عطنا - کسانی که با الفبای سیاست، خاصه در روابط بین الملل آشنا هستند، می دانند، در دنیای سیاست و در روابط بین الملل، هر سخن، رفتار و هر حرکت خواه کلامی، نوشتاری و یا رفتاری و کنشی و در هر سطحی و هر ابعادی ، که باشد معنادار است. به بیان دیگر به لحاظ علم نشانه شناسی رفتارهای سیاسی دولت ها در سطح روابط بین الملل ، حامل پیام هایی است که مهم تربن پیام، پیام ارسال قدرت ،هویت و موجودیت برتر و فعال است.
اخیرا اتحادیه اروپا که باید گفت اتحادیه اروپای نیم بند و ناپایدار براساس مهندسی و تصویر خود از جغرافیای سیاسی مطلوبش در خاورمیانه بزرگ که بخشی از پازل بزرگ کدخدای جهان است ، به این نتیجه رسیده اند که بر خلاف همه ی قواعد حقوق بین الملل ، یک نهاد و سازمان رسمی ، نظامی و امنیتی کشور دیگری را در لیست سیاه تروریستی قرار دهد ، طبعا باید براساس آن چه در بند اول گفته شد، هدف اروپای پا در هوا و به شدت گرفتار مسایل داخلی و خارجی خود، ارسال سیگنال حاوی پیام قدرت برای ایران باشد؟ آیا واقعا چنین است ؟ آیا ایران ،در موقعیتی هست که تحت تاثیر این گونه پیام های از این گونه رفتارهای لمپنیزم سیاسی قرار گیرد و احساس ضعف کند تا مجبور شود ، پیام قدرت، اروپا را بشنود؟
تجربه ۴۳ سال هماوردی های آمریکا و اروپا و دیگر متحدان آنان با نظام جمهوری اسلامی ایران که همراه با همت و هوشیاری مردم ایران بود، بخوبی خلاف آن را نشان می دهد. از فردای پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا کنون، انان از تمام ظرفیت های خود و یا ظرفیتدهای هم پیمانان خود و یا گروه های معاند در تمامی ابعاد و سطوح امنیتی ، نظامی ، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نهایت استفاده را کردهاند که آخرین آن، مانور ترکیبی و همه جانبه فتنه و آشوبدهای ۱۰۰ روزه اخیر بود که گمان می کردند، کار رژیم ساخته است.، آیا آنان موفق شدند؟ آیا امروز ما به نسبت روزها و سالهای گذشته در دهه ۶۰ و ۷۰ و ۸۰ و اکنون که در آغازین سالهای دهه ۱۴۰۰ قرار داریم ، قوی تر شده ایم یا ضعیف تر ؟ آنان چی؟ آیا آمریکا دهه ۶۰ و ۷۰ قوی تر بود یا آمریکای ۲۰۲۴ ؟ اگر بگوییم آمریکا و اروپا ی ۲۰۳۳ از آمریکا و اروپای دهه های پیش قوی تر شده است، این سوال پیش می آید که اگر چنین است ، چرا قدرت های قوی سلطه گر به سنت گذشته خود که قوی بودند و سران آنان در تهران آمدند و ایران و منطقه و جهان را طبق میل خود تقسیم کردند، چرا امروز چنین نمی کنند؟ و چرا مرتب دشنام سیاسی و رفتارهای ذلیلانه سیاسی دارند؟ و به قول معروف، قمپوزهای سیاسی از خود نشان می دهند؟
آیا آمریکا پس از سالها حضور متمادی و پیوسته مستقیم و غیر مستقیم در کشورهای منطقه، امروز در همین کشورها در چه سطحی از قدرت است؟ آیا اگر قدرت داشت، از افعانستان با آن وضع مفتضحانه فرار می گرد؟ آیا اگر قدرتمند بود نیازی داشت تا در عراق در پادگانهایی غرق در لایه های امنیتی و دفاعی در بیابان های آن مخفی شود؟ آیا اگر قدرت داشت و می توانست، نمی توانست مانع شکست مفتضحانه هم پیمان و گاو شیرده خود در منطقه ، از گروهی پا برهنه و شکم خالی بشود؟ و دهها سوال دیگر؟
آیا امروز این ایران نیست که سیاست های خود را در منطقه به حاکمان کاخ سفید و دولتمردان اروپایی دیکته می کند؟ پس در این صورت، قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به عنوان قدرتی جند وجهی و ریشه دار در داخل و خارج کشور، به جز رفتاری از روی عجز و ناتوانی چه چیز دیگری می تواند باشد؟ البته این رفتارهای واکنشی اتحادیه اروپا، کارکردهای پنهان و غیر رسمی دیگری هم دارد. مثلا ،حفظ لشگریان شکست خورده خود اعم از منافقین و سلطنت طلبان و جدایی طلببان و معاندان و سلبریتی های ضد مردم و ضد وطن و یا دادن روحیه و امید به آنان و یا حفظ انسجام و باز مهندسی آنان و... پس، بهنفع اروپا است که بیش از این بر بی عقلی و بی فکری و بی تدبیری خود در روابط بین الملل وخاصه در منطقه اصرار نکنند و حداقل با صاحب نظران و مراجع علمی مستقل خود در دانشگاهها مشورت کند.
بدون تردید، *عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد* این سنت لایتغیر خداوند است که ابرقدرت های جنایتکار تاريخ را با دست و زبان و رفتار خودشان از اوج به زیر می کشاند، و دیری نخواهد پایید که ایران اسلامی با مردمانش و با لشکریان ارتشی، سپاهی و بسیجی اش ، و با گروههای مقاومت در منطقه با پرچمداری رهبرش، امام خامنه ای مظلوم، عزیز، مقتدر و حکیم در قدس نماز می خوانند، ان شالله.
نویسنده: ابوالقاسم فاتحی دهاقانی
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: