عطنا - میزگرد "وظیفه ما در شرایط کنونی" باحضوردکتر بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه دانشگاه آزاد واحد شمال و دکتر محسن حبیبی استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی، شنبه ۱۴ مهر ماه از ساعت ۱۳ الی ۱۵در دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
در ابتدای این نشست، دکتر عبدالکریمی در پاسخ به سوالی در مورد مسئولیت نظام حکمرانی در شرایط فعلی گفت: "من میخواستم با کسانی صحبت کنم که چندان موافق و همسو با گفتمان انقلاب نیستند. حاکمیت سیاسی ما برایند یک انقلاب است، ولی تاریخ محدود به دهه شصت و پنجاه نمیشود."
وی افزود: "اگر بخواهم وظایف حاکمیت را گوشزد کنم، باید بگویم که ما یک جامعه دو قطبی هستیم. بخشی از این جامعه به ارزشهایی مانند اهل بیت و ... معتقدند و بخشی از ملت میخواهد خود را به عنوان یک سوژه مدرن درک کند. اگر در صدر تاریخ مشروطه این شکاف ایجاد شده، هم اکنون شکاف بیشتری وجود دارد و برای برخی دیگر بحث غرب گرایی نیست، بلکه بحث غرب پرستی مطرح است. نباید بخشی از جامعه را نادیده بگیریم. البته گفتمان فعلی در عرصه بین الملل یک شاهکار خلق کرده و وقتی به رضا شاه گفته شد برو، او ۴۸ ساعت هم نتوانست مقاومت کند، ولی غرب ۴۰ سال است میخواهد ما برویم و نرفتیم. "
او گفت: "گفتمان انقلاب اسلامی در عرصه داخلی ضعیف عمل کرد و این را باید یک خطر امنیتی ببینیم. جامعه ما در سال ۱۴۰۳ با دهه ۶۰ تفاوت دارد و اگر بچههای ما در دوران دفاع مقدس شاهکار آفریدند، به همت شهید همتها و باکریها بوده و این مردم در آن زمان همراهی کردند؛ در حالی که الان تمام این مردم همراه نیستند و این برای امنیت ملی ایران خطرناک است."
دکتر حبیبی نیز در پاسخ به این سوال گفت: "کشور ما در طول تاریخ فراز و فرود بسیاری داشته، اما الان در موقعیتی بسیار متفاوت قرار داریم. ما با این سوال مواجه هستیم که ایران چیست و هویت ایرانی چیست. فقط دوگانه سنت و مدرنیته دوگانه کشور ما نیست. ما همیشه تاریخ با تنوعهای قومی، زبانی و دینی و مذهبی هم مواجه بودهایم. ایران در دنیا از بیشترین تنوع قومی و زبانی و در بعد دینی و مذهبی پس از هند دومین کشور دارای تنوع است؛ اما نکته مهم اینست که ایران واقعیتی است به صورت کثرت در عین وحدت و وحدت در عین کثرت. تاریخ ایران را همین کثرتها و همین اقوام و زبانهای گوناگون ساخته است. مسئله اینجاست که مردم ایران با وجود همه این تنوعات در دو قطب جدا از هم قرار ندارندو همواره اتصالی داشتهاند. در خصوص تقابل سنت و مدرنیته هم اینگونه است، یعنی ما افرادی داریم که کاملا مدرن هستند، ولی به ارزشها هم معتقدند. یعنی در این مورد ما با دو قطبی کامل و شکافی پر نشدنی در جامعه ایران مواجه نیستیم، بلکه طیف و درجات داریم و در اين خصوص به جای بکارگیری منطق ارسطویی سلب و ایجاب با منطق فازی و طیفی باید جامعه خود را مورد بازشناسی قرار دهیم و با این منطق دوگانهها بطور کامل آدمها از یکدیگر جدا نمیکنند."
دکتر عبدالکریمی در پاسخ به این سوال که جامعه دو قطبی را حاصل یک روح تاریخی میدانید یا شکاف بعد از مشروطه، گفت: "این یک امر تاریخی است. نمایندگان گفتمان انقلاب و دوستداران حکومت فعلی باید دقت کنند ما الان در میانه تحولات بزرگی هستیم. الان جوان ما حافظ و سعدی نمیخواند، قرآن نمیخواند و آن جوان فرانسوی هم نیچه و انجیل نمیخواند. چراکه ما با یک تحول بزرگ در سطح جهان مواجه هستیم و حالا که ایران از لحاظ نظامی خود را تثبیت کرده باید به چنین تحولاتی توجه جدی داشته باشد."
سپس دکتر عبدالکریمی به این سوال که اساسا دفاع جمهوری اسلامی از جبهه مقاومت را هم سو با منافع ملی کشور میدانید یا خیر، چنین پاسخ داد: "منافع ملی این طور نیست که در بطن جامعه یک نفر آن را پاس بدارد و کس دیگری آن را نادیده بگیرد. قاعدتا نمیشود انتظار داشت که جمهوری اسلامی منافع ملی را طبق خواستههای من بنویسد و اجرا کند. مخاطب من کسانی هستند که از حاکمیت تنفر دارند. مفهوم منافع ملی را باید در ذهن خودتان روشن کنیدو من به منتقدان و مخالفان میگویم تلقی شما از منافع ملی با من سازگار نیست و شما حق ندارید بگید جمهوری اسلامی منافع ملی را زیر پا میگذارد. حملات موفق موشکی چند روز گذشته حاصل چهل سال تلاش جوانهایی ست که اتاق جنگ را ترک نکرده اند."
وی افزود: "در جوامع پیشین هر حکومتی ابتدا قدرت نظامی داشته و بعد به قدرت رسیده. انگلستان قدرت نظامی داشته که توانسته حکومت تشکیل بدهد و این ماجرا متفاوت از ماجرای انقلاب اسلامی است. من در بیانیه خودم بعد از حمله چند شب پیش عرض کردم که به عنوان یکی از رادیکالترین منتقدان حاکمیت سیاسی کشور تمام قد حامی نیروی نظامی کشورم هستم."
دکتر حبیبی هم در این مورد گفت: "طبق نظرسنجی اعلام شده پس از حمله وعده صادق۲، بیش از ۵۰ درصد موافق حمله به صهیونیستها بودندهاند، حدود ۳۵ درصد از این حمله احساس شادی کردهاند و تنها ۱۱ در صد متعجب شده و درصد بسیار کمی مخالف بودهاند. یعنی این اقدام بزرگ نظامی در حد زیادی موجب انسجام و تقویت هویت ملی شده است. مردم از اینکه صهیونیستها ژنرال ما را ترور کنند و به خاک کشور ما تجاوز کنند شدیدا ناراحت بودند، برای همین به این رسیده بودند که این اقدامات نباید بی پاسخ بماند. نکته مهم اینست که خصومت اسرائیل صرفا با جمهوری اسلامی نیست، که اگر این حکومت برود و حکومت دیگری بیاید، مشکل حل شود. مسئله غرب جمهوری اسلامی نیست. مسئله کشوری به اسم ایران است. این را در تاریخ قاجار به وضوح میبینیم که انگلستان تلاش کرد تا بخشهای مهمی از ایران مانند افغانستان و کلات و بحرین جدا شود. زیرا که غربیها میدانند که ایران ظرفیت تبدیل شدن به یک نیروی عظیم را دارد و از این رو باور دارند که باید به سوی اضمحلال چنین کشوری پیش روند. از این رو باید به اسرائیل به مثابه یک تحدید کشور ایران نگریست. پس حمله چند شب گذشته عاقلانهترین کار جمهوری اسلامی و در راستای حفظ هویت ملی بود. بنده با آقای دکتر در قضیه گفتمانها موافق هستم، اما به این صورت که مشکل ما نداشتن واسطههاست. بنده به آن میگویم مشکل ترجمه بین سطوح مختلف جامعه. ما مشکل هنر و هنرمند داریم. ما برای کم کردن فاصله بین حاکمیت و مردم متاسفانه حلقههای واسط خوبی نداریم. این مشکل ما بوده که در این ۴۵ سال نتواسته ایم درست و دقیق به آن بپردازیم."
دکتر عبدالکریمی در پاسخ به این سوال که با توجه به شرایط فعلی وظایف ما به عنوان دانشجو چیست، اظهار داشت: "من فکر میکنم که نخبگان کشور قبل از اینکه به بازیگری بپردازند باید به خطوط بازی توجه کنند. خطوط بازی در جامعه ما مخدوش شده. کدام دانشجو مد نظر ماست؟ دانشجویی که خودش را درموضع منتقد میبیند یا دانشجویی که علاقهمند به گفتمان انقلاب اسلامی ست؟ در مقابل دانشجوی منتقد حرف این است که بنده با شما هم دل هستم. ما در این جامعه ما مشکل داریم. در روابط زن و مرد، و در دانشگاهها و آموزش و پرورش عقب ماندگی داریم و بنده با شما همدل هستم. ولی باید زمینی به اسم ایران باشد که بعدا درباره حکومتش با هم صحبت کنیم. باید زمین بازی داشته باشیم. اگر کشور از دست برود، ما هیچ چیز نخواهیم داشت. "
وی ادامه داد: "بنده بعد از شهادت سید حسن نصرالله عرض کردم اگر کشور من به صهیونیستها حمله بکند، حمایت میکنم. اگر حمله نکند هم حمایت میکنم؛ چراکه نیروی نظامی ما در موضع تصمیم بسیار سختی و سنگینی قرار داشت. خطاب به دانشجوهای انقلابی میگویم شما بپذیرید که طرف مقابل شما بخشی از ایران هستند. نیازهایی داشتند که جواب داده نشده. مسائل را جناحی نکنید. هر کس چه موافق و چه مخالف شکافها را بیشتر میکند، به این جامعه خیانت میکند. مشکل ما تنها مشکل پلیسی و امنیتی نیست. پاشنه آشیل جمهوری اسلامی این است که تمام مسائل را فقهی میبیند. ما بزرگانی نداشتیم که فقه را به زبان امروز ترجمه کند."
دکتر حبیبی هم در این مورد گفت: "تبعیض وجود دارد، اما ما درگیر یک جنگ شناختی بسیار پیچیده هستیم. ما باید از ایران حمایت کنیم و درگیر جنگ هستیم. بخشی از دانشجوهای ما هدف این جنگ رسانهای هستند. ۱۶۰ شبکه ماهوارهای اختصاصی برای فارسی زبانان فعال است. ما در دعای افتتاح چه میخوانیم؟ ابتدا استغفار میکنیم و در انتهای دعا شکایت میکنیم و برای خدا ناز میکنیم. ما باید ناز مردم خودمان را بکشیم. اندیشکدههای امریکا حد فاصل دانشگاه و هنر هستند و ضعف اندیشکدههای ما باید برطرف شود. وظیفه دانشجو و دانشگاه همین است که زمینه گفتگو را فراهم کند. ما سابقه تاریخی گفتگو داریم. خواجه نصیر با مغولها گفتگو کرد. ما میتوانیم گفتگو کنیم؛ به شرطی که با هم کنار بیاییم."