عطنا-مقام معظم رهبری روز گذشته در دیدار با اعضای هیئت دولت سیزدهم، ضمن تشکر از همراهی همه اعضا برای تحقق اهداف رئیس جمهور فقید و تشکر ویژه از دکتر محمد مخبر(1) برای سرپرستی بسیار خوب دولت در ایام فقدان شهید دکتر رئیسی و همچنین در ایام انتخابات و نظارت دقیق بر انجام انتخابات، به نکاتی پیرامون ویژگیهای شخصیتی و کاری شهید دکتر رئیسی پرداختند و تأکید کردند این نکات باید ثبت شود تا معیار و الگویی باشد برای رؤسای جمهور آینده که بدانند جمع این ویژگیها در فرد رئیس جمهور، شدنی است.
ایشان در ادامه به شرح این نکات و ویژگیها پرداختند که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
دولت کار و امید
دولت مرحوم آقای رئیسی (رضوان الله علیه) دولت کار بود، دولت امید بود، دولت حرکت در بخشهای داخلی و خارجی بود. اگرچه این عناوین را شاید خود ایشان یا اعضای دولت به کار نمیبردند، امّا عملاً اینجور دیده میشد و فهمیده میشد؛ ایشان واقعاً امیدوار بود، واقعاً خوشبین بود به آینده ــ البتّه حق هم با ایشان بود ــ و تصمیم داشت که خودش را با همکاری شما به آن هدفها برساند. من یک مطلب دربارهی خصوصیّات مرحوم آقای رئیسی (رضوان الله علیه) که در ذهنم برجسته است عرض میکنم. البتّه آقای مخبر انصافاً خیلی خوب بیان کردند؛ بسیاری جوانب مهم را ایشان ذکر کردند، بنده هم چند مورد را عرض می کنم.
مردم محور بودن
به نظر من یکی از مهمترین خصوصیّات آقای رئیسی مردمی بودن بود. برای همهی ماها، برای دولتها و رؤسای دولتها، برای اعضای دولتها، این باید الگو باشد. ایشان به مردم اعتنا می کرد، برای مردم احترام قائل بود، در بین مردم حضور پیدا میکرد، حقایق را با حضور در میان مردم لمس می کرد ، حرفهای آنها را میشنید و نیازهای آنها را محور برنامهریزیهای خودش قرار می داد؛ ایشان اینجوری بود. محور برنامهریزیها و اقدامها و کارها و شاخصهایی که مورد نظر ایشان بود، حلّ مشکلات مردم بود. حالا ممکن بود بعضی به نتیجه برسد، بعضی نرسد، امّا محور کارهای ایشان اینها بود؛ آنچه ما همیشه در مذاکرات جلساتمان با آن مواجه بودیم.
این درست همان چیزی است که مورد نظر اسلام است؛ یعنی با مردم بودن. در این نامهی معروف و فرمان معروف امیرالمؤمنین (علیه السّلام) به مالک اشتر، ایشان می فرمایند بهترین و محبوبترین کارها در نزد تو باید این چند چیز باشد؛ دو سه چیز را ذکر می کنند، از جمله: اَجمَعُها لِرِضَی الرَّعِیَّة؛ محبوبترین کارها در نظر تو باید آن کاری باشد که مایهی خشنودی تودههای مردم است؛ دنبال این باش. مراد از «رعیّت» ــ که گاهی در کلمات امیرالمؤمنین تعبیر می شود به «رعیّت»، گاهی تعبیر میشود به «عامّه» ــ تودهی مردم است در مقابل نورچشمیها؛ که حضرت از آن مجموعهی نورچشمیها و آن ویژهخوارها تعبیر می کنند به «خاصّه». می گویند بهترین کارها و محبوبترین کارها آن است که مورد نظر تودهی مردم باشد، آنها را خشنود کند، آنها را راضی کند، هماهنگ با رضایت آنها باشد.
بعد، در دو سه فِقره بعد میفرمایند: وَ اِنَّما عِمادُ الدّینِ وَ جِماعُ المُسلِمینَ وَ العُدَّةُ لِلاَعداءِ العامَّةُ مِنَ الاُمَّة؛ (۲) آن که در مقابل دشمن به درد تو می خورد ، آن که می تواند وحدت ایجاد کند و یکپارچگی به وجود بیاورد در کشور، همین تودهی مردمند؛ اینها هستند که اگر باهم باشند، کشور یکپارچه می شود؛ وَاِلّا نورچشمیها هر کدام انگیزههای خودشان را دارند، برای خودشان کار می کنند. طبعاً اهواء (۳) وقتی که متخالف بود، با همدیگر برخورد می کند ــ در این شکّی نیست ــ یعنی «اجتماع» اصلاً دیگر معنا پیدا نمی کند. امّا مردم چرا؛ آحاد مردم، تودهی مردم، می توانند اجتماع کنند و عُدّهی للاَعداء [باشند]؛ برای مواجههی با دشمن. درهر میدانی، مردم به کار میآیند.
حالا حضرت در دنبالهاش حرفهای خیلی جالبی دارند که من در جلسات نهجالبلاغه که برای دوستان دولتی در طول سالها گاهی داشتم، تکّههایی از اینها را شرح کردهام.
حضرت میگویند این نورچشمیها از همه توقّعشان بیشتر است، از همه صبرشان کمتر است، از همه کمک شان ضعیفتر و ناقابلتر است؛ وقت توقّع از همه بیشتر توقّع دارند، وقتی که بنا است کاری ارائه بدهند از همه کمتر وارد میدان میشوند، وقتی جنگی پیش بیاید حضورشان محسوس نیست؛ بر خلاف تودهی مردم که خب نمونههایش را دیگر همهی شماها دیدهاید؛ در میدان دفاع مقدّس، در دفاع حرم و دیگر امور.
ببینید، این خطّ روشنی است که امیرالمؤمنین (علیه السّلام) ترسیم کردهاند. آقای رئیسی این خط را حرکت میکرد، دنبال این بود؛ این خیلی باارزش است، این خیلی خوب است، این واقعاً الگو است، باید همهی ماها یاد بگیریم این کاررا. این یک نقطه از نقاط ویژهی ایشان بود.
به تواناییهای داخلی واقعاً اعتقاد داشت
نقطهی دوّم این بود که ایشان به تواناییهای داخلی واقعاً اعتقاد داشت. خب ما با خیلی از مسئولین در نشستوبرخاستها روی این مسئلهی تواناییهای داخلی و ظرفیتهای داخلی در موارد متعدد صحبت میکنیم، هیچ کس از آنها هم مخالفت نمیکند، امّا آدم میفهمد چه کسی عمیقاً و از بن دندان به این تواناییها باور دارد، چه کسی نه.
ایشان واقعاً باور داشت؛ یعنی قبول داشت که ما خیلی از مشکلات کشور را یا اکثر مشکلات کشور را یا به یک صورت همهی مشکلات کشور را میتوانیم با تکیه بر ظرفیّتهای داخلی حل کنیم و لذا دنبال این کارها هم بود. این از خطوط اصلی ومهمی بود که ایشان دنبال میکرد.
صراحت در اعلام مواضع انقلابی و دینی
یک نقطهی برجستهی دیگری که در ایشان وجود داشت صراحت در اعلام مواضع انقلابی و دینی بود.
دوپهلو حرف زدن و ملاحظهی این را کردن که اگر ما مواضع انقلابیمان را صریح بیان کنیم، فلان آدم، فلان دسته، فلان شخصیّت ممکن است ناراحت بشوند، این ملاحظات را ایشان نداشت؛ یعنی مواضع انقلابی خودش را، همان که به آن معتقد و پایبند بود، صریح بیان میکرد.
در اوّلین مصاحبهای که ایشان کرد، از او راجع به ارتباط با فلان کشور پرسیدند که شما ارتباط برقرار میکنید، ایشان گفت خیر! صریح؛ یعنی بی هیچ ملاحظه و حاشیه و لابهلا [چیزی گفتن]؛ نخیر، ایشان صریح بود. در همهی موارد، آنجور که ما دیده بودیم، ایشان همینجور بود.
خستگیناپذیری در کار
خصوصیّت دیگر ایشان که خب این را همه میدانند، همه میفهمند و دیدهاند، خستگیناپذیری از کار بود. من مکرّر ایشان را توصیه میکردم به اینکه یک قدری استراحت کند. مثال میزدم ازمواردی که [اشخاص]استراحت نکردند، بعد دچار مشکل شدند. میگفتم شما برای آیندهی کاریِ خودت هم که شده قدری استراحت کن، وَاِلّا یک وقت میاُفتی و دیگر نمیتوانی کار کنی! مکرّر [می گفتم]. ایشان همیشه می گفت من از کار خسته نمی شوم، واقعاً هم کأنّه خسته نمی شد؛ آدم تعجّب می کرد. نصف شب از سفر خارجی برگشته، صبح در فلان نقطهی مثلاً کرج یا فلان جا با مردم دیدارعمومی دارد یا جلسه می گذارد برای مسائل مختلف! اینها کارهای خیلی مهمّی است.
مأیوس نشدن از زخمزبانها
یک نقطهی برجستهی دیگر از ایشان، مأیوس نشدن از زخمزبانها بود. این نقطهضعفِ خیلی از ماها است که تا کسی زبانش به انتقاد از ما میچرخد، فوراً یا دلمان میشکند یا اوقاتمان تلخ میشود یا بدمان میآید که چرا مثلاً از ما ناسپاسی شد، و از کار میمانیم؛ خیلی اوقات اینجور است؛ همیشه دوست داریم از ما تعریف کنند. ایشان نه؛ زخمزبان هم زیاد به ایشان میزدند، [امّا] مأیوس نمیشد. البتّه نمیشود گفت که رنج نمیکشید؛ چرا، رنج هم میکشید، گاهی پیش بنده شکایت هم میکرد، لکن مأیوس نمیشد و سرد نمیشد از کار کردن و دنبالگیری کردن. این هم یکی از خصوصیّات برجستهی ایشان بود.
تعامل و عزّتمندی توأمان در سیاست خارجی، با اولویت همسایگی
نقطهی برجستهی دیگری که در ایشان وجود داشت این است که در سیاست خارجی، دو خصوصیّت را با هم و در کنارهم رعایت میکرد: یکی تعامل و دیگری عزّتمداری و عزّتمندی. ایشان اهل تعامل بود. اینجا با فلان رئیسجمهورِ اروپایی گاهی یک ساعت یا یک ساعت و نیم تلفنی صحبت میکردند! واقعاً فرض کنید که یک ساعت و نیم مثلاً تلفنی حرف میزد. اهل تعامل بود؛ امّا از موضع عزّت. نه آنچنان تند و بهاصطلاح دورکننده که [ارتباط] قطع بشود، نه بیخودی امتیاز دادن و دست پایین گرفتن و مانند اینها. از موضع عزّت، امّا در عین حال با تعامل. این موجب شد که بعد از شهادت ایشان، من دیدم چند نفرازسران برجستهی دنیا که حالا در دنیای امروز جزو چهرههای برجسته و درجهی یک محسوب میشوند، در پیامهایی که به بنده راجع به ایشان دادند از ایشان به عنوان یک چهرهی برجسته تمجید کردند؛ این خیلی مهم است؛ یعنی نه به عنوان یک سیاستمدار معمولی، [بلکه] به عنوان یک سیاستمدار برجسته از ایشان تعبیر کردند و اسم آوردند. ایشان به اصل ارتباط عقیده داشت. ما سالها بود آفریقا را کنار گذاشته بودیم، با همهی سفارشهایی که راجع به آفریقا میشد. ایشان با آفریقا ارتباط برقرار کرد. رفتوآمد کرد. تعامل کرد. ایشان [به ارتباط] با کشورهای گوناگون، با همهی کشورهایی که زمینهی ارتباط با آنها وجود داشت و باید ارتباط برقرار میشد، معتقد بود و ارتباط برقرار میکرد. اولویتها را در این زمینه رعایت میکرد؛ مثلاً یکی از اولویتها همسایگی بود که ایشان به مسئلهی همسایگی اهمیت میداد.
اهتمام به طرحهای بزرگ و سنگین
یک نقطهی دیگرِ ایشان ــ که آقای مخبر هم بحق اشاره کردند ــ اهتمام به طرحهای بزرگ بود. به طرحهای سنگین اهتمام داشت؛ مثلاً فرض کنید مثل همین انتقال آب از دریا به چند نقطه یا مثلاً در همین مسئلهی آب، انتقال آب از راههای دور به شهرهایی که مدّتها بود در انتظار آب بودند؛ ایشان مسئلهی شُرب اینها و کشاورزی اینها را حل کرد. طرحهای گوناگونی از این قبیل داشت. این هم یک نقطهی برجسته در خصوصیّات رئیسجمهور عزیزمان.
دارای منش اخلاقی متواضع، بردبار و اهل مدارا
نکتهی دیگر هم منش اخلاقی ایشان بود؛ جدّاً متواضع بود، جدّاً بردبار بود. آدم صبوری بود، آدم بردباری بود، اهل مدارا بود با کسانی که اختلاف نظر داشتند؛ چه اختلاف نظری، چه اختلافاتی نظری که منتهی میشد به اختلاف عملی در عرصه. خب میدانید در ادارهی کشور این چیزها وجود دارد دیگر؛ ایشان میآمد به بنده هم میگفت، مطرح میکرد، مواردی را ذکر میکرد، اوقاتش هم تلخ میشد، امّا در عین حال با آن طرفهای مورد نظر با مدارا رفتار میکرد. ایشان در یک موردی یک اختلافی با یک جایی داشتند، من گفتم شما اصلاً عکسالعمل نشان ندهید؛ خیلی سخت بود برایش، [امّا]اصلاً عکسالعمل نشان نداد، یعنی واقعاً مدارا کرد؛ [در حالی]که اگر ایشان مثلاً این صبر و این تحمّل را نداشت، بنا بود یک دعوای بزرگی در کشور راه بیفتد. ایشان اینجوری بود.
اهل ذکر ودعا وتوسّل
یک خصوصیّت دیگر هم این است که ایشان اهل ذکر و توسّل و دعا بود که ایشان (دکتر مخبر)[هم] اشاره کردند. حالا خصوصیّاتِ این دعاهایی را که ایشان گفتند من نمیدانم، امّا میدانم ایشان اهل دعا بود، اهل ذکر بود، اهل توسّل بود، اهل گریه بود و دلش روشن بود و قلباً با عالم غیب مرتبط بود؛ و همینهاست که انسان را نجات میدهد، انسان را پیش میبرد.
خدا انشاءالله درجات ایشان را زیاد کند. من این موارد را گفتم برای اینکه اینها ثبت بشود به عنوان یک الگو؛ معلوم بشود کسی که رئیس قوّهی مجریهی یک کشور است، می تواند مجموعهی این خصوصیّات عملی و فکری و قلبی و مانند اینها را با همدیگر داشته باشد و دنبال کند ــ می شود، می تواند ــ که ایشان بحمدالله داشت.
(۱ در ابتدای این دیدار، آقای محمّد مخبر (سرپرست ریاست جمهوری) مطالبی بیان کرد.
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: