و پژوهشی مدرن و یک مؤسسه جدید تمدنی است.
سراجزاده خاطرنشان کرد: دانشگاه با ویژگیهای امروزی پس از عصر روشنگری و با تاکید بر روی مفهوم دانش تجربی به تدریج توسعه پیدا کرد و با تغییر و دگردیسی در نهادهای آموزشی که قبل از این دوره وجود داشت، شکل گرفت.
مدیر گروه جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی تصریح کرد: پس دانشگاه یک نهاد تمدنی مدرن است که کارکرد اصلی آن تولید دانش است.
سراجزاده در ادامه سه کارکرد عمده برای دانشگاه عنوان کرد و گفت: کارکرد آموزشی، کارکرد پژوهشی و کارکرد فرهنگی یا مقتضیات هنجاری سه کارکرد عمده دانشگاه هستند.
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران به بحث در مورد کارکرد سوم دانشگاه پرداخت و گفت: این مفهوم را میتوان با مفهوم کلی جامعهپذیری توضیح داد؛ اما پیش از آن باید در مورد مقتضیات هنجاری نظام دانشگاهی بحث کرد.
وی با بیان اینکه دانشگاه به عنوان یک نهاد اختصاصی تولید علم ارزشها و هنجارهای ویژه خود را دارد که در آن ساختار باید مورد توجه قرار گیرد، گفت: یکی از مقتضیات هنجاری دانشگاه عامگرا بودن است؛ یعنی عناصر و مؤلفههایی همچون نژاد، قومیت، ملیت، مذهب و ... در آن مورد توجه قرار نمیگیرد.
سراجزاده اضافه کرد: دوم اینکه یک اشتراکگرایی در مقابل فردگرایی بر آن حاکم است؛ به این معنی که تولیدات دانشگاه متعلق به همه است.
این استاد دانشگاه افزود: سوم بیطرفی در مقابل سوگیری است، بی طرفی جزو اقتضائات علم جدید است تا فعالیت علمی با بیطرفی، به دور از سوگیری و بدون باورهای پیشینی انجام شود.
وی به چهارمین اقتضای هنجاری دانشگاه اشاره کرد و گفت: شک سازمانیافته بدین معنا که هیچ چیزی در دانشگاه قطعی نیست و همه یافتهها میتواند مورد پرسش قرار گیرد و نوعی نسبیگرایی معرفتی چهارمین موضوعی است که در این چارچوب میگنجد.
سراجزاده در ادامه با طرح این سوال که آیا واقعا این هنجارها در نظام دانشگاهی امروزی رعایت میشود یا خیر، گفت: بر این هنجارها که در نظریه مرتون مطرح میشود، نقدهای زیادی وارد شده است؛ بنابراین در نتیجهگیری کلی میتوان گفت که رعایت این هنجارها دشوار است و به نوع نظامهای حاکم بر جامعه و مواردی همچون توسعه یافتگی یا عدم توسعه یافتگی بستگی دارد.
وی با بیان اینکه چیزی که مرتون در این نظریه ترسیم کرده است، هیچگاه به طور واقعی در دانشگاهها جریان نداشته است، گفت: کوهن در نظریه انقلاب علمی معتقد است علاوه بر عناصر عقلی و منطقی و شواهد عینی و تجربی که در فعالیتهای علمی مبنای داوری قرار میگیرد، چیزهای دیگری نیز دخیل است.
سراجزاده توضیح داد: به طور مثال گاهی یک نظریه به این دلیل در جامعه علمی ترویج پیدا میکند که شخص نظریه دهنده در محیط آکادمیک دارای اقتدار است؛ پس در نتیجه این طور نیست که در دانشگاه معیارهای مرتون به عنوان مقتضیات هنجاری علم تمام و کمال جریان داشته باشد.
رئیس انجمن جامعه شناسی ایران ادامه داد: عالم علم هم یک عالم انسانی است و همه پدیدههایی که در روابط اجتماعی جریان دارد، در عالم علم نیز جریان دارد، پدیدههایی مانند رقابت، دوستی، ارتباطات عاطفی و ...؛ بنابراین صورت خالص اجرای هنجارهای مرتون در هیچ جایی از جهان یافت نمیشود.
سراجزاده با بیان اینکه این مفاهیم به عنوان یک متر و معیار برای سنجش یک دانشگاه کاربرد دارد، تصریح کرد: هر دانشگاهی به این آرمانها نزدیک باشد، بیشتر شایسته اطلاق لفظ دانشگاه است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع استقلال دانشگاه اشاره کرد و گفت: با مطرح شدن بحث استقلال دانشگاه موضوع آزادی آکادمیک به میان میآید که از اهمیت زیادی برخوردار است.
سراجزاده افزود: اگر قرار باشد شک سازمان یافته که به آن اشاره شد در دانشگاه به خوبی انجام شود، باید آزادی آکادمیک وجود داشته باشد.
وی خاطرنشان کرد: اگر دانشگاهی به وظایف ذاتی خود یعنی آموزش و پژوهش به خوبی بپردازد؛ اما موضوع جامعهپذیری را به خوبی انجام نداد، همچنان میتوان به آن دانشگاه گفت؛ اما اگر کار جامعهپذیری را به خوبی انجام دهد، ولی آموزش و پژوهش را به درستی انجام ندهد، دیگر شایسته اطلاق دانشگاه نیست.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در هر حال، دانشگاه در حوزه اجتماعی تعهداتی را دارد؛ اولین کاری که جزو وظایف ذاتی آن است، این است که دانشجویانی را به جامعه تحویل دهد که در بیشترین حد خود اقتضائات هنجاری علم را رعایت کنند.
وی ادامه داد: عرصه بعدی جامعهپذیری، جامعهپذیری بر اساس عامترین ارزشهای اجتماعی و اخلاقی است که برای گذران زندگی لازم است؛ مانند راستگویی، درستکاری، امانتداری و ... .
سراجزاده با بیان اینکه عرصه دیگری در زمینه جامعهپذیری وجود دارد که چالشی است، تصریح کرد: این چالش زمانی به وجود میآید که حکومتها انتظار داشته باشند نظام دانشگاهی ایدئولوژی سیاسی آنها را بازتولید کند که مشکل دانشگاه از اینجا شروع میشود.
وی افزود: این توقع حکومتها از دانشگاه با اقتضائات ذکر شده در مورد دانشگاه جور در نمیآید؛ زیرا به محض مطرح شدن این درخواست، دانشگاه دچار ابهام، سردرگمی و مقاومت خواهد شد و حتی ممکن است در آموزش و پژوهش نیز دچار ناکارآمدی شود.
وی با بیان اینکه دانشگاهها در عرصه بازتولید ارزشهای نظام سیاسی ایدئولوژیک توفیقی ندارند، اضافه کرد: این رویکرد باعث ایجاد اخلال در عملکرد دانشگاه در حوزههای علمی و پژوهشی و تربیت شهروندان میشود.
این استاد دانشگاه یکی از مصداقهای تاکید نظام سیاسی بر دانشگاه برای بازتولید نظام ارزشی را ایجاد نظام ویژه پذیرش استاد و دانشجو عنوان کرد و گفت: این موضوع باعث نادیده گرفته شدن اصل نخبهگرایی خواهد شد؛ چرا که بسیاری از افراد حائز ویژگیهای ممتاز به علت یک سری از مسائل از این چارچوب بیرون خواهند ماند.
سراجزاده ادامه داد: این مساله در طولانیمدت باعث خدشه وارد شدن در کارآمدی وظایف ذاتی دانشگاه خواهد شد و همچنین اتفاق دیگری که رخ میدهد، این است که عدهای خود را تطبیق داده و عدهای خود را تطبیق نمیدهند و همین مسئله باعث لطمه وارد شدن به جامعهپذیری برای رعایت عامترین ارزشهای اخلاقی خواهد شد.
وی یادآور شد: اگر فعالیتهای فرهنگی از نوع جامعهپذیری بخواهد به سمتی برود که دانشگاه را از کارکردهای اصلی و از آزادی و استقلال آکادمیک دور کند، دانشگاه ضعیف خواهد شد.
مدیر گروه جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی افزود: این ضعف به معنای ضعف علمی نیست؛ بلکه به این معناست که ارزشهای عام اخلاقی و وفاداری به جامعه و کشور کمرنگ میشود و تحت تاثیر سوء قرار میگیرد.
سراجزاده تصریح کرد: بنابراین فعالیتهای فرهنگی در دانشگاه باید به صورت خیلی ظریف و در قالب عامترین ارزشهای اخلاقی انجام شود.