باکو از تهییج قومیتی تا سیاست فحاشی علیه ایران

عطنا - اخیراً رسانه های دولتی باکو که مسئولیت لجن پراکنی علیه تهران برعهده دارند با اقدامی توهین آمیز تصاویری کاریکاتوری از رهبر معظم انقلاب اسلامی و رئیس جمهور ایران را منتشر کرده اند. در ذیل و ادامه پیوست این کاریکتاتور، با انتشار یادداشتی مملوء از توهین و فحاشی و تهمت و افترا، ساحت مرجعیت، دین و نظام سیاسی ایران را مورد هجمه و حمله قرار داده اند.

واقعیت امر این است که این رویکرد سیاستگذاری شده رسانه ای از سوی اذناب رسانه ای علیف علیه تهران آنقدر فضا را برای خود باز و بدون مانع و ممنوعیت دیده است که به خودشان اجازه داده اند در عرصه رسانه ای از رویکردهای تهییج قومی به سمت دشمنی مستقیم با ایران گام بردارند و به سراغ سوژه های ارزشی با کارکرد سیاسی و مذهبی بروند.

در حقیقت آنچه باکو را به سمت رویکرد مذکور سوق داده است هم شامل نزدیکی و معاشقه سیاسی آنها با صهیونیست می شود و هم شامل انفعال دردناک تهران در خصوص اقدامات ضد ایرانی آنها در ماه های گذشته می باشد. به عبارت روشن تر وجود دو عامل مذکور به یک میزان باکو را مجاب و ترغیب به انجام اقدامات رسانه ای توهین آمیز و سیاست فحاشی کرده است.

از این رو با توجه به اینکه در مورد متغییر اول یعنی وابستگی و دلدادگی باکو به تل آویو در شرایط موجود نمی توان کاری کرد و آنچه در این عرصه اتفاق افتاده متوجه عملکرد و غفلت مسئولان کشور در گذشته می باشد و تنها عامل موثر در این باره تقویت عوامل تضعیف ساز این اتفاق در نزدیکی میان باکو و تل آویو در عرصه دیپلماتیک و ایجاد و تنظیم اتحادها و ائتلاف های تازه دوجانبه یا چندجانبه در این راستا می باشد، در رابطه با متغیر دوم به نظر می رسد که تهران باید دیگر منفعلانه تنها به دنبال رصد کردن اخبار و اتفاقات طراحی شده رسانه ای از سوی باکو نباشد و عملاً و بدون در نظر داشتن هرگونه ملاحظه سیاسی و دیپلماتیک وارد عمل شود و باکو را که بلندپروازنه در پی ماجراجویی علیه ایران است را بر سرجای بنشاند و جایگاه کوچکشان را به آنها یادآور گردد.

چونکه آنچه امروز رخ داده است در عرصه رسانه ای انتهای سیاست فحاشی باکو علیه ایران است و سکوت در برابر آن به معنای خودتحقیری خواهد بود و آنها را بیش از پیش متهور خواهد ساخت.