عطنا - نرخ ازدواج و روند صعودی یا نزولی شدن آن همواره از بحثهایی است که مورد واکاوی کارشناسان و متخصصان این حوزه قرار میگیرد، چرا که رشد جمعیت و فرزندآوری رابطه مستقیم با این مقوله دارد.
حالا به گفته رئیس کمیسیون مشترک طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده پس از سالها شاهد صعودی شدن نرخ ازدواج در کشور هستیم، این در حالی است که پیش از تصویب قانون حمایت از خانواده، سیر ازدواج در کشور نزولی بود اما این روند بعد از ۱۵ سال صعودی شده است.
برای جلوگیری از پدیده سالمند شدن جمعیت کشور، ازدواج تنها رکنی است که میتواند مؤثر باشد؛ برنامهریزی و تصویب یا اصلاح قوانین همچنین طرحهای تشویقی در این حوزه میتوانند کارآمد باشند، چرا که به طور طبیعی و ذاتی هر جوانی میل به تشکیل زندگی مشترک و فرزندآوری دارد، اما در بیشتر مواقع انواع موانع بر سر راه ایشان سبب تأخیر در تصمیمگیری میشوند.
حسین میرزایی، مردمشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه پس از انقلاب اسلامی در ایران و همزمان با جنگ تحمیلی، کشور با نوعی انفجار جمعیت همراه شد، توضیح میدهد: در دهه هفتاد، دولت سازندگی که از پروژه توسعه اقتصادی و رفاهی دفاع میکرد، با ترویج نوعی فردگرایی، تشویق به تحصیل و اشتغال زنان در بیرون از منزل، با سیاست کنترل جمعیت و با شعارهایی نظیر «دو بچه کافی است» و «فرزند کمتر، زندگی بهتر»، توانست سرعت رشد جمعیت را کاهش دهد. البته با وجود تمام فشارها و ممانعتها، ظهور پدیدهای به نام ماهواره بر بام خانهها و ترویج سبک زندگی جدید غربی که الزاماً با تغییر در شکل خانواده ممکن بود، نیز بیتأثیر نبود، اما در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود، در محافل سیاسی و اجتماعی آرام آرام صدای «خطر پیری جمعیت» شنیده میشد و در نهایت به تغییر سیاستهای کلی نظام در حوزه جمعیت ختم شد. در این سیاستها به موضوعات مختلفی همچون تأکید بر رفع موانع ازدواج و کاهش سن ازدواج، حمایت از زوجهای جوان، در نظر گرفتن تسهیلات ویژه برای مادران در دوران بارداری و شیردهی، پوشش هزینههای زایمان و درمان ناباروری و نازایی، «نهادینهسازی سبک زندگی اسلامی-ایرانی و مقابله با ابعاد نامطلوب سبک زندگی غربی» و… پرداخته شد.
او در ادامه اضافه میکند: با وجود همه موانع از جمله مشکلات مالی کشور، بالاخره سیاستهایی که به آنها اشاره شد، در سال ۱۳۹۹ بهصورت مشروط تصویب شد. بدین ترتیب، از زمان طرح مسأله بحران کاهش جمعیت تا تصویب سیاستها چیزی بیش از یک دهه زمان لازم صرف شد. متأسفانه در دهههای گذشته، بهدلیل نبود سیاستهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مؤثر در حوزه ازدواج و فرزندآوری، در کنار مشکلات اقتصادی و فرهنگی، فضا برای حضور اندیشههای رادیکال غربی با ظاهری فریبا فراهم شد تا با استفاده از تبلیغات و سرمایهگذاری روی نسل نوجوان و جوان، به اشکال مختلف و با دلایل به ظاهر انسانمدارانه از نوع غربی آن، حوزه خانواده تهدید شود؛ از تقدسزدایی نقش مادری، تشویق به طلاق، قبحزدایی از سقط جنین و ترویج زندگی بیتعهد گرفته تا تقبیح ازدواج و فرزندآوری.
میرزایی، راهکارهای خروج از این بحران را برخورداری از یک نگاه جامع فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در کشور نام میبرد و بیان میکند: به نظر من، قبل از هر چیزی امر فرهنگ در این مسأله باید پررنگ دیده شود. همه تصمیمسازان و متولیان امور فرهنگی باید ارزشگذاری و اولویتدهی ازدواج و فرزندآوری و به تبع آن ایجاد آرامش در خانواده را در دستورکار قرار دهند. تلاش برای تغییر اندیشه «ازدواجهراسی» و «مسئولیتگریزی» در جامعه اساسی به نظر میرسد. این باور باید در جامعه به وجود بیاید که ازدواج و فرزندآوری، به واقع، با همه مشقتهای آن، میتواند بسیاری از خلأها را پر کند. آمار بالای طلاق میتواند خانوادهها را اصلاً به مرحله فرزندآوری نرساند. بالا رفتن سن ازدواج نیز با کاهش تعداد موالید همراه خواهد بود و ازدواجهای دیرهنگام، زمانهای مناسب برای فرزندآوری را از از بین خواهد برد.
اجرای سیاستهای کلان برای ترویج ازدواج آسان، بهنگام و پایدار، در کنار آموزشهای مهارتی، کارهای پژوهشی، تنویر اذهان عمومی و تشویق بموقع در کنار حمایتهای والدین و حمایتهای اقتصادی، از تهیه مسکن گرفته تا مشوقهای خرد و کلان، حمایت بیمهها از مشکلات نازایی، مقابله فرهنگی با پدیده رواج یافته سقط جنین، تسهیلات برای مادران شاغل و نمونههایی از این قبیل میتواند در اصلاح پروژه اجتماعی ازدواج و فرزندآوری بموقع نقشی اساسی داشته باشد.
این جامعهشناس با ابراز امیدواری ادامه میدهد: خوشبختانه بعد از پانزده سال که سیر ازدواج نزولی بود، براساس مصوبات مجلس و قانون حمایت از خانواده و جوانی برای اولین بار سیر ازدواجها صعودی شده و نرخ باروری نیز بعد از پنج سال روند رو به رشد را تجربه کرده است. به عبارت دیگر، اجرای این طرح در سال اول، یک روند مثبت را ثبت کرده و میتوان امیدوار بود که در سالهای آتی نیز سیری مطلوب را داشته باشد. این اتفاق خوشایند، نویدبخش این است که با باور به ضرورت اجرای یک طرح فرهنگی، با سیاستگذاری درست و برنامهریزی دقیق امکان رسیدن به نتیجه دلخواه دور از دسترس نیست. هرچند به نظر میرسد که میتوان در طول زمان طرح را بهبود بخشید و همگام با تغییرات اقتصادی و اجتماعی، این پروژه را بهروزرسانی کرد.
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: