۰۹ مهر ۱۴۰۱ ۰۸:۰۱
کد خبر: ۳۰۴۲۳۴

عطنا - دکتر ابوالقاسم فاتحی دهاقانی رئیس پژوهشکده تحول علوم انسانی دانشگاه علامه طباطبایی و استادیار جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی یادداشت زیر را در مورد ناآرامی های اخیر برای عطنا ارسال کرده است. عطنا از دریافت یادداشت و تحلیل های همه اعضای هیات علمی دانشگاه در این مورد استقبال می کند.

الف _ مقام توصیف

۱- یکی از دختران ایران زمین از خطه کردستان توسط گشت ارشاد برای توجیه و آموزش به مرکز مربوطه می رود. پس از ورود به اختیار خود روی یکی از صندلی ها می نشیند و چند لحظه ای نمی گذرد خود بلند می شود و با یکی از مامورین حاضر در سالن جلسه گفت و گو می کند و ناگهان از حال می رود و روی زمین می افتد. ماموران بلافاصله این خانم را ابتدا با فعالیت های امدادی اولیه و سپس بلافاصله به بیمارستان می رسانند و متاسفانه درمان سودی نبخشیده و ایشان فوت می کنند. حادثه‌ ای غمناک و دردناک اما سوال برانگیز و پر از اما و اگر هایی که اتفاقات پس از آن این پرسش ها را رقم می زند.

۲- ناگهان و در کمترین زمان ممکن و پیش از روشن شدن دلیل یا دلایل پزشک قانونی و مراجع معتبر گویی رسانه ها و شبکه های جهانی و بویژه دشمنان قسم خورده ایران اسلامی آماده این حادثه بودند به یکباره نام مهسا امینی ترند جهانی می شود.

۳- هر انسان عاقل و منصف و با وجدان و آزاده هر چند حادثه غمناک باشد، بدون تامل و بدون روشن شدن حتی دلایل اولیه ، حاضر نمی شود خود را وارد پروپاگاندایی کند که منشاء آن رسانه های آمریکایی و صهیونیستی است. رسانه هایی که از همان آغاز مشخص بود دنبال کشف واقعیت و حقیقت نیستند. نیت و اغراض سیاسی اشاعه دهندگان این همه خبرسازی و شبکه سازی خبری ایجاد نوعی جنگ روانی و شناختی در سطح جهان و در سطح منطقه و در ایران برای ایجاد فتنه داخلی و ایجاد آشوب و اعتراضات خشن بود. کمااین که تا حدود زیادی هم به آن رسیدند.

۴- از همان ابتدای کار که هنور دلایل این مرگ مشکوک و سوال برانگیز روشن نشده بود، علی رغم دلجویی مقامات و مسئولین جمهوری اسلامی از خانواده مرحومه و دادن قول مساعد برای رسیدگی عادلانه ، اما به یکبار ، امپراطوری رسانه ای صهیونیست ها و کاخ سفید نشینان و مشتی امیر نشین عرب خوش گذران ، که همگی در این ۴۲ سال در صدد نابودی اصل نظام بودند و هستند ، سیل تهاجمات رسانه ای و روانی و اجتماعی و سیاسی خود را به سمت نظام و ارکان آن سرازیر کردند تا بلکه به خیال توهمی خود نوعی فروپاشی اجتماعی- سیاسی را رقم بزنند. آنان تا توانستند بر این آتش بنزین ریختند و روز بروز بر شدت و گستره آن افزودند.

۵- بخش عجیب ماجرا آن جاست که به بهانه خشونت ، معدود افراد پرخاشگر و وندالیست و لمپن که خود را در صف معترضین و سوال کنندگان جای داده بودند ، پلیس را که حافظ امنیت و زدون خشونت است را آتش زدند وبا الات برنده مجروح کردند. اموال عمومی و خصوصی را آتش زدند. مردم بی گناه را کشتند. تا آن جا که مردم خاطره داعشی های خارجی را در ذهن خود تداعی کردند. قرآن آتش زدند و چادر که یک نماد هویتی و تاریخی و فرهنگی تاریخ ایرانیان در طول صدها سال بوده و هست و خوهد بود را از سر زنانی که داعیه دفاع از آنان را دادند ، برداشتند. اینجا بود که مردم خیلی زود متوجه اغراض پشت پرده هوسرانان سیاسی و شهوترانان ثروت و قدرت شدند مردم خیلی زود متوجه شدن که هدف تجزیه ایران و هدف اضمحلال فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی است هدف واژگونی نظامی است که پس از ۱۴۰۰ سال در خط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و امام حسین توسط مردی از سلاله حضرت زهرا سبام الله علیها است.

۶- هدف اصلی بانیان خارجی و پادوهای بدبخت و تیره بخت داخلی از بین بردن نظام جمهوری اسلامی ایران است. نظامی که با تقدیم خون هزاران نفر از بهترین جوانان و زنان و مردان ایران زمین از طوایف مختلف تاسیس شده است . این فتنه‌ها و این آشوب ها تداوم همان روش های تخریبی استکبار جهانی و مزدوران داخلی آنان بر علیه انقلاب اسلامی است که از فردای ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ شروع شده و تا کنون با انواع و اقسام توطئه ها ادامه داشته است . اما دست خداوند و پرچم امام حسین و علمداری قمر بنی هاشم و انتظار آخرین جانشین از اسلاف پیامبران یعنی امام مهدی علیه السلام و هوشیاری و استقامت مردم ایران و گوش به فرمان بودن آنان از رهبری عزیز و مقتدر و مظلوم و حکیم خود تمام فعالیت هایر۴۲ ساله آنان را بر باد هواد داد. جبهه سراسر ثروت و قدرت و زور و زر و تزویر نظام بین الملل آمریکایی و صهیونیستی روزی ترور مسئولین ارشد نطام را ، روزی ترور مردم کوجه وبازار را ، روزی تجزیه کردستان و اهواز و سیستان را ، روزی ترور دانشمندان هسته ای را، روزی ۸ سال دفاع مقدس را ، روزی جنگ های نیابتی در منطقه را ، روزی تحریم و تحریف را ، روزی آشوب ها و فتنه های ۷۸و ۸۸ و ۹۸ را ، روزی ترور سردار ملی ایرانیان و قهرمان مبارزه با تروریسم در جهان را ، و امروز پس از خلق حماسه ای بین المللی از اربعین حسینی و پیروزی های دولت یک ساله سیزدهم در عضویت در اتحادیه اقتصادی شانگهای و عزم و جزم دولت در حل مشکلات اقتصادی و.... ناگهان به پیروی از سپاه یزید فتنه و آشوب پاییزی را راه انداخته اند. به بهانه سوگواری و مرگ دختری از ایران زمین که هنوز ابعاد و زوایای این مرگ تاسف بهر روشن نشده است.

ب- مقام تحلیل و تبیین

۱- اعتراضات اجتماعی را باید ذیل جامعه شناسی سیاسی صورت بندی کرد. و ریشه های آن را باید در دو دسته از عوامل خرد و میانی و کلان حوزه مسایل و آسیب های اجتماعی و حوزه مسایل سیاسی و کنش گران اجتماعی و سیاسی دولت ( حکمرانی ) و ملت ( نیروهای اجتماعی ) صورت بندی کرد.

۲- جامعه ایران، جامعه ای جوان و در زمره کشورهای در حال پیشرفت و توسعه به شمار می آید. منابع غنی زیر زمینی و نفت و گاز دارد و از موقعیت سوق الجیشی در جغرافیای سیاسی منطقه و جهان برخوردار است. یکی از مهم ترین مزیت های کشور برای پیشرفت و توسعه در بخش منابع طبیعی و کشاورزی و دامداری و باغداری و شیلات و مانند آن بود . اما به دلیل سیاست های غلط دولت سازندگی که پس از پایان جنگ اتخاذ شد ، توسعه صنعتی مونتاژی و گسترش شهرنشینی افسار گسیخته علی رغم هشدارهای دلسوزان اعم از دانشگاهی و حوزوی و در راس آن رهبری عزیز متاسفانه الگوی توسعه غرب گرا مبتنی بر سیاست های پولی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول به توسعه صنعتی که نرسیدیم هیچ ، کشاورزی و دامداری و محیط زیست را هم از دست دادیم.

