عطنا - نشست «بررسی مسائل خبرگزاریها در ایران؛ گذشته حال و آینده» ۲۴ بهمن ماه در دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها با سخنرانی علیرضا عبداللهی نژاد، دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی، سهیلا خلجی، پژوهشگر رسانه، و همچنین حسن عابدینی، کارشناس رسانه با بررسی آینده مرجعیت رسانهای ایران در دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها برگزار شد.
عابدینی در بخشی از این نشست درباره مرجعیت رسانهای در دنیا عنوان کرد: تصویری که ما از دنیا داریم برگرفته از تصاویری است که رسانههای بزرگ دنیا برای ما میسازند. با این حال باید ببینیم آیا مسیری که در رسانه هایمان میرویم منجر به نتیجه ثمربخش بوده است یا نه؟
خبرگزاریهای ما باید به سمت خبرگزاریهای مالتی مدیا بروند
وی گفت: من معتقد هستم که بنگاه رسانهای در دنیا به مثابه یک بنگاه اقتصادی هم تلقی میشود، اگر این موضوع مورد تاکید قرار بگیرد باید دو اقدام صورت بگیرد یکی کاهش هزینه و دیگر افزایش سرعت که طبعا کاهش هزینه میتواند با افزایش سرعت، گزینه سومی را به عنوان افزایش بهرهوری به دنبال داشته باشد.
عابدینی معتقد است در حال حاضر خبرگزاریها به سمت خبرگزاریهای مالتی مدیا پیش میروند و تصویر را نمیتوان در خبرگزاریها حذف کرد و در این باره اظهار کرد: باید چند کار صورت بگیرد اینکه سعی کنیم آموزش را در قبال نیروی انسانی مدنظر قرار دهیم که این آموزش هم جزو آموزشهای حین کار است و هم آموزشهای مربوط به دانشگاههاست. در حال حاضر دانشگاها بیشتر بر روی روزنامه نگاری کار میکنند و شاید به گونهای ما از این مسیر عبور کردیم و روزنامه نگاری به تنهایی پاسخگوی نیاز افکار عمومی در دهه سوم قرن ۲۱ نیست؛ بنابراین باید به سمت ژورنالیسم تلویزیونی برویم.
وی افزود: برای مدیا دو اتفاق طی ۲۰ سال گذشته افتاده، ما زمانی خبرنگاری کوله پشتی یا خبرنگاری خوداتکا را تبلیغ میکردیم که خود فرد تصویر دهد و نریشن بخواند و حالا روزنامه نگاری موبایلی یا (موجو) در دستور کار رسانهها قرار دارد.
به باور وی هنوز اپریالیسم رسانهای در دنیا حاکم است علی رغم اینکه عنوان میکنند جریان آزاد اطلاع رسانی وجود دارد.
عابدینی در این زمینه اظهار کرد: شما مشاهده میکنید نهادی به نام آفکام (سازمان تنظیم کننده مقررات رسانهای بریتانیا) نظارت جدی دقیقی نسبت به رسانههای مخالف جریان اصلی دارد و آنها را حذف میکند. در مورد رسانههایی مثل ایران و رسانههای حوزه مقاومت و حتی شبکههایی مثل روسیا الیوم یا راشیا تودی روسیه هم آنها را قلع و قمع میکند و اجاره پخش شدن در زیست بوم کابلی خود را نمیدهد. در فرانسه نیز چنین نهادی به نام شورای عالی نظارت بر رسانههای صوتی و تصویری فرانسه وجود دارد که آن هم همین رویه را دنبال میکنند. علی رغم اینکه در کتابها و دانشگاهها موضوع جریان آزاد اطلاع رسانی را تدریس میکنند، اما بی رحمانه با رسانههای دیگر برخورد میکنند.
این کارشناس رسانه در بخش دیگری از این نشست مطرح کرد که رسانهها باید سه ضلع یک مثلث را مدنظر قرار دهند. اول مخاطب محوری، دوم اصول حرفهای و سوم سیاست رسانه و در عین حال نقطه تلاقی تعادل این سه ضلع را باید پیدا کنند و مدنظر قرار دهند که کار دشواری است. وی تاکید کرد که خبرگزاریهای ما باید به سمت خبرگزاریهای مالتی مدیا بروند.
این کارشناس رسانه تاکید کرد که نظریههای قدیمی ارتباطات منسوخ شده و حالا تازهترین نظریهها در ارتباطات مطرح است که باید پرسید این نظریهها در کدامیک از مقالات اساتید ارتباطات ما به آن پرداخته شده است؟
نتوانستیم به خبرمان مالکیت ببخشیم و بگوییم از خبر ما استفاده کن
سهیلا خلجی-پژوهشگر رسانه نیز درباره مرجعیت رسانهای رسانهای ما در دنیا توضیح داد: با وجود اینکه خبرگزاریهای ایرانی به زبانهای خارجی مطلب منتشر میکنند، اگر نتیجه این اخبار را در صفحات انگلیسی گوگل دنبال کنید این اخبار خیلی خیلی کم در صدر اخبار قرار میگیرند. بیشتر اخباری که به عنوان منابع دست اول استفاده میشود اغلب به صورت نقل قول جزئی است که از خبرکوتاهی استفاده و مابقی را از نکات خود استفاده میکند و این یعنی اینکه ما نتوانستیم به خبرمان مالکیت ببخشیم و بگوییم از خبر ما استفاده کن.
وی ادامه داد: اگر خبرگزاریها را به عنوان رسانه در نظر بگیریم بخشی از ابزار دیپلماسی آن کشور محسوب میشوند. باید این پرسش را مطرح کنیم که آیا ما در مسیر دیپلماتیک حرکت کردیم؟ در ذهن ما جوابهای زیادی وجود دارد، اما باید بررسی دقیق تری بشود. تمام اظهار نظرهای سیاسی مان در توئیتر است آیا این فضاسازی رسانهای ما در مسیر دیپلماسی رسانهای حرکت میکند؟ خیر اینگونه نیست. اغلب توئیتهایی که از خبرگزاریها صورت میگیرد، شخصیت محورند چرا که شخصیت محوری در خبرهای یمان بسیار زیاد است. با این سبک چطور میتوان یک مخاطب بین الملی را جلب کرد. به ویژه اینکه الان فردی میآید و یک فضای رسانهای آنلاین درست میکند و مرجعیت رسانهای هزاران رسانه میشود. ما به عنوان رسانه باید آگاه باشیم آیا ما به عنوان رسانه از این ابزاری که دنیا برای رسانه هایش استفاده میکند، استفاده درست و حرفهای میکنیم؟ رسانه هایمان را دعوت میکنیم به یک بازنگری برای این ۴۰ و اندی خبرگزاری که همه شبیه به هم هستند و از روی هم اخبار را کپی میکنند.
به باور وی بازبینی یک رویداد تابعی از شرایط دورن سازمانی و برون سازمانی است این شرایط درون سازمانی و برون سازمانی منجر به رشد ۴۴ بنگاه رسانهای شده و تعاریف مختلفی از یک رویداد را ارائه میدهند. آیا مخاطبی که در خارج از کشور این رسانهها را دنبال میکند به حقیقت میرسد یا نه؟
اخبار در دست چند رسانه قدرتمند دنیاست
علیرضا عبداللهی نژاد دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی نیز درباره وضعیت خبرگزاریهای ایران و مرجعیت رسانهای در دنیا عنوان کرد: با همه تاثیراتی که در جریان اخبار در مرزهای ملی و بین مرزهای ملی در گستره بین المللی ایجاد شده، اما مونوپل و جریان اصلی اطلاعات و اخبار در دست چند رسانه قدرتمند دنیاست.
وی با اشاره به پژوهشی که سالها پیش در ساختار اخبار خارجی در مطبوعات ایران انجام شده بود، عنوان کرد که در این پژوهش به این نتیجه رسیده بودند که بیش از ۷۰ درصد مطالبی که از دنیای پیرامون در روزنامههای آن موقع بوده، وابسته به منابع بین المللی بود. متاسفانه این روزها رسانههای ما حتی در پوشش اخبار کشورهای نزدیک مثل ترکیه عراق و سوریه هم به منابع خبری رسانههای بین الملی وابسته هستند.
عبداللهی نژاد سپس توجه به ساختار حرفهای و مدیریت علمی در رسانهها را از جمله مواردی عنوان کرد که رسانهها باید در عرصه بین المللی از منظر پوشش اخبار به آن توجه داشته باشند و در این باره گفت: شما بررسی کنید و ببینید کدام رسانه اینگونه است. ما یک دوره طلایی داشتیم آن هم خبرگزاری ایرنا بود که از نیروهای حرفهای بهره برده بود و حتی در برخی اخبار جریان ساز در عرصه بین الملی بود. حتی در غرب هم مخاطبان بین المللی به ایرانا مراجعه میکردند. خبرهایی از جمله خبر دستگیری صدام جزو این جریان سازیها بود. یا زمانی شبکه پرس تی وی یا العالم در بدو راه اندازی خوب درخشیدند و تاثیرگذاری خوبی داشتند، اما چه اتفاقی افتاد که این جریان، جریان مستمری نبود؟ ساختار مدیریت علمی و فکری بسیار مهم است. فردی که نسبت به این حوزه بیگانه است چطور انتظار دارید مدیریت آن را برعهده بگیرد. اما رویترز ۴۰ درصد درآمدی که دارد برای سیاست گذاری بهتر و اصول در صحنههایی که باید حضور داشته باشد، صرف میکند.
وی در ادامه عنوان کرد: دیگر دوران خبرگزاریهای دولتی با این ساختاری که ما داریم به سر آمده است. ما فقط یک خبرگزاری ملی میخواهیم. دچار سطحی گرایی شده ایم. خیلی از مدیران رسانهای ما اصلا مخاطبان را قبول ندارند و هنوز در الگوهای قدمی مانده اند. مخاطب پیام، مهمتر است، اما ما آن را شیفت میکنیم.
عبداللهی نژاد حرفهایگری در رسانهها را مهمترین ابزار گزینش آن رسانه عنوان کرد چیزی که گمگشته این روزهای رسانههای ماست.
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: