به گزارش عطنا، در این برنامه که با حضور کمیل سوهانی نویسنده، پژوهشگر و کارگردان جوان این مستند برگزار شد، مسعود براتی و میثم مهدیار به نقد و بررسی این مستند از منظر علوم اجتماعی و اقتصاد سیاسی پرداختند.
فیلم «مادرکشی» که مستند تحسین شده جشنواره سینما حقیقت سال 94 است. نگاهی آسیب شناسانه به وضعیت حکمرانی آب در ایران دارد. این فیلم با رویکردی پژوهشی میکوشد ضمن به تصویر کشیدن مظاهر و نتایج بحران آب، علل مختلف به وجود آمدن این بحران در ایران را بررسی کند.
کمیل سوهانی جوان در این مستند زیست محیطی یکی از مهمترین چالشهای ملی، منطقهای و جهانی را با پژوهشهای متعدد و قرار دادن کارشناسان مختلف جلوی دوربین در کنار نگاه تاریخی و اسنادی به نمایش گذاشته است.
از سدسازیهای متعددی که از دهه چهل شمسی آغاز میشود و به خشک شدن دریاچهها، تالابها، رودخانهها و نابودی کشاورزی در نقاط مهمی از کشور میانجامد که نتیجهاش تخلیه روستاها و مهاجرت به شهرها و از بین رفتن اکوسیستم منطقه است.
این مستند تأثیرگذار با نشان دادن حقایق و سیل بیمسئولیتها در حکمرانی آب، اشکها و حسرتهای دانشجویان حاضر در سالن شهید بهشتی دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبائی را درآورد.
در این باره مسعود براتی اولین سخنران با نقد ساختار نفتی حاکم بر کشور در قبل و بعد از انقلاب، گفت: جهاد سازندگی یکی از مهمترین نهادهایی بود که قربانی توسعه بر مبنای پولهای نفتی شد.
وی که مهمترین پیامد پول نفت برای سیاستگذاران و کارشناسان را عدم تفکر دانست و افزود: این حاکمان هرگز حمایت مالی از نخبگان داخلی نداشتند.آنها در توسعه بیشتر نگاه به غرب و پیاده کردن الگوهای غربی را داشتند. در فضای اقتصاد سیاسی وقتی دم از بحران آب میزنیم بزرگترین مسئول کمآبی را بخش کشاورزی میدانند در حالی که این تصور اشتباه است و مصرف آب کشاورزی در نهایت 60 درصد است.
این مدرس اقتصاد مقاومتی ادامه داد: نظریه محدود کردن کشاورزی غلط است چرا که منجر به اخذ سیاست خارجی خاصی شده که مبتنی بر تنشزدایی بوده و به همراه شدن با مراکز قدرت جهانی منجر میشود.
مسئول سابق قرارگاه شهید احمدی روشن با گریز به بحث اصل چهار ترومن که در مستند هم به آن اشاره شده بود، افزود: بدتر از اصل چهارم ترومن، انقلاب سفید بود که کمر کشاورزی را شکست. در آن مقطع هم یک فکر بیرونی برای کشور تصمیم گرفت که به رغم ظاهر منطقی و شعارهای زیبا، راه را برای ورود خارجیها و افزایش واردات باز کرد. همین فکر خارجی و تکرار آن از طرف کارشناسان داخلی مانع تفکر بومی و تصمیم گیری به دور از افراط و تفریط شد.
براتی با بیان این جمله که سدسازی بد است ادامه داد: دخالت انسان در طبیعت لازم است اما آنچه مهم است عدم افراط و تفریط در امری مثل سدسازی است که همانطور که در مستند دیدم این افراط خیلی به کشور ضربه زده است.
وی افزود: دانشجویان و اساتید علوم انسانی در زمینه تفکر بومی دغدغه لازم را ندارند و متأسفانه ما تجربه جهانی را دوباره به غلط استفاده میکنیم.
کمیل سوهانی، کارگردان جوان مستند مادرکشی از فیلم خود و تجربهاش در این مستند گفت. وی که کارشناسی مهندسی برق قدرت و کارشناسی ارشد مدیریت رسانه از دانشگاه صدا و سیما را دارد به عنوان یک پژوهشگر در این عرصه پا گذاشته و یکی از مهمترین چالشهای روز کشور و جهان را به تصویر کشیده است.
کارگردان مستندهای «جای خالی» و «مادرکشی» با مقایسه لیبی و ایران و آب به عنوان مهمترین عنصر برتری ما نسبت به این کشور، گفت: ایران و لیبی هر دو وسیع هستند، هردو نفت دارند، هردو به آبهای جهانی دسترسی دارند ولی لیبی فقط چند میلیون جمعیت در کناره های دریا دارد چرا که لیبی رودخانه، دریاچه و سفره های زیرزمینی ندارد. ما که داشتیم چکارش کردیم!؟
برنده تندیس و دیپلم افتخار از نهمین جشنواره سینما حقیقت، افزود: ما با مصرف بیرویه سفرههای آب زیرزمینی به سهم نسلهای آینده احترام نگذاشتیم و حالا خودمان هم در خطر قرار داریم. انگار که هیچ فرقی با کشور خشک لیبی نداشتهایم!
در بخش دیگری، میثم مهدیار، مدرس جامعهشناسی دانشگاه علامه با نگاه از منظرهای مختلف به بحران آب پرداخت و گفت: از منظر اقتصاد سیاسی مقصر کمآبی، کشاورزی و سیاستهای غلط حاکم بر آن است. از منظر نخبگان سیاسی دولتها مقصرند و از منظر اپوزسیون خارج از کشور جمهوری اسلامی مسبب اصلی معرفی میشود و عدهای دیگری معتقدند مهندسان با نگاه صرفا تکنیکال خود منجر به این افراط در سدسازی شدهاند.
وی ادامه داد: مستند مادرکشی از این نگاهها عمقیتر و بنیادیتر عمل کرده است. مستندی که در آن از کشاورزی، سدسازی، همه دولتها و حتی هر دو نظام سیاسی حاکم بر کشور صحبت میشود و این بیطرفی و ژرفنگری این مستند پژوهشی را نشان میدهد.
وی با بیان اینکه خیلی از مستندهای سینما حقیقت سیاست زده هستند، تأکید کرد: مستند آقای سوهانی همه ابعاد این مسئله را به تصویر کشیده است. نقطه قوت مستند نگاه بنیادی آن است که آنگشت اشاره آن روی مسئله توسعه در کشور است.
میثم مهدیار با اشاره به بحرانهای دیگری در کشور از جمله بحران خاک و بحران تغذیه پیشنهاد کرد مستندهایی هم با عنوان پدرکشی و خودکشی هم بسازیم که همه ی اینها زیر مجموعه عدم تفکر علوم انسانی است.
سردبیر سایت علوم اجتماعی اسلامی ایرانی با بیان اینکه نمیتوان بحران آب را از مسائل علوم اجتماعی تفکیک کرد، افزود: مهمترین دلیل این است که ما از واقعیت اجتماعی گسست پیدا کردهایم. اساسا علم برساخته از واقعیت اجتماعی است. در حالی که دانشگاههای ما از ابتدا از واقعیتهای اجتماعی این چنینی گسست داشتهاند. دانشگاه علوم انسانی ما در ارتباط دادن علوم اجتماعی با واقعیتهای عینی ناتوان است. یکی از موانع عمده این گسست نفت است. وقتی با پول نفت هرچیزی را بتوان وارد کرد نیازی به تفکر و ذهن بومی احساس نمیشود.
مهدیار با اشاره به پارادایم شرقشناسانه، ادامه داد: تنفس در این فضای فکری گسست دوباره از واقعیت اجتماعی و تعریف خود از نگاه دیگران( دانشمندان غربی) است. مثلا شیوه تولید آسیایی مارکس کمبود آب را موجب استبداد شرقی میدانند. درحالی که این فقط یک منظر سیاسی است که دانشمندان ایرانی مثل کاتوزیان، آبراهامیان، زیباکلام و علمداری همین چارچوبها را گرفته و در ایران ادامه دادهاند. این است که ما هیچ وقت امکان تفکر مستقل در باره وضعیت اقلیم خود و اقتضائات آن را نداشتهایم. لذا ما برای حل بحرانی مثل بحران آب به دانش بومی و سیاستگذاری بر مبنای آن نیاز داریم.
در ادامه دانشجویان نظرات خود را نسبت به مستند و نقدهای سخنرانان عنوان کرد و جلسه با کلیپی از سخنان قبلی میثم مهدیار که در باره بحران آب و نقش علوم اجتماعی بومی از شبکه سوم سیما پخش شده بود خاتمه یافت.
در پایان همه دانستند «مادر زمین صبوری بسیاری کرده که تاکنون روی نامهربانش را به ساکنان این شهر حق نشناس نشان ندهد» این سوال همچنان بیجواب ماند که «آیا هنوز فرصت بازگشت از اشتباهات گذشتگان وجود دارد؟»
گفتنی است «سینما انقلاب» عنوان سلسه نشستهایی است که به همت بسیج دانشجویی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی هر سهشنبه به اکران فیلمهای روز و با دعوت از عوامل فیلم و منتقدان به بحث و گفتگو میپردازد.