۱۰ دی ۱۴۰۱ ۰۶:۴۵
کد خبر: ۳۰۴۵۲۷

عطنا - رساله‌ها و پایان‌نامه‌های دانشگاهی رشته زبان و ادبیات فارسی وقتی پژوهش‌هایی اصیل و علمی شمرده می‌شوند که بر پایه ارائه اطلاعات به تجزیه و تحلیل و تولید دانش جدید بپردازد. اهمیت پایان‌نامه‌ها به عنوان پژوهش‌هایی که می‌توانند مقدمه تولید آثار کیفی و محتوایی ارزشمند برای ارتقای وضعیت آموزش‌های حوزه زبان و ادبیات فارسی باشند بهانه‌ای شد تا دقایقی در گفت‌وگو با عبدالله آلبوغبیش، پژوهشگر و استادیار دانشگاه علامه‌طباطبائی به بررسی وضعیت پایان‌نامه‌های کارشناسی ارشد و دکترای این رشته بپردازیم.

تا چه اندازه از کیفیت پایان‌نامه‌های زبان و ادبیات فارسی رضایت دارید؟

در تدوین پایان‌نامه و رساله سه معیار یا سه مولفه را باید در پیش چشم داشته باشیم. از یک سو باید به اسناد بالادستی کشور از جمله نقشه جامع علمی کشور و دیگر ضوابط و چشم‌اندازهای تعریف شده برای هر تخصص و رشته در سطح ملی و کلان توجه کنیم. مولفه دیگر، رویکردهای مطالعاتی و تخصصی استادان در دانشگاه‌های مختلف کشور است و سومین مولفه یا معیار برای ارزیابی تحقیقات پایان‌نامه‌ای و رساله‌ها، میزان توانمندی، دانش و علاقه‌مندی دانشجویان در موضوعی است که می‌خواهند آن را برای پایان‌نامه یا رساله خود انتخاب کنند. با در نظر گرفتن این معیارهای سه‌گانه است که می‌توانیم به یک برآورد کلی و روشن درباره میزان موفقیت پایان‌نامه‌ها در رشته‌های مختلف به طور عام و در رشته زبان و ادبیات فارسی به طور خاص دست پیدا کنیم.

اکنون با توجه به اینکه ما در برهه‌ای از تاریخ هستیم که روابط فرهنگی میان ملت‌ها به واسطه شبکه جهانی اینترنت گسترش یافته، بنابراین، شناخت مطلوب دانشجویان از ظرفیت‌ها و ارزش‌های فرهنگی و ادبی و معرفی آنها به خارج از کشور بسیار ضروری است. پایان‌نامه‌ها و رساله‌های دانشجویان زبان و ادبیات فارسی می‌توانند با نقش‌آفرینی در این حوزه، به سوی مطالعاتی حرکت کنند که این ظرفیت‌ها را نشان دهند و معرفی کنند. لازمه این کار هم، رجوع به سنت‌ ادبی و تامل در آثار و متون کلاسیک است تا به پشتوانه آنها تولیدکنندگی را جایگزین دریافت‌کنندگی در حوزه مطالعات ادبی کنیم. این مساله در مطالعات ادبی غرب هم دیده می‌شود. به عنوان نمونه بخش مهمی از نظام ساختارگرایانه‌ای که تزوتان تودوروف عرضه کرده و امروزه بسیاری از پایان‌نامه‌های دانشگاهی ما بر مبنای آن تدوین می‌شود، معطوف به کتاب دکامرون از بوکاچیو در قرن 14 میلادی یعنی با فاصله زمانی 600 سال نسبت به روزگار تودوروف است. بهره‌گیری از ابزارها و امکانات موجود در رویکردهای نوین مطالعات ادبی برای تحقق هدف تولیدکنندگی به جای دریافت‌کنندگی بسیار ضروری است؛ اما نباید دانشجو تنها به پیاده‌سازی یک رویکرد یا یک نظریه بر روی یک متن بسنده کند بلکه، باید از ظرفیت‌های آن رویکرد یا نظریه برای شناخت بهتر ادبیات ملی خود هم بهره بگیرد.

از سوی دیگر، امروزه، مطالعات میان‌رشته‌ای در نهادها و مراکز علمی و آکادمیک جهان شکل گرفته و گسترش یافته‌اند. هر اندازه تحقیقات دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی به سوی میان‌رشتگی در معنای دقیق و علمی آن سوق داده شوند، بهتر می‌توانند به نیازهای امروز جامعه پاسخ دهند و در نتیجه، اثرگذاری فرهنگی و علمی بیشتری خواهند داشت. برای نمونه، بسنده کردن موضوع یک پایان‌نامه به شناخت وجوه و ظرفیت‌های ادبی یک یا چند متن تنها به شناخت پژوهشگر از آن متن‌ها منجر می‌شود؛ اما اگر همین وجوه و ظرفیت‌ها در نسبت با مسائل اجتماعی و فرهنگی دوره خلق متن ادبی مطالعه شوند، پژوهشگر به شناخت جامع‌تر و دقیق‌تری نسبت به تاریخ و فرهنگ جامعه و به شناخت بهتری درباره خودش به عنوان انسانی متعلق به همان فرهنگ و همان جامعه در این برهه از تاریخ می‌رسد. برای انجام چنین تحقیقی، علاوه بر مشارکت استاد رشته زبان و ادبیات فارسی، لازم است که استادی از رشته جامعه‌شناسی یا تاریخ یا فرهنگ یا رشته‌ای دیگر هم مشارکت داشته باشد. همین رویکرد باید در پایان‌نامه‌های رشته‌های مختلف از جمله جامعه‌شناسی و تاریخ و دیگر رشته‌ها، هنگام تحقیق درباره متون ادبی به مثابه ابژه مطالعاتی پیش چشم قرار گیرد. در واقع، استخراج اطلاعات و داده از متون ادبی در وهله نخست، مستلزم درک و دریافت درست آن متون است و این کار به‌ویژه درباره متون پیچیده و کلاسیک بدون وجود استاد و متخصص رشته زبان و ادبیات فارسی دشوار است. دستاورد چنین نگاه و رویکردی، تعامل گسترده‌تر علمی میان گروه‌های مختلف دانشگاه‌هاست و از طرفی دیگر، پژوهش‌های شبکه‌گریز تقلیل پیدا می‌کنند و در مقابل، پژوهش به مثابه یک شبکه منسجم و یک پیکره کلی و فراگیر که در درون آن رشته‌های مختلف با همدیگر گره خورده‌اند، شکل می‌گیرد. این همان رفتار علمی سیستماتیکی است که متاسفانه کمتر در قلمرو آکادمیک کشورمان دیده می‌شود.

ضعف مشهود در نگارش پایان‌نامه تا چه اندازه به اساتید دانشگاه و تا چه اندازه به سیستم آموزشی مربوط است؟

یکی از ضعف‌های اساسی پژوهش‌ها در سطح پایان‌نامه و رساله‌ها نبود رویکردهای میان‌رشته‌ای در آنهاست که این مساله هم علل و ریشه‌های مختلف و متعددی می‌تواند داشته باشد. شاید یکی از علل این مساله، همان خصوصیت تک‌رشتگی حاکم برچارچوب‌های کلان نظام آموزشی کشور باشد که امیدواریم تمهیدات و سازوکارهای بیشتری برای برطرف کردن آن اندیشیده شود. برای حل این مساله می‌توان راه‌حل‌هایی ارایه کرد. به عنوان نمونه به موازات توسعه بخشیدن به مطالعات میان‌رشته‌ای، دانشگاه‌ها نگاه جدی‌تر و عمیق‌تری به این مطالعات داشته باشند یا از تحقیقاتی که ماهیت میان‌رشته‌ای دارند، حمایت بیشتری بشود و بسترهای اداری و سازمانی این قبیل مطالعات فراهم شود.

یکی از خصوصیت‌های میان‌رشته‌ها، سیالیت آنها و عبور از چارچوب‌های متعارف اداری و بوروکراتیک است و هر اندازه الزام‌های بوروکراتیک پیش‌روی تحقیقات میان‌رشته‌ای کمتر شود، می‌توانیم امیدوار باشیم که تعامل رشته‌های مختلف با همدیگر بیشتر شود. از طرفی دیگر، استادان ما هم باید با مساله میان‌رشتگی به مثابه نیاز امروز جامعه آشنا شوند و به جای نگرش تک‌بعدی به یک مساله آن هم در علوم انسانی، به سوی نگاه چندوجهی و چندسویه گرایش پیدا کنند. همچنین، انتظار می‌رود استادان با محافظه‌کاری کمتر و با نگاهی گشوده‌تر به تحقیقات میان‌رشته‌ای نگاه کنند و روابط بین انسانی و میان‌رشته‌ای‌شان با همتایان خودشان در دیگر گروه‌ها و دپارتمان‌ها را گسترش دهند تا آن رفتار سیستماتیک و آن ساختار شبکه‌وار علمی در دانشگاه‌هایمان شکل بگیرد و بتوانیم با نگاهی فراگیرتر و جامع‌تر به چالش‌های زیست و زندگی‌مان بپردازیم و در نتیجه، زندگی بهتری داشته باشیم. این موضوع به‌ویژه در حوزه علوم انسانی که برخلاف علوم تجربی، گستره‌ای بسیار سیال و چندوجهی است، بسیار لازم و ضروری است.

عمده ضعف مشهود در پایان‌نامه‌ها مربوط به محتوا و موضوع است یا روش؟

گاهی پایان‌نامه‌ها از نظر محتوایی و گاهی هم درسطح روشمندی و روش‌شناسی دچار آسیب هستند. گاهی هم پیش می‌آید که پایان‌نامه در هر دو سطح آسیب‌هایی داشته باشد. با این همه، یکی از ضعف‌های عمده این گونه تحقیقات، خلا روش‌شناختی و ضعف در روش‌شناسی پایان‌نامه‌ها یا رساله‌ها است. شاید یک علت این مساله ناشی از ناآشنا بودن دانشجویان به میزان کافی و مطلوب با روش‌های تحقیق و پژوهش آکادمیک باشد. دانشجویان در رشته زبان و ادبیات فارسی تنها دو یا چهار واحد درسی با عنوان مرجع‌شناسی و روش تحقیق در مقطع کارشناسی دارند که معمولا در سال‌های نخست تحصیل‌شان ارایه می‌شود و استاد هم ناچار است متناسب با میزان دانش دانشجویان در سال‌های نخست تحصیلی به تدریس بپردازد. از طرف دیگر، در مقطع کارشناسی ارشد درس روش تحقیق دیده نشده و این چالشی جدی برای دانشجویان این مقطع است.

دانشجویی که با آشنایی سطحی و محدود از روش‌شناسی پژوهش وارد مقطع کارشناسی ارشد و حتی دکتری می‌شود، اکنون باید پژوهشی آکادمیک را با عنوان پایان‌نامه یا رساله تدوین کند؛ بنابراین، با چالش‌هایی مواجه می‌شود و این مساله روی کیفیت پایان‌نامه وی تاثیرمی‌گذارد. این امکان هم برای استاد راهنما فراهم نیست که اصول و مبانی روش‌شناسی تحقیق را به دانشجوی خود آموزش دهد؛ زیرا اصل بر این است که دانشجو طی تحصیل با این اصول آشنا شده است. یکی از علل این ضعف را می‌توانیم در نبود روش‌شناسی تحقیق برای دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری بدانیم. دروس مقطع کارشناسی ارشد هم محدودند و امکان افزودن دروسی دیگر به درس‌های کارشناسی ارشد شاید تنها در بخش اختیاری آنها وجود داشته باشد. شاید بتوانیم دو راه حل برای این مساله ارائه بدهیم یا اینکه گروه‌های زبان و ادبیات فارسی دانشگاه‌ها، روش‌شناسی پژوهش را در قالب کارگاه‌هایی دوره‌ای به دانشجویان آموزش بدهد، همان تجربه‌ای که ما در دانشگاه علامه طباطبائی داشته‌ایم و امسال دومین سال است که ما دانشجویان کارشناسی ارشد را در بدو ورود به این مقطع ملزم به شرکت در کارگاه آموزشی آشنایی با الگوهای روش‌شناختی تحقیق در رشته زبان و ادبیات فارسی کرده‌ایم. از این طریق، دانشجویان به میزان زیادی با روش‌شناسی تحقیق آشنا می‌شوند. راه حل دوم هم آن است که در وزارت علوم، عنوان درسی روش شناسی تحقیق در رشته زبان و ادبیات فارسی در سرفصل‌های دروس به صورت اختیاری یا بدون واحد مشخص وضع شود تا دانشگاه‌ها این درس را به دانشجویان خود تدریس کنند.

مساله دیگر، ناآگاهی دانشجویان از نسبت پایان‌نامه یا رساله‌ با کلیت و ساختار کلی پژوهش درسطح کلان و ملی و حتی منطقه‌ای و بین‌المللی است. دانشجو در مقطع تحصیلات تکمیلی بایداز رابطه تحقیق دانشگاهی خود با چارچوب کلان پژوهش در کشور و جایگاه آن در این ساختار و چارچوب کلان آگاه باشد و متناسب با این موقعیت و جایگاه، تحقیق خود را سامان بدهد و پیش ببرد. درصورتی که دانشجو نتواند این رابطه را برقرار کند، تحقیق دانشگاهی‌اش در حد انجام یک تکلیف چندواحدی می‌ماند که هیچ نسبتی با واقعیت‌های فکری و فرهنگی و اجتماعی جامعه ندارد. لازمه تحقق این رابطه و تشخیص این موقعیت هم، ارتباط قوی‌تر دانشگاه با جامعه، آگاهی‌بخشی به دانشجو درباره چشم‌اندازهای عام و تعریف شده برای پژوهش در سطوح ملی و فراملی و از سوی دیگر، توانمندسازی دانشجو در نیازسنجی و شناخت نیازهای فکری جامعه در رشته تخصصی خودش است. از نظر محتوایی نیز هر اندازه تحقیقات به سوی کاربردی و میان‌رشته‌ای شدن حرکت کنند و هر اندازه درهای گروه‌های آموزشی به روی هم باز شوند و استادان گروه‌های مختلف با همدیگر در تدوین پایان‌نامه‌ها و رساله‌ها همکاری و تعامل بیشتری داشته باشند، علاوه بر آگاهی استادان از ایستارها و نظام‌های فکری موجود در رشته‌ها و دپارتمان‌های همدیگر، زمینه‌‌های بهتر و بیشتری برای پاسخ به الزام‌ها و نیازهای علمی کشور فراهم می‌شود.

بازار سیاه تولید و چاپ مقاله تا چه اندازه در این ضعف تاثیر داشته است؟

در هر فعالیت انسانی، امکان بهره‌برداری‌های منفی وجود دارد و نمی‌توان این بهره‌‌برداری‌های منفی را به صفر رساند. در فرایند تولید علمی هم آفت‌هایی وجود دارد که یکی از آنها بازار سیاه تولید مقاله یا پایان‌نامه است. ما باید سعی کنیم میزان این بهره‌‌برداری‌های منفی را تقلیل دهیم و به حداقل برسانیم. در سنوات گذشته، این پدیده گسترش بیشتری داشته؛ اما خوشبختانه در سال‌های اخیر و با تمهیداتی که اندیشیده شده این موضوع به میزان زیادی کاهش یافته است. به عنوان نمونه پیش از اینها، سامانه همانندجو وجود نداشت بنابراین، امکان کپی‌برداری و سرقت‌های علمی بسیار بالا بود؛ اما اکنون علاوه بر اینکه، استادان می‌توانند با بارگذاری پایان‌نامه یا رساله تحت راهنمایی خود در سامانه همانندجو از سلامت علمی پژوهش مطمئن شوند، خود دانشجویان هم باید تحقیق خود را در این سامانه بارگذاری کنند تا در سطحی فراتر از دانشگاه سلامت‌سنجی تحقیق انجام شود و هرگونه امکان سرقت علمی به حداقل برسد. امیدوارم تمهیدهای دیگری هم برای این موضوع دیده شود تا پدیده نامیمون بازار سیاه در حوزه علمی برچیده شود؛ چراکه این مساله می‌تواند لطمه‌های جدی به شان علمی دانشگاه‌ها و نیز به جایگاه علمی کشور در سطح بین‌المللی وارد کند.

عطنا را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
هنر و فرهنگ1
کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم
کتاب چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی منتشر شد:

کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم

کتاب«چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی»جدیدترین اثر دکتر هادی خانیکی با گردآوری وتدوین حبیب راثی تهرانی، با نگاهی ارتباطی به بیماری کرونا، به‌تازگی ازسوی مرکز نشر دانشگاهی منتشر و راهی بازار نشر شده است.
فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!
حمایت بی‌شرمانه شاهین نجفی از فحاشی و توهین عناصر ضدانقلاب به مردم ایران:

فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!

شاهین نجفی خواننده هتاک، فحش دادن را بخشی از ابزار کار خود و از سنت‌های خود و عناصر ضد انقلاب دانست و خواست که مردم فحاشی کردن را به عنوان بخشی از فرهنگ و سنت‌های خود بپذیرند!!
هنر و فرهنگ2
دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد
معرفی کتاب: "دروازه بانی"، اثر پاملا شومیکر، ترجمه دکتر حسین افخمی:

دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد

بنابر نظر پاملا شومیکر، استعاره "دروازه‌بانی" را می‌توان برای هرموقعیت تصمیم گیری و با هرمیزان اطلاعات به کار برد؛ چه این انتقال از طریق کانال‌های جمعی و چه از طریق کانال های بین‌فردی باشد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار