عطنا - در عصر دیجیتال، حضور کودکان و نوجوانان در رسانههای اجتماعی مانند سایر کشورها نیازمند آسیب شناسی جدی و راه حلهایی کارآمد است. امروزه علاوه بر اینکه با مسئله چگونگی کنترل حضور فرزندان در فضای مجازی مواجه هستیم، همراهی والدین با فرزندان برای فعالیت در فضای مجازی و درامدزایی از این طریق نیز مسئلهای است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در واقع والدین به شکلهای گوناگون و از طریق تجارت با کودکان و نوجوانان از آنها حمایت کرده و بستری برای درامدزایی ایجاد میکنند. در چنین موقعیتی سود این فعالیتها عاید والدین ناآگاه شده و تبعات منفی آن گریبانگیر فرزندان خواهد بود.
در این راستا دیدگاه مریم برهمن، استادیار دانشکده روانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی را جویا شدیم. برهمن در ابتدای این گفتگو به مثال نقض این موقعیت پرداخت و گفت: در برخی موقعیتها خانوادهها انجام مسئولیتهایی را در فرزندان خود به شکلی درمیآورند که اتفاقا زمینه ساز رشد آنها است. البته انجام این دسته از کارها به صورت استراتژی اعمال میشود تا فرد خود به این بینش دست یابد که انجام این کارها میتواند دستاوردهایی را برایش داشته باشد اما اینکه به بهانه انجام چنین اقداماتی از افراد استفاده ابزاری شود، هرگز از لحاظ اخلاقی و عرفی مورد حمایت قرار نخواهد گرفت.
وی با اشاره به موقعیت تجارت با فرزندان از طریق فضای مجازی و به منظور درامدزایی گفت: چنین فعالیتی نه تنها باعث رشد فرزندان نخواهد شد بلکه بازگشت از این مسیر هزینههای روانی بسیاری را به فرد تحمیل میکند. استفاده خانوادهها از فرزندان و تجارت با آنها در فضای مجازی، اختیار را که از مبانی مهم انسان شناسی بسیاری از مکاتب است، از آنها سلب میکند. زمانی که اختیار به عنوان یکی از شاخصههای اصلی تمایزبخشی بین انسان و موجودات دیگر از افراد سلب شود، دیگر مرز بین انسان و سایز موجودات قابل تشخیص نیست؛ بنابراین از کودکان و نوجوانان بهرهکشی کوتاه مدت و بلند مدت شده و عملا انسانیت آنها زیر سوال میرود.
این استادیار دانشگاه علامه طباطبائی در ادامه اظهار کرد: کودکان دائما در قالب مدل به نمایش گذاشته میشوند که افراد را با هیجانات بسیاری مواجه میکند اما آیا در مرحله رشد به دستاورد مثبتی خواهد رسید؟ آیا یک کودک چنین نیازهایی دارد که بخواهد رفع شود یا اینکه نیازهای کاذبی برایش ایجاد میشود؟ واقعیت این است که این نیازهای کاذب در کودک به گونهای ایجاد میشود که نتایج و سود آن عاید والدین او میشود چراکه این نیازها در راستای سن فرزند نیست و رفع این نیاز به او کمکی نخواهد کرد.
وی در راستای چگونگی تبیین آسیبهای فضای مجازی و تجارت با کودکان برای خانوادهها گفت: در طیف آسیب و سلامت، سه مولفه گسست، سلطه و هدایت وجود دارد. سلطه و گسست نقطه مقابل هدایت هستند. در واقع با توجه به این طیف اگر والدین بخواهند به خاطر همراهی با کودکان و دنبالهروی از آنها، وظیفه تربیتی خود را کنار بگذارند تبعاتی را به همراه خواهد داشت که اتفاقا برایشان قابل هضم نیست.
برهمن در پایان تاکید کرد: البته در چنین موقعیتی رها کردن کودکان و نوجوانان توسط والدین هم راه حل مناسبی نیست و هدایت مستلزم شناختها و بینشهای والدین از چنین موقعیتهایی است. آگاهی والدین از آخرین مسائل روز و فضاهایی که بیشتر مورد اقبال هستند میتواند کودک و نوجوان را در مسیر هدایت قرار دهد. این آگاهی باعث میشود تا والدین به فرزندان آموزش دهند که چگونه در فضای مجازی کنشگر بوده و منفعل و صرفا پذیرنده نباشند چرا که کنشگری یکی دیگر از ابعاد هدایت است.
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: