عطنا - حجاب از مسائل اصلی و مشترک میان ادیان آسمانی بوده و هست، گرچه گاهی دین مسیحیت و یهود در قدیم در مورد پوشش زنان دچار سختگیریهای بیشازحدی میشدند اما چادر و برقع در طول زمان از ملزومات پوشش دین یهود و مسیحیت بوده است.
الف. یهودیت
در آیین یهود امر به پوشش، حجاب و عفاف به بیانات مختلفی آمده است، مثلا به مردان توصیه شده است که در کوچه و بازار پشت سر زنی راه نروند و به پاکی نگاه و مخالفت با چشمچرانی دستور دادند که بهصورت زنان نگاه نشود و حریم روابط زن و مرد و عفت جسمی و چشمی آنان رعایت گردد. همچنین اشاره شده است که ارتباط دختران حضرت شعیب(ع) با حضرت موسی (ع) همراه با شرم و حیا بوده است که در قرآن نیز به آن اشاره شده است. در روایتی آمده است که حضرت موسی (ع) به دختران شعیب میفرمود که پشت سر او قدم بردارند که نگاه حضرت موسی (ع) به قامت زنان نیفتد (فتاحی زاده، ۱۳۸۹: ۱۳۸ - ۱۳۹).
همانطور که اشاره شد دین یهود امر به چادر، برقع و پوشش کامل برای زنان دارد که در منابع آمده است بعد از ازدواج ملزم به رعایت آن میشوند و لباس آنها باید برجستگیهای بدن آنان را بپوشاند و موی سر، پاها و گردن آنها باید پوشیده باشد و اگر چنین نکنند مشمول عذاب الهی میشوند. شهید مطهری معتقد است که دین یهود نسبت به زنان و پوشش آنها سختگیریهای بیشازحدی روا داشته است و هرگونه صحبت میان زنان و مردان را رد و نفی میکند. ایشان معتقد است حجاب بهمراتب در دین یهود در گذشته سختتر از دین اسلام بوده است و تفکر آنها حذف زنان از صحنه اجتماع و پنهان کردن آنان بوده است (فتاحی زاده، ۱۳۸۹: ۱۴۵).
ویل دورانت معتقد است حجاب برای زنان یهود امری مهم و واجب بود به طوری که زنان یهود حق نداشتند موی سر خود را میان مردان آشکار کنند، همچنین انجیل به زنان خود دستور میدهد که با لباس حیا و عفت مزین شوند نه با گیسوان خود (محمدی نیا، ۱۳۹۰: ۱۰۰- ۱۰۵).
به هر حال قبل از اینکه فرهنگ یهود با فرهنگ غرب درآمیخته شود، حجاب مورد عنایت زنان بوده است و آنان ملزم به رعایت حجاب بودهاند. هماکنون نیز میان خانوادههای اصیل و با قدمت یهود، زنان ملزم به رعایت حجاب هستند که این نوع پوشش بانوان یهود در اراضی فلسطین اشغالی یافت میشود زیرا اهمیت رعایت تاحدی است که در پیمان یهود یا قوم اسرائیل به عنوان پایه و فرمان مطرح شده است (غلامی، ۱۳۹۱: ۸۴).
ب. مسیحیت
در آیین مسیحیت نیز امر به پوشش زنان بسیار یافت میشود و در برخی از منابع آمده است که زنان خود را به لباس عفت و حیا بپوشانند نه با گیسوها و طلاهای خود. در آیین مسیحیت زنان موظف بودند از چادر یا برقع برای پوشش استفاده کنند، حتی بر زنان اشراف پوشاندن موی سر آنان واجب بود و زنان موظف بودند در هنگام عبادت و دعا حتما موی خود را بپوشانند، در غیر این صورت کار قبیحی انجام دادند. در همین راستا پولس مقدس در نامه خود بیان می کند که عبادت خداوند با پوشیده روی بودن شایسته است یا با موهای نمایان. همچنین فرمان می دهد که زن باید حجاب داشته باشد و سر خود را بپوشاند (غلامی، ۱۳۹۱: ۵۳). تاریخ روایتگر آن است که زنان مسیحی در حدود رنسانس چیزی شبیه چادر بهعنوان پوشش همیشگی خود استفاده میکردند و همچنین مانع از این میشدند که صورت خود را نمایان کنند و آرایش صورت و مو از نظر آنان ممنوع بود؛ اگر کسی رعایت نمیکرد مورد سرزنش مراجع دینی و مسیحیت بود.
البته از آن طرف هم مردان را به چشم پاکی و عدم نگاه بهصورت و اندام زنان ملزم میکردند اما دین مسیحیت نیز در سیر تحولات فکری و فرهنگی در جامعه غربی دچار تحول شد و بیش از هر چیزی حجاب در مسیحیت دستخوش دگرگونی عمیق شد درست مانند یهودیت (محمدی نیا، ۱۳۹۰: ۱۰۷-۱۱۰). این سبک از تحول فکری و فرهنگی در آثار هنری و ادبی آنان به وفور یافت میشود. قبل از این سیر تحول، حضرت مریم(س) در مجسمهها و آثار هنری زنی پوشیده و باحجاب بود اما در دوران اخیر چهرهها و تندیسهایی که از ایشان ساخته میشد توجه را به تن و چهره ایشان معطوف میکرد.
به هر حال در ادیان الهی و آیین ملت ها آنچه ملسم و ضرورت آن روشن است، اصلی مسئله حجاب و تاکید متون دینی موثق بر آن است چراکه امری الهی و فطری است. بهطورکلی هر سه دین الهی زنان خود را ملزم و موظف به پوشش کردهاند و حفظ نگاه و کنترل چشم را به مردان و زنان خود گوشزد کردهاند؛ پس هیچگاه تجویز کننده حکم حجاب، اسلام نبوده است بلکه حدود آن در اسلام دقیق بیان شده است. در نظر ادیان مسئله پوشیدگی امری فطری و درونی است و عفاف بهعنوان نوعی فضیلت اخلاقی برای بانوان شمرده میشود. جدای از دستورات دین به این امر تفاوتهای جدی میان این سه دین وجود دارد، به طوری که آیینی که مسیحیت و یهودیت برای زنان و پوشش آنها در نظر گرفته است گاهی مسیر سختگیرانهای را به خود میگیرد، به گونهای که خانهنشینی شرط عفاف برای زنان بوده و زن از هرگونه فعالیت اجتماعی منع شده است اما نظر و دیدگاه اسلام خلاف اینها بوده و با دیدگاه و بیان روشن و دقیق، حد و حدود پوشش و عفاف را معین کرده است.
حضور زنان در اجتماع یک مسئله مهم و قابل بررسی و موردتایید اسلام است و زنان نسبت بهجامعه خود وظایفی دارند و مسئولیتهایی را به عهده میگیرند؛ گرچه ابعاد و وجوب حضور زن و مرد در جامعه متفاوت است اما حضور بانوان در اجتماع در اصل پارهای از مسئولیت آنان است و نحوه حضور در اجتماع اگر با حجاب باشد، به نحوه عملکرد و نتیجه آنها اثرگذار است. نکته قابل توجه این است که تاثیر حضور زنان باحجاب در جامعه بیش از آنکه ناشی از فعالیتهای اقتصادی و کسب درآمد محسوب میشود به دگرگونی ارزشها و افزایش آگاهی اجتماعی میان سایر زنان منجر میشود.
برگرفته شده از پایان نامه « حجاب اسلامی و نقش آن در دیپلماسی عمومی و قدرت نرم»، زینب بهمنی، کارشناسی ارشد روابط بین الملل.
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: