۰۵ آذر ۱۴۰۱ ۰۸:۱۳
کد خبر: ۳۰۴۴۲۲

عطنا -  نشست بررسی ابعاد بین المللی اعتراضات ۱۴۰۱ به همت معاونت پژوهشی دانشکده حقوق و علوم سیاسی و با حضور سخنرانان این نشست دکتر سید جلال دهقانی فیروزآبادی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر غلامعلی چگنی زاده، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر مجید عباسی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و با حضور دبیر نشست، دکتر مجید رضا مومنی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی روز دوشنبه ۳۰ آبان در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.

دکتر دهقانی فیروزآبادی به عنوان اولین سخنران این نشست گفت: شاید اینگونه به نظر آید که خیلی از موضوعات رشته روابط بین الملل یا رشته مطالعات منطقه ای به طور مستقیم به کشور ایران ربطی نداشته باشد. ولی فلسفه این رشته ها این است که ما دانشی را یاد بگیریم که بتوانیم به تأمین منافع ملی ایران کمک کنیم وگرنه درس خواندن و مدرک گرفتن در این رشته ها موضوعیتی فی نفسه ندارد. دانشگاه باید به بهتر شدن فرآیند تصمیم‌گیری ها کمک کند. درخصوص حوادث اخیر، می توان آن را هم اعتراض و هم اغتشاش نامید؛ چون در عمل این دو در هم آمیخته است. نمی توان منکر شد که وقتی زمینه و شرایط مناسب ایجاد می شود، کسانی که دنبال اهداف و منافع دیگری غیر از اعتراض هستند، از این موضوع به نفع خود سوءاستفاده می کنند. در این که چه نسبتی بین این حوادث و خارج از کشور وجود دارد، دو فرضیه مطرح است؛ اول این که بپذیریم از اول دشمنان خارجی جمهوری اسلامی این را طراحی کردند و درحال عملی شدن است و این حوادث اخیر همچون جرقه ای بود برای عملی کردن آن. در صورت نپذیرفتن فرضیه اول نیز، فرضیه دوم که حداقل غیر قابل انکار است این است که دشمنان کشور ما از این حوادث برای تحقق اهداف خود نهایت بهره برداری را می کنند.

دشمنان در تلاش هستند یک اجماع سازی بین المللی علیه ایران شکل بگیرد، که برای ما مضر است

وی ادامه داد: در روابط بین الملل امر شایعی است که کشورها نقاط ضعف دشمن و رقیب خود را به گونه ای برجسته می­کنند که قدرت آن تضعیف شود و قدرت خودشان افزایش پیدا کند. نکته دیگر در این مورد آن است که آیا نسبتی بین سیاست داخلی و خارجی وجود دارد یا خیر. در گذشته سنتا رئالیست ها می گفتتد که سیاست خارجی و داخلی از هم جدا هستند، درحالی‌که واقعیت آن است که بین آن ها تعامل وجود دارد و نمی‌توان آنها را از هم تفکیک کرد. بخصوص در نظریات اخیر استدلال می  شود که حتی اگر ما اصالت را نیز به علیت ساختار بدهیم‌، درک کشورهای مختلف از آن  براساس ماهیت داخلی آن ها فرق می کند. اما این که حوادث اخیر چه پیامدهایی بر روابط بین‌الملل و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دارد، به این موارد می­توان اشاره کرد. اولین پیامد، تخریب چهره و اعتبار بین المللی جمهوری اسلامی ایران است. به گونه ای که بعضی از کشورها دارند نهایت استفاده را می‌کنند تا تصویر ضدبشری از جمهوری اسلامی ایران را در سطح بین المللی ارائه دهند. اگر ما بپذیریم که وجهه و اعتبار بین المللی یکی از عناصر قدرت است، پس برای ما این عنصر قدرت ملی هم اکنون درحال تضعیف شدن است. چون امروزه جهان مجازی و فراواقعیت، از خود واقعیت مهم تر است که دیگران دارند آن را بر می سازند. یکی از نقاط ضعف ما نیز همین جا است. برخی در تلاش هستند تا بر اساس این تصویر­سازی  یک اجماع سازی بین المللی علیه ایران شکل بگیرد، که برای ما بسیار مضر و تهدید کننده است.

دهقانی فیروز آبادی با بیان این که پیامد دوم این حوادث، تخریب و تضعیف وحدت ملی ایران است، خاطرنشان کرد: وحدت ملی نیز یکی از مولفه های قدرت ملی است. تعداد کنشگران معترض و اغتشاشگر، حتی اگر هم خیلی قابل ملاحظه نباشد، ولی به هرحال بخشی از جمعیت یا جامعه را دچار گسست می کند و هرچه این وضع بیشتر پیش رود، وحدت ملی نیز بیشتر تضعیف می شود. از این رو، همه نوع تخریبی از وحدت ملی در حال حاضر در دستور کار است. در نهایت نیز هدف آنها تجزیه ایران است که به نظرم فرضیه ای کاملا واقع بینانه است. برخی کشورها در حال تلاش هستند تا کشور ما  را تضعیف کنند و یکی از بهترین راه ها نیز به نظر آنها تجزیه آن است‌. یکی از مولفه های قدرت کشور ایران، سایز آن است‌. به طوری که مجموع جمعیت و وسعت سرزمینی ایران، قدرت آفرین است. پس در صورت تجزیه کردن آن، برای آمریکا، اسرائیل، عربستان و... وضعیت مطلوبی پیش می آید. پیامد دیگر تضعیف روحیه ملی ایران است که یکی از مولفه های قدرت ملی است، (روحیه ملی یعنی میزان حمایت مردم از سیاست های حکومت و میزان آمادگی مردم برای گذشتن از منافع فردی، گروهی و جمعی به نفع منافع ملی). این حوادث، روحیه ملی به هر دو معنا را تضعیف می کند.

نتیجه ایران هراسی، منفعل شدن سیاست خارجی ما است

این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی گفت: پیامد بعدی، امنیتی کردن ایران در چارچوب گفتمان حقوق بشر است. آمریکایی ها از چندین سال پیش می خواستند ما را در چندین گفتمان مانند هسته ای و حقوق بشر، امنیتی کنند. قبل از این حوادث، در جلسات مختلف نظر من این بود که اگر بحث هسته ای ایران نیز حل شود یا حتی حل نشود، گفتمان بعدی که ایران در آن امنیتی می شود، حقوق بشر است. الان بهترین بهانه و زمینه پیش آمده است که تحرکات خارجی نیز در حوزه حقوق بشر فعال شده و ایران امنیتی شود. از تلاش برای حذف تیم ملی فوتبال از جام جهانی گرفته تا اقدامات دیگری مانند تشکیل کمیته حقیقت‌یاب در قالب قطعنامه حقوق بشری همه این ها تضعیف کننده قدرت ملی ما است. چون برای کشوری اگر کمیته حقیقت یاب تشکیل شود، بدین معنی هست که آن کشور خیلی دولت مقتدری نیست. نفس این اقدام برای قدرت ملی ایران و اقتدار آن، امر مضری است و باید آن را خنثی کرد. پیامد چهارم، تضعیف نقش آفرینی و جایگاه منطقه ای ایران، به عنوان یکی از نقاط قوت ما، هست. زیرا، با وجود این حوادث، ممکن است ما سرگرم مسائل داخلی شویم و در این صورت وقت نمی کنیم به تدبیر و اجرای سیاست خارجی و منطقه ای مطلوب بپردازیم. پیامد پنجم تقویت ایران هراسی و ایران زدایی در منطقه و جهان است‌. تقریبا تمام دشمنان و رقبای بین المللی و منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در حال دامن زدن به بحث ایران هراسی هستند که  نتیجه آن می تواند منفعل شدن سیاست خارجی باشد؛ نباید اجازه داد این اتفاق بیفتد؛ ما اکنون به یک سیاست خارجی فعال و همه جانبه، نیاز داریم.

مهم ترین نقطه آسیب ما دیپلماسی عمومی است‌‌/ به یک سیاست خارجی فعال، نیاز داریم/ ضرورتِ تقویتِ قدرتِ نرم کشور

وی در خصوص پیامد ششم که تخریب و تضعیف روابط ایران، اروپا، عربستان و اوکراین است، افزود: همه این ها باهمدیگر علیه جمهوری اسلامی ایران هم افزا شدند. در این خصوص بیانیه شورای همکاری خلیج فارس را نیز می توان یادآور شد که تقریبا تکرار همان حرف های آمریکا، ناتو و اروپا است. پس هم سویی بیشتر اروپا و آمریکا و حتی جهان عرب را مشاهده می کنیم. هفتم، تضعیف کارکرد دیپلماسی در سیاست خارجی کشور به عنوان یکی دیگر از عناصر قدرت ملی است‌. در رابطه با اروپا و آمریکا، کارکردی که دیپلماسی قبل از این حوادث و تا به الآن داشته است، قابل مقایسه نیست. برخی صحبت از  پایان برجام از نظر اروپا و یا تیرگی روابط ایران با اروپا می کنند که کم سابقه بوده است. حتی در دوره پرونده میکونوس نیز این‌گونه نبود. اروپا و به ویژه آلمان نسبت به ایران دارد بسیار تهاجمی رفتار می کند و تنش ها افزایش پیدا کرده است. آنها از این شرایط استفاده می کنند تا بر ایران فشار وارد کنند؛  هدف اصلی آن نیز نگرانی و پیشگیری از اتحادی است که ایران و روسیه و چین را همسو و همگرا می کند. چون این ائتلاف، موازنه قدرت را در اروپا برهم می زند و اروپایی ها را سوق داده است تا از این زمینه ای که ایجاد شده است، نهایت استفاده را برای تخریب این روابط ببرند. امریکایی ها و اروپایی ها مهار نرم به موازات مهار سخت را در مقابل ایران در پیش گرفته بودند که شواهدی وجود دارد که از این روند درحال عبور هستند و وارد مهار و محدودسازی سخت تری در مورد ایران می شوند.

فعال شدن ائتلاف های منطقه ای و فرامنطقه‌ای علیه ایران و پیوند خوردنشان با یکدیگر، برای ما تهدیدکننده است

دهقانی فیروز آبادی گفت: پیامد دیگر افزایش فشار بر جمهوری اسلامی ایران در حوزه هسته ای است. به فرض این که بپذیریم برجام را هنوز متوقف نکرده اند. اما واقعیت این است که در این شرایط می خواهند از ایران امتیاز بگيرند. به نظرم یک پارادوکسی وجود دارد؛ به گونه ای که هم برجام باید به سرانجامی برسد و هم این که الان زمان مناسبی نیست. زیرا تلقی طرف مقابل این است که الآن بهترین وقت برای گرفتن بیشترین امتیاز از ایران است. نکته مهم دیگر  این است که بحث هسته ای ما، بخش عمده اش روانی بوده و مربوط به افکار عمومی است. به فرض توافق ایران با غرب در این شرایط، تلقی افکار عمومی این است که ایران در موضع ضعف امتیاز داده است حتی اگر ما بیشترین امتیاز نیز از طرف مقابل گرفته باشیم‌. پیامد دیگر کاهش قدرت چانه زنی ما در عرصه سیاست خارجی چه در منطقه، چه در موضوع برجام یا سطح بین المللی است. این بر اساس تصور و تلقی است که آن ها نسبت به موضعی که ما در آن قرار داریم، دارند. پیامد بعدی، تبدیل ایرانیان خارج از کشور به اهرم فشار و لابی ضد ایرانی است. در طول تاریخ جمهوری اسلامی ایران، تحرکات و تجمعات ایرانیان خارج از کشور علیه جمهوری اسلامی ایران به این شدت نبوده است‌. حتی در سال ۸۸ نیز به این شدت نبود و این تحول خیلی مهمی است. معمولا افراد مقیم خارج ازکشور  اهرم های لابی کشور مادر برای تامین منافع ملی بیشتر هستند. در حالیکه برای ما برعکس است و دشمنانمان از این افراد علیه منافع ملی ما استفاده می کنند. تعداد این افراد نیز قابل توجه است‌. ما دو ضرر می کنیم؛ اول این که از این پتانسیل نمی‌توانیم برای تأمین منافع ملی استفاده کنیم و دوم این‌که برعکس علیه منافع خود کشور از آنها استفاده می شود.

وی ادامه داد: برآیند همه این عوامل تضعیف قدرت ملی جمهوری‌اسلامی ایران است به خصوص اگر نتوانیم به خوبی آنها را مدیریت کنیم. کاهش قدرت ملی ما به معنای کاهش میزان تاثیرگذاری بر نتایج بین المللی و نه به معنای کاهش منابع قدرت است. گاهی تلقی ما این است که منابع قدرت مساوی با قدرت است، درحالی‌که در روابط بین الملل لزوما چنین نیست؛ زیرا میزان تاثیرگذاری بر دیگران مهم است که از این منابع چه قدر بتوانیم استفاده کنیم. در نهایت نیز  تأثیر این حوادث کاهش ضریب امنیت ملی ما است. اشاره به امنیت داخلی نمی کنم چرا که این حوادث  آن را تخریب و تضعیف کرده است‌. در اینجا بر امنیت خارجی تأکید می کنم. تهدیدهای خارجی علیه جمهوری اسلامی ایران فعال شده و پیوندی نیز بین آن ها برقرار شده است. هم افزایی تهدیدات منطقه ای مانند تحرکات جمهوری آذربایجان، عربستان، آمریکا، اروپا و اسرائیل همه در حال انجام است. حتی الهام علی اف نیز برای ما شاخ و شانه می کشد‌ و همه این ها دلیل دارد. وقتی آب سربالا می رود، قورباغه نیز ابوعطا می خواند. فعال شدن ائتلاف های منطقه ای و فرامنطقه‌ای علیه ایران قبل تر شکل گرفته بود ولی این که همه این ها باهم پیوند می خورد، برای ما تهدیدکننده است. و باید با آنها مقابله کرد.

معتقد به اتحاد مثلثی با چین و روسیه هستم؛ ولی مثلثی که متساوی الاضلاع باشد،نه متساوی الساقین‌

این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی با بیان این که  این تحولات باعث تقویت همکاری های راهبردی بین ایران، روسیه و چین می شود که در سیاست خارجی ایران همواره وجود داشته است، اظهار کرد: اگر این فرضیه را بپذیریم که غربی ها این حوادث را طراحی کرده اند، سیاست آسیاگرایی یا نگاه به شرق ایران را بیشتر تقویت می کند. البته معتقد به اتحاد مثلث هستم ولی مثلثی که متساوی الاضلاع باشد،نه متساوی الساقین‌. روس ها و چینی ها نباید فکر کنند که به آن ها از سر اضطرار احتیاج داریم؛ در این‌صورت تلاش می کنند حداکثر امتیازات را بگیرند و حداقل امتیاز را به ما بدهند. این تصور غلط است و باید آن را تبیین کرد. طبعا در هرگونه همکاری بین المللی همه کشورهای همکاری کننده از آن منتفع می شوند. در روابط بین الملل، امتیازی که می‌دهیم و می‌گیریم شاید تعدادش به یک میزان نباشد ولی وزن راهبردی آن مهم است که چه قدر می تواند منافع ما را تأمین کند. وقتی شریکی بخواهد ضرر کند، معلوم است که با ما شراکت نمی کند و قرار نیست فقط یک طرف همواره نفع ببرد و دیگری متضرر شود. طبیعی است که هر سه کشور از همکاری با هم  سود می برند. پس نمی‌ توان گفت چرا روس ها یا چینی ها از رابطه با ایران منتفع می شوند‌ مهم آن است که ما هم از آن به صورت متوازن نفع ببریم. پس باید کمی واقع‌بینانه با مسائل برخورد کنیم. تاثیرگذاری دیگر درخصوص کشف خلاءها و حفره های امنیتی و اطلاعاتی ما است که  به خصوص در نسبت با سازمان های اطلاعاتی خارجی، بخشی از آن مشخص شد که باید آنها را مرتفع کرد. پیامد دیگر نیز آشکارشدن ضرورتِ تقویتِ قدرتِ نرم کشور است. بارها گفته ام که یک عدم توازن بین قدرت نرم و سخت ما وجود دارد. این بدان معنی نیست که قدرت سخت لازم نیست یا اهمیت ندارد. قطعا قدرت سخت به ویژه در منطقه خاورمیانه حرف اول را می زند و ضرورت راهبردی دارد. این قدرت حتما لازم است ولی کافی نیست. عدم توازنی بین قدرت نرم وسخت ما وجود دارد که باید ترمیم شود. در صورتی که زمانی، بیشترین مزیت ما حتی در منطقه، قدرت نرم ما بود. ما نتوانستیم به خوبی قدرت سخت و جایگاه منطقه ای ایران را به لحاظ نرم افزاری تبیین و موجه کنیم.

همواره کم کاری خود را پای پرکاری دشمن می گذاریم که اشتباه است/گفت و گو یک ذهنیت است/اتصال موضوعی علیه ما در حال شکل گرفتن است

وی با اشاره به آسیب های ذکر شده که خود به نوعی بازتاب دهنده ضرورت ارائه راهکارهایی هستند که برای کمتر شدن و مدیریت مشکلات لازم است، بیان کرد: از راهکارهای دیگر، بازسازی وحدت ملی و تقویت آن است. گفت و گو های ملی از سال های قبل مطرح شد که در سطح نظری مفید و لازم است ولی منظور من بیشتر در سطح مدنی، جامعه، احزاب و غیره است تا گفت و گو صورت گیرد و قبول کنیم که دیگران نیز حرف های منطقی و خوبی می‌زنند. گفت و گو یک باور و ذهنیت است و با این هدف که ممکن است حق با طرف مقابل باشد، باید صورت گیرد. اگر اعتقاد داشته باشیم که تمام حق ما هستیم، یا گفت و گو ناممکن است و یا معنادار نیست. یک اتصال موضوعی علیه ما درحال شکل گرفتن است که باید آن را خنثی کنیم و انفصال موضوعی ایجاد کنیم‌ تا تک به تک آن ها را بتوان مدیریت کرد. به همه آنها باید پرداخت تا این‌گونه فرض نشود که جمهوری اسلامی ایران در لاک دفاعی فرو رفته؛ نباید احساس شود که دیپلماسی کشور ما منفعل و تعطیل است. باید استفاده حداکثری از دیپلماسی رسمی داشته باشیم. مورد دیگر استفاده حداکثری از دیپلماسی غیر رسمی است‌؛ دیپلماسی عمومی، رسانه، دیجیتال، خط ۲ و شهروندی در حال حاضر خیلی وضع خوبی ندارند. به گونه ای که مهم ترین نقطه آسیب ما دیپلماسی عمومی است‌‌. افکار عمومی داخل و خارج را نمی توانیم به خوبی اقناع کنیم. مرجعیت تصویر سازی ما از داخل به خارج منتقل شده است و دشمن نیز، قرار نیست از ما تصویر خوبی در کشور خود و در سطح بین المللی ارائه دهد‌. پس اولویت اول به نظرم فعال کردن دیپلماسی عمومی است‌ و همه ظرفیت های کشور در این راستا باید بسیج شود.

دهقانی فیروزآبادی در پایان با تاکید بر راهکار خنثی کردن تصویر منفی که از ما ارائه می دهند، گفت: اول باید این تصویر نادرست را خنثی کرد و بعد تصویر واقعی را ایجاد کرد. همواره می گوییم تصویری که از ما نشان می دهند، دروغ است. اگر چنین است پس باید به نحوی واقعیتِ این دروغ را نشان دهیم و فقط صحبت در مورد آن کافی نیست. تصویر واقعی را باید به خوبی ترسیم و تثبیت کرد. همواره کم کاری خود را پای پرکاری دشمن می گذاریم که اشتباه است. ما هم باید به اندازه دشمن فعال باشیم تا اقدامات او خنثی شود. راهکار دیگر تقویت بازدارندگی نرم است. بی تردید بازدارندگی سخت لازم است ولی به همان اندازه و یا مهم تر از آن بازدارندگی نرم نیز لازم است.  درحال حاضر چه پیشگیری یا بازدارندگی توانستیم انجام دهیم که این عارضه و حادثه شکل نگیرد. فعال کردن شورای ایرانیان خارج از کشور، راهکار دیگر است. همواره در جریان انتخابات می گوییم موضوع ایرانیان خارج از کشور بسیار مهم است‌. پس باید دید چگونه می توان ایرانیان خارج از کشور را بیشتر و به صورت مثبت درگیر ایران کرد. مثلا طرح هایی اخیرا مطرح شده و قبلا نیز بوده است که ایرانیان خارج از کشور بتوانند در مجلس کرسی و نماینده ای داشته باشند‌ که موضوع مهم و لازمی است. در نهایت نیز جلوگیری از امنیتی شدن ایران و اجماع بین المللی علیه ما مهم است. زیرا الان شرایط داخلی نیز زمینه مساعدی را برای این اجماع درست کرده است. از ظرفیت دانشگاه و حوزه های اندیشه ورز نیز باید استفاده حداکثری شود‌. به جز برگزاری جلسات با حضور اساتید، در عمل نیز باید به این مباحث ترتیب اثر داده شود. ما نیز در این تعامل یاد می‌گیریم و این تفکر را نداریم که همه علم نزد ما است. چرا که چنین تفکر اشتباهی نیز گاهی در دانشگاه وجود دارد که ما نیازی به ارتباط با جامعه و حوزه اجرایی نداریم.

عطنا را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
نظرات بینندگان
محمدی
Iran (Islamic Republic of)
27/12/1401 - 17:01
3
0
باسلام
به نظرم عنوان اعتراضات اشتباه است چون عمده اش اغتشاش بود .
با احترام
هنر و فرهنگ1
کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم
کتاب چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی منتشر شد:

کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم

کتاب«چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی»جدیدترین اثر دکتر هادی خانیکی با گردآوری وتدوین حبیب راثی تهرانی، با نگاهی ارتباطی به بیماری کرونا، به‌تازگی ازسوی مرکز نشر دانشگاهی منتشر و راهی بازار نشر شده است.
فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!
حمایت بی‌شرمانه شاهین نجفی از فحاشی و توهین عناصر ضدانقلاب به مردم ایران:

فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!

شاهین نجفی خواننده هتاک، فحش دادن را بخشی از ابزار کار خود و از سنت‌های خود و عناصر ضد انقلاب دانست و خواست که مردم فحاشی کردن را به عنوان بخشی از فرهنگ و سنت‌های خود بپذیرند!!
هنر و فرهنگ2
دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد
معرفی کتاب: "دروازه بانی"، اثر پاملا شومیکر، ترجمه دکتر حسین افخمی:

دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد

بنابر نظر پاملا شومیکر، استعاره "دروازه‌بانی" را می‌توان برای هرموقعیت تصمیم گیری و با هرمیزان اطلاعات به کار برد؛ چه این انتقال از طریق کانال‌های جمعی و چه از طریق کانال های بین‌فردی باشد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار