عطنا، دانشگاه علامه طباطبائی در تیر و مرداد ماه سال جاری، اقدام به برگزاری کارگاه آموزشی مجازی با عنوان «کاربرد ابزارهای هوش مصنوعی در آموزش دانشگاهی» ویژه استادان دانشگاه غالب هرات در افغانستان کرد. این رویداد که در پنج روز به صورت آنلاین برگزار شد، فرصتی فراهم کرد تا گروهی از استادان افغانستانی با آخرین دستاوردهای فناوریهای آموزشی در حوزه هوش مصنوعی آشنا شوند.
محور و هدف اصلی این دوره، معرفی شیوه عملکرد و ظرفیتهای هوش مصنوعی در فرآیند تدریس و یادگیری دانشگاهی بود.
دکتر مهدی علیپور حافظی از گروه علم اطلاعات و دانششناسی و دکتر مصطفی قادری از گروه مطالعات برنامه درسی، به عنوان مدرسان این دوره، ابتدا به مروری بر مدل TPCK پرداختند؛ چارچوبی که سه بعد دانش فناوری، دانش محتوا و دانش آموزشی را درهم تنیده و نقطه شروعی فراهم میکند تا استادان، کاربرد هر ابزار را در متن اهداف درسی خود دریابند.
همزمان با پرداختن به ابعاد شناختی بلوم که مراحل یادگیری از اطلاعات پایه تا خلق و ارزیابی را تشریح میکند، شرکتکنندگان درک عمیقتری از چگونگی هدفگذاری درس و طراحی فعالیتهای متنوع به دست آوردند.
در ادامه، فضای بحث به شناسایی نیازهای واقعی استادان در کلاسهای دانشگاهی از طراحی طرح درس و برنامهریزی محتوای هر جلسه تا تخصیص زمان و بودجهبندی منابع آموزشی؛ از تولید محتوا برای دانشجویان و شیوههای جذابسازی اسلایدها تا تنظیم آزمونها و طراحی پرسشهای بلندمدت و کوتاهمدت برای ارزیابی مستمر عملکرد دانشجویان اختصاص یافت.
استادان افغانستانی در قالب کارگاههای تعاملی، چالشهای خود را مطرح میکردند و مدرسان با بهکارگیری ابزارهای هوش مصنوعی، راهحلهای متنوعی ارائه میدادند؛ راهحلهایی که از تدوین خودکار بانک سؤال تا تحلیل الگوی یادگیری دانشجویان را شامل میشد.
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد این دوره، ارائه عملی ابزارهای عمومی و تخصصی مبتنی بر هوش مصنوعی بود. در سرتاسر کارگاه، نرمافزارهایی مانند Grok بهعنوان ابزاری برای تحلیل محتوای درسی و استخراج نکات کلیدی معرفی میشدند. Unstuck با رویکردی متفاوت برای حل مشکلات یادگیری و حفظ انگیزه دانشجویان و LlamaTutor با قابلیت طراحی سناریوهای تعاملی آموزشی، نمونههای کاربردی بودند که مورد آزمایش قرار گرفتند. در کنار اینها، پلتفرم Google AI Studio به شرکتکنندگان امکان داد تا با محیط توسعه مدلهای ماشینی آشنا شوند و درباره نحوه بهکارگیری این مدلها در تحلیل دادههای آموزشی بحث کنند. همچنین Gamma و Hix ابزارهایی بودند که در بخش تولید محتوا و طراحی بصری اسلایدها به کار میآمدند و امکاناتی مانند پیشنهاد چیدمان، رنگبندی هوشمند و استخراج خودکار نکات را در اختیار استادان قرار میدادند.
تشریح مفاهیم نظری و چارچوبهای کلان آموزشی، نمایش دموی زنده از کاربرد ابزارها و واگذاری تمرینهای عملی به شرکتکنندگان، نحوه ارائه مطالب در این کارگاه بود. این شیوه ترکیبی نه تنها هموارسازی یادگیری را به همراه داشت، بلکه شبکهسازی علمی میان استادان دو کشور را نیز تقویت کرد.
اخلاق استفاده از هوش مصنوعی در آموزش، مسئله حریم خصوصی، ملاحظات حقوقی در پردازش دادههای شخصی و آکادمیک دانشجویان، ضرورت تضمین امنیت اطلاعات، شفافیت الگوریتمها، چالش سوگیری، مسئولیتپذیری آموزشی، پیشگیری از سواستفاده دانشجویان در تقلب ساختارمند با تکیه بر ابزارهای هوش مصنوعی، گفتگو و تبادل فرهنگی میان شرکتکنندگان ایرانی و افغانستانی از دیگر مباحثی بود که در این کارگاه آموزش داده شد.
برگزاری این کارگاه در دوران تحولات اجتماعی و جابهجایی جمعیتها، میتواند پلی باشد تا استادان و دانشجویان دو ملت، فارغ از مسائل سیاسی، در پیوندی همیشگی به پیش بروند. امید میرود برگزاری این برنامههای مشترک به توسعه زیرساختهای آموزشی و ارتقای سطح کیفی دانشگاههای افغانستان کمک کند و نقشی کلیدی در شکلدهی آیندهای مشترک و پایدار برای دو کشور همسایه ایفا نماید.