عطنا - ۱- امروز در ایران ، روزی است که نمونه هایی مشابه آن را در تاریخ اسلام ، در تاریخ دیگر کشورها و در تاریخ ۱۵۰ ساله اخیر و بویژه در تاریخ ده پانزده ساله اخیر برخی از کشورهای اسلامی .بخوبی می توان دید . تاریخ عبرت است. روز آزمون بزرگ ایرانیان در طول تاریخ خودشان است . روز گرفتن یک تصمیم بزرگ ، تصمیم پایان دادن به سلطه و هژمونی آمریکایی ها و صهیونیست ها بر سر کشورشان که از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شروع شد و تا به امروز ادامه دارد. یا روز خودفریبی و فراموشکاری و ندیدن دشنه های در دستکش مخملی آمریکایی ها که از قضا این بار با فریب رسانه ای و جنگ شناختی در شبکه های اجتماعی در شاه چراغ و دیگر شهرها خونین بودن آن نیز بر ملا شد . امروز ایرانیان باید تصمیم بگیرند کدام جبهه را انتخاب کنند ؟ جبهه سرخ کربلا و لشکریان امام حسین را و یا جبهه سیاه و فریب و کثیف معاویه و یزید را ؟
۲- آمریکا، پس از فروپاشی شوروی خود را تک سوار نظام سیاسی و اقتصادی و فرهنگی جهان دید . نظریه سیاسی نظام تک قطبی را مطرح کرد. و مدت ها روی آن پافشاری کرد.
۳- با گذشت زمان و اتفاقات جدیدی که در جهان و بخصوص در غرب آسیا با نقش آفرینی ایران اسلامی رقم خورد، و قطب های جدید اقتصادی و سیاسی شکل گرفت و چین و روسیه و ایران کم کم به قدرت منطقه ای و جهانی تبدیل شدند و اروپا هم دچار اختلاف شد و طرح خاورمیانه بزرگ اسرائیل هم شکست خورد. سیاست تجزیه کشورهای اسلامی مانند سوریه شکست خورد و ایران اسلامی با وجود تحمل سنگین ترین تحریم های خارجی و تحریف ها و نفوذهای داخلی روز به روز قدرتمند تر شد.
۴- لذا امروز تمرکز اصلی سیاست آمریکایی ها و صهیونیست ها به فروپاشی داخلی از طریق ایجاد آشوب و اغتشاشات خشن و خونین قرار گرفت . چیزی که با آمادگی رسانه ای و برنامهای قبلی جرقه اش با مرگ مهسا امینی شروع شد.
۵- نظام جمهوری اسلامی که نظامی جوان است و بیش از ۴۲ سال از عمر آن نمی گذرد و در این مدت هم در دهه اول درگیر آشوب ها و ترورهای کوموله و حزب دموکرات و خلق عرب و منافقین و نهایتا هست سال جنگ شد که طی آن بهترین زمان سازندگی خود را از دست داد.
۶- پس از جنگ هم آگاهانه و نا آگاهانه به لحاظ اقتصادی از سیاست های و الگوهای اقتصادی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول با اصرار آقای هاشمی رفسنجانی و تیم اقتصادی آن پیروی کرد که نتیجه آن را امروز می بینیم.
۷- متاسفانه مجموعه سیاست گذاریهای نظام در برخی عرصه ها ناکام ماند و کارایی لازم را نداشت. علی رغم موفقیتهای بزرگ علمی و سیاسی و پایداری و مقاومت نظام و مردم به ویژه نسل اول و دوم انقلابی ها اما در مجموع نظام در برخی مؤلفهها موفق ظاهر نشد. نتوانست در سیاست ها و الگوهای فرهنگی و آموزشی و سیاسی خود اصول پیشرفته قانون اساسی و گفتمان انقلاب اسلامی و آرمان های بنیان گذار انقلاب اسلامی امام خمینی و پس از آن رهبری عزیز را پیاده کند و به نوعی در چنبره سیاست ها و برنامه های لیبرالیسم فرهنگی و آموزشی و سیاسی گرفتار شد.
۸- مجموعه ای از غرب زدگان و روشنفکران میان تهی و پیدایش طبقه اجتماعی متوسط جدید و رفاه گرا و تکنوکرات و مدیران اشرافی و تزریق الگوهای توسعه سیاسی غیر بومی و لیبرالی و اشاعه فرهنگ اباحه گری و پلورالیسم اندیشه ای و رخدادهایی مانند فسادهای مالی و تبعیض و فقر و بی عدالتی همه و همه دست به دست هم داد و مزید بر علت شد و نسل جدید را دچار حیرت اجتماعی و نا امیدی و سرخوردگی و طغیان کرد.برخی از ناکارآمدی ها در در برخی از مدیریت ها و مدیران و فسادهای کلان مالی هم مزید بر علت شد. و در نهایت علی رغم قدرت سیاسی و نظامی و علمی ایران ، مجموعه ی مشکلات معیشتی و مشگل اشتغال و مسکن و ازدواج و بخصوص احساس بی عدالتی فزاینده و فراگیر سبب شد تا تحریکات برنامه ریزی شده آمریکایی ها در داخل از سوی برخی لایه های نسل دهه هشتادی با استقبال روبرو شود.
۹- اما آشوب های شهریور امسال از همان اول چهره خشن و همراه با جرم و جنایت خود را نشان داد که بخوبی نشان می دهد این رفتارها و این آشوب ها نمی توان درون زا باشد و به دنبال تحقق اصلاحاتی و خواسته هایی اجتماعی درون زا باشد. اگر چه آمریکایی ها و صهیونیست ها و دوستانشان موفق شدند اهداف پلید خود را بر بسیاری از عقب ماندگی ها و آسیب هی یاد شده سوار کنند.
۱۰- به نظر می رسد وقت آن رسیده است که همان گونه که آمریکایی ها و صهیونیست ها ما را با یک جنگ ترکیبی در داخل مشغول ساخته اند تا بتوانند در یک زمان مناسب به خواسته ۴۰ ساله خود یعنی حذف نظام جمهوری اسلامی و البته این بار با تجزیه ایران برسند و امنیت پایداری برای اسرائیل فراهم سازند و مطمئن نفت و گاز ما را به تاراج ببرند و چیزی از هویت ایرانی باقی نگذارند باید نظام هم با یک روش ترکیبی پاسخ دهد و در این مسیر اساس را بر انجام یک سری اقدامات ساختاری اما سریع و فوری قرار دهد.
اقدامات پیشنهادی زیر می تواند بخش از این خانه تکانی باشد.۱- در داخل یک خانه تکانی اساسی انجام شود. اصول فراموش شده قانون اساسی مانند اصل ۹۰ و اصل ۴۰ و قوانینی مانند از کجا آورده ای را ا با سرعت و دقت اجرا کند و نتایج آن را شفاف برای مردم رسانه ای کند.۲- راه ورود نسلی از مدیران جوان و تحصیلکرده، عاقل و با تدبیر، اما صد در صد معتقد به نظام و را به کل بدنه مدیریتی نظام در همه ی دستگاهها باز کند.۳- مبارزه با فقر و فساد و تبعیض را جدی بگیرد و با سرعت و دقت و شفاف عمل کند و نتایج آن را رسانه ای کند.۴- ساختار آموزش و پرورش و آموزش عالی و ارساد اسلامی و سازمان های تبلیغی را به صورت اساسی دگرگون کند.۵- شمارش معکوس کمی سازی و گسترش بی رویه دانشگاهها را آغاز کند.کوچک سازی و کیفی سازی آموزش عالی با هدف کاربردی سازی و بومی سازی علوم بویژه در علوم انسانی و اجتماعی و تولید ثروت از علم۶- بهتربن دستمزدها و پاداش ها را برای معلمین و استادان قرار دهد . و بهترین ها را انتخاب کند.هنرستان های فنی را جدی بگیرد ۷- دولت خود را از بسیاری از کارها رها کند و به مردم بسپارد.۸- توسعه روستایی را جدی بگیرد.برای مهاجرت معکوس از کلان شهرها برنامه های تشویقی و موثر داشته باشد.۹- نظام سوبسید برای قشرهای کم درآمد را تقویت کند. و فاصله درآمد با هزینه را کم کند۱۰- از درهم آمیختن و یکی دانستن عرصه دین و فرهنگ پرهیز کند.و سیاست خود را بر اساس تفکر متفکرانی چون استاد شهید مطهری در تعامل و همزیستی و خدمات متقابل ایران و اسلام قرار دهد. برای مسئوليت های علمی و فرهنگی و آموزشی از وزنه های آن عرصه استفاد کند.فرهنگ و هنر ایرانی را جدی بگیرد بهترین ها و حرفه ای ترین ها را برای رسانه ها انتخاب کند.آموزش های مهارتی و حرفه ای را برای کلیه کارکنان دولتی جدید بگیرد ۱۱- خلاصه آن چه را در این مدت سه دهه آگاهانه و یا نا آگاهانه ، تعمدا و سهوا دولت های قبلی ، مدیران و تصمیم سازان و تصمیم گیران قبلی فراموش کردند با سرعت و دقت انجام دهد.