عطنا - «موج کره ای» با رشد اینترنت و رسانههای اجتماعی بهویژه قرار گرفتن موزیک ویدیوهای پاپ کرهای در پلتفرم یوتیوب و همچنین امروزه با وجود پخش این سریال ها در نتفلیکس و سرمایه گذاری های کلان برای تولید این محتواهای کره ای، به مفهومی جهانی تبدیل شده است.
اما باید دید علت استقبال گسترده جوانان ایرانی از محصولات فرهنگی کره جنوبی و علاقه شاید افراطی آن ها به این محصولات چیست تا حدی که مراسم های یادبود برای مرگ خوانندگان این کشور برگزار میکنند و در رویای رفتن به کره جنوبی و تبدیل شدن به خواننده و مدل در آن جا به سر میبرند. برای پاسخ به اینکه چه نوع چالش هایی در فرهنگ بومی ما وجود دارد و در مقابل، چه وجوهی از فرهنگ کره هست که جوانان جذب آن می شوند، ضمن رعایت بی طرفی، در گفت و گویی کوتاه به این مسأله پرداختیم.
مرضیه ادهم دانشجوی مقطع دکتری رشته ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به محبوبیت کی پاپ با سایر صنایع شرق آسیا (چین و ژاپن) اظهار کرد: علاقه افراطی خود یک تعریف علمی دارد و باید دید که اصلا آیا این یک علاقه افراطی هست یا خیر. یک نگاه سلبی و بدبینانه ای نسبت به هر رسانه وجود دارد و هر چیز جدیدی که وارد بازار می شود (گروه موسیقی، ابزار، شبکه های اجتماعی یا صنعت K_drama و ...) برای آن از لفظ افراطی استفاده می شود. من خود قائل به این نیستم که این علاقه در بین جوانان، افراطی است. زیرا موجی است که در همه دنیا راه افتاده و به عنوان یک صنعت موفق، برای خود به دنبال هوادار است و آنها را جذب نیز میکنند. پس خیلی نمی شود گفت که افراطی است.
ادهم ادامه داد: شکل گیری این علاقه به این دلیل است که با یک صنعت سر و کار داریم و این یک امر تصادفی نیست که یک دفعه برجسته شود و طرفدار پیدا کرده، بلکه کره ای ها حواسشان به انواع سلیقه ها و مخاطبان بوده است. ژانرهای مختلف برای افراد مختلف طراحی می کنند. پس اینکه افراد مختلفی جذب این تنوع محصولات از سراسر جهان شدند، چیز عجیبی نیست. فراوانی و دسترسی راحت به این محتوا و همچنین قابل اعتمادتر بودن آن ها نسبت به محتوای غربی برای تماشای آنها با خانواده و غیره، باعث ایجاد این علاقه میشود.
وی در پاسخ به این سوال که علت این علاقه به خاطر خلا الگو فرهنگی مناسب در کشور هست یا خیر، بیان کرد: ۱۰۰ درصد به خاطر وجود این خلأ الگوی فرهنگی است. نمونه های موفق ایرانی مثل سریال هایی که اخیرا مورد توجه قرار گرفته است یا برنامه هایی مثل مسابقه مافیا و حتی برنامههای گفتوگو محورتر مثل مهمانی و غیره همه نشان میدهند چقدر راحت میتوان آن جمعیت علاقمند را برگرداند. البته در صورتی که طبق علاقه ای که مردم ایارن دارند، برایشان محصول فرهنگی ساخته شود. نقطه نگاه ما به تولید رسانه ای یک نگاه صنعتی و خیلی ساختارمند نیست. به صورت تصادفی یک محصول در سال طرفدار زیادی پیدا میکند در حالی که اتاق فکر و فرمول خاصی وجود ندارد که بگوییم بودجه درست دارد مصرف می شود. یا مدرسه و محصول انبوهی نداریم. پس نه فقط الگو بلکه ساختار و نهاد مناسب این کار را نیز نداریم و جمعیت علاقهمند ۱۵ تا ۲۰ سال به عنوان مخاطب در کشور دیده نشده و وقتی سبد نیاز آنها خالی باشد با چیزهای دیگری پر می شود.
این دانشجوی دکترای ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی درخصوص ارائه راهکار گفت: زمانی اعلام خطر می کنیم که می دانیم الگو نداریم و این گونه الگو و سلبریتی های کره ای درحال پرکردن بازار هستند و به این کار شناسایی مشکل می گویند. اما از اینجا به بعد باید یک نهاد و فرآیندی طراحی کنیم که بتواند موضوع شما را جلو ببرد. وقتی می خواهیم انبوه سریال برای انبوه سلیقه ها داشته باشیم، پس باید همانند یک صنعت به ساز و کار این موضوع نگاه کنیم. شهرک و دکورهای مناسب طراحی کنیم تا هزینه برای ما کمتر درآید، دانشجو برای این مسیر تربیت کنیم و از آن طرف باید فیلمنامهنویس هایی داشته باشیم که بداند فرق محتوای بومی و بیرونی چیست و سعی کند محتوا را شبیه فرهنگ خودمان درآورد.
ادهم افزود: باید نگاه کلانی وجود داشته باشد تا بتوانیم همچنین مقابله ای انجام دهیم و تنوع و تکثر سلایق ها نیز باید به رسمیت شناخته شود. خیلی اوقات چون قائل به این تنوع نیستیم، نمیتوانیم در حد صنعت های سریال سازی ژاپن، چین و کره جنوبی (k_drama, C_drama_ J_drama) کاری انجام دهیم. پس از به رسمیت شناختن تنوع و تکثر می توانیم برای آن الگوهای مختلف بسازیم. راهکار همین مسیر است و ساده هم نیست. راهکار کوتاه مدت نیز نمی توانیم داشته باشیم؛ یعنی این که سریعاً انگ خطر و نفوذ به این محصولات را بزنیم و سپس فیلتر کنیم تا دیگر وجود نداشته باشند.
وی در پایان تاکید کرد: با خالی کردن سبد از محصولات آسیای شرقی مشکل حل نمی شود و فایده ندارد. پس از ریشه یابی نیاز به جایگزین کردن محصول داریم. البته اینکه انتظار داشته باشیم که کل سبد متعلق به ما باشد، یک انتظار بیجا است. در نهایت و با وجود تنوع محصول نیز، همه مصرف یک فرد نمیتواند از محصولات داخلی باشد. زیرا در عصر ارتباطاتی زندگی می کنیم که نمی توانیم آن را صفر کنیم ولی اگر جایگاه خود را داشته باشیم، از نگرانی هایمان کم می شود.
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: