صاحبان قدرت در حزب جمهوریخواه با وجود اینکه بدنه اصلی رایدهنده حزب یعنی محافظهکاران بشدت نگاه منفی نسبت به دوران ریاست جمهوری جورج هربرت واکر بوش و جورج دبلیو بوش دارند تلاش فراوان کردند که جِب بوش فرماندار سابق فلوریدا کسوت کاندیداتوری حزب را بر تن کند.
به گزارش عطنا، حسین دهشیار دانشیار روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبائی طی یادداشتی که در روزنامه جام جم به چاپ رسانیده است، درباره وضیعت کنونی آمریکا نوشته است. متن این یادداشت را در ادامه میخوانیم:
واقعیات تاریخی این را کاملا محرز ساختهاند که با وجود فشارهای سیستمی، الزامات ساختاری و معادلات برخاسته از مناسبات قدرت، در تحلیل نهایی این انسان است که در جایگاه تصمیمگیرنده نتایج را رقم میزند. انتخاب دونالد جان ترامپ به عنوان چهل و پنجمین رئیسجمهور آمریکا به دنبال پایان پنجاه و هشتمین انتخابات ریاستجمهوری، این مهم را به وسیعترین شکل ممکن، بار دیگر تائید عملیاتی کرد و وجاهت تئوریک بخشید.
قدرتمندان حزبی فعال در واشنگتن، بارونهای تکنولوژیهای مدرن مستقر در سیلیکون ولی، غولهای رسانهای ساکن در نیویورک و اُلیگارشی مالی متمرکز در والاستریت از تمامی مکانیزمهای سازمانی، تکنولوژیک، خبری و مالی در اختیار بهره بردند تا یانکی نیویورکی شکست سنگین و تحقیرآمیز را پای صندوقهای رای تجربه کند. بهدنبال پایان انتخابات میان دورهای کنگره در سال 2014 بهطور رسمی آغاز فصل انتخابات ریاستجمهوری کلید خورد.
سلسلهمراتب قدرت در حزب دموکرات از همان آغاز کاملا مشخص کردند که اراده آنان معطوف به انتخاب هیلاری کلینتون به عنوان کاندیدای بلامنازع قدیمیترین حزب جهان است. هیلاری کلینتون از نیمه دوم دهه 70 و قرار گرفتن بیل کلینتون در مقام دادستان عالی ایالت آرکانزاس در بالاترین سطوح قدرت حزب دموکرات حضور داشته و نقش تعیینکنندهای در شکل دادن به ماهیت قدرت در سلسله مراتب حزبی بازی کرده است. با توجه به چهار دهه حضور در بطن قدرت، خانواده کلینتون از ماشین حزبی قدرتمندی برخوردار بوده که البته عملکرد هیلاری کلینتون در سال 2008 آن را بیش از پیش استحکام بخشید.
در انتخابات درونحزبی سال 2008 هیلاری کلینتون که تعداد نمایندگان بیشتری در مقام مقایسه با رقیب انتخاباتی خود باراک اوباما بدست آورده بود، بهدنبال استدلال رهبران حزبی که انتخاب اولین رئیسجمهور سیاهپوست از نقطه نظر سیاسی (با توجه به سابقه حزب دموکرات در حمایت از بردهداری و شعله ور ساختن جنگ داخلی) برای حزب دموکرات بسیار مهم است، عقب نشست و از کاندیداتوری باراک اوباما در کنوانسیون حزب در تابستان سال 2008 حمایت کرد. به همین روی ائتلاف حامی هیلاری کلینتون در انتخابات درونحزبی شرایط را بهگونهای رقم زد که برنی سندرز، سناتور سوسیالیست ورمانتی با وجود اینکه فزونترین شوق و هیجان را میان گروههای کلیدی طرفدار حزب،جوانان، زنان و فعالان لیبرال بهوجود آورده بود، ناکام شود. از سوی دیگر حزب جمهوریخواه و روشنفکران ارتدوکس حزبی تمامی اهرمهای قدرت را بهکار گرفتند تا از میان 16 کاندیدای مورد علاقه حزب، جب بوش در برابر هیلاری کلینتون قرار گیرد. رهبران حزب دموکرات تمامی منابع در اختیار را مورد استفاده قرار دادند تا برنی سندرز که بیشترین میزان نزدیکی را با ارزشهای لیبرال بالاخص در حوزه اقتصادی داشت از موفقیت بازدارند تا کلینتون را که باید او را فاسدترین کاندیدای حزب در یکصد سال اخیر قلمداد کرد در هشتم نوامبر در جایگاه نماد حزب قرار گیرد.
صاحبان قدرت در حزب جمهوریخواه با وجود اینکه بدنه اصلی رایدهنده حزب یعنی محافظهکاران بشدت نگاه منفی نسبت به دوران ریاست جمهوری جورج هربرت واکر بوش و جورج دبلیو بوش دارند تلاش فراوان کردند که جب بوش فرماندار سابق فلوریدا کسوت کاندیداتوری حزب را بر تن کند. اما دونالد ترامپ بر خلاف برنی سندرز توانست بر ائتلاف صاحبان قدرت و ثروت و 16 کاندیدای دیگر حزب پیروز شود. عملکرد سلسلهمراتب قدرت نقش تعیینکننده در شکل دادن به نتایج انتخابات بازی کرد. در مقام مقایسه با سال 2014 میلیونها نفر از دموکراتها پای صندوقهای رای نرفتند، چرا که کاندیدای حزب را همسو با ارزشهای بنیادی حزب (دفاع از شهروندان عادی در برابر والاستریت) نیافتند. به جهت اینکه کمترین میزان شور و شوق نسبت به کاندیدای حزب بود بسیج رایدهندگان حزب دموکرات در شکل مطلوب آن حیات نیافت.
مخالفت یکپارچه حزب جمهوریخواه با ترامپ و تلاش اولیه آنان برای پیروزی جِب بوش سبب شد که تعداد زیادی از رایدهندگان محافظه کار که شرکت در انتخابات برای حمایت از جان مک کین و میت رامنی را شایسته نیافته بودند با فزونترین شوق پای به صحنه انتخابات بگذارند و رای دهند. انتخاباتی رقم خورد که نتایج آن برخلاف انتظار صاحبان مکنت و قدرت حاکم بود. چرا که رایدهندگان لیبرال انتخاب حزب یعنی هیلاری کلینتون را شایسته پرچمداری اصول خود نیافتند و رایدهندگان محافظهکار جان دونالد ترامپ غیرارزشی را توانمندترین فرد برای تضعیف معادلات حاکم قدرت در واشنگتن دیدند. شرکت نکردن کثیری از رایدهندگان لیبرال مایوس از انتخاب حزب دموکرات و حضور همه جانبه رای دهندگان محافظهکار ناخشنود از ساختار قدرت حاکم بر حزب در عین ناباوری نخبگان حاکم، ترامپ را روانه خانه شماره 1600 پنسیلوانیا (کاخ سفید) کرد.