۳- در طول این سال ها که کم کم نسل اول انقلاب به بازنشستگی رسید و نسل های دوم و سوم و اکنون نسل چهارم پا به عرصه اجتماع گذاشت ، انتظار این بود که این نسل ها براساس فرهنگ برآمده از تفکر و بینش و روش انقلاب اسلامی جامعه پذیر شوند . طبعا وظیفه فرهنگ پذیری و جامعه پذیری نسل جدید به عهده خانواده ، نهادهای تعلیم و تربیت ، سازمان های دینی و فرهنگی است . متاسفانه همان بلایی که تفکر تکنوکراتی و سیاست ها و الگوهای اقتصادی بر سر اقتصاد کشور وارد ساخت، در اینجا همان تفکر اما این بار در بخش فرهنگ و سبک زندگی بر سر نسل های دوم و سوم و اکنون چهارم وارد ساخت.

۴- اتخاذ تصمیمات نسنجیده در آموزش و پرورش اعم از تربیتی و علمی و آموزشی، اتخاذ تصمیمات و سیاست های هنری و فرهنگی در سینما ، در موسیقی، در صدا وسیما و....که برآیند آن اشاعه نوعی لیبرالیسم فرهنگی ایرانی شده بود. و نیز ضابطه مند نشدن فضای مجازی و.... در کنار فسادهای کلان مفسدان و تنگ تر شدن وضعیت معیشتی مردم و احساس بیگانگی از جامعه در نوجوانان و جوانان و تبلیغات شبانه روزی معاندان و برساخت سازی های سیاه و نا امید کننده از آینده و در کنار آن تولید ادبیات خشونت و وندالیستی و مانند این ها نوجوانان و جوانان را به این فضا راهنمایی و هدایت کرد که آنان در آینده جامعه سهمی بجز محرومیت و نداری ، ندارند.

۵- طبیعی است وقتی دو دسته عوامل زمينه سلطه داخلی و خارجی حساب شده سالها کار کنند این جامعه آماده آشوبگری می شود.

۶- متاسفانه و صد البته متاسفانه در جبهه نیروهای اولیه انقلاب و نسل اولی ها بنا به دلایل مختلف که اکنون به دلیل طولانی شدن نمی خواهم وارد آن شوم‌،در طرفداران شکاف سیاسی ایجاد کرد. و به دنبال آن جناح بندی هایی شکل گرفت که همه می دانیم. از اینجا به بعد تقریبا و نه البته صدر در صد ، تقریبا معیارهای رای دادن در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و تبعات پس از آن انتخاب وزراء و معاونین و مدیران شد منافع جناح های من درآوردی اصلاح طلبان ، اصول گرایان ، سازندگی ، پیشرفت و...‌ به نطر بنده این شکاف درون گفتمانی بزرگترین آسیب بود و هست و ناخواسته مانعی شد برای انباشت و تراکم نیازها نسل های دوم به بعد . زیرا همان گونه که دیدبم دو قطبی های جناحی بر تمام سیاست ها و برنامه های توسعه سایه انداخت و عملا کشوری که آن همه ظرفیت طبیعی و انسانی و جوانان خلاق دارد، تبدیل شد به جامعه ای مصرف گرا، از مصرف های صوری و چشم و هم چشمی گرفته تا پیدایش حاشیه نشین هایی که چیزی برای مصرف نداشتند.

۷- افراط و تفریط و اباحه گری فرهنگی و تنازع قدرت و فسادهای کلان عوامل تسریع کننده ، تخریب اجتماعی هستند .

۸- بی تدبیری ، سپردن کارهای بزرگ به آدم های کوچک و کم حوصله و کم ظرفیت و بر عکس سرگرم کردن آدم های فهیم و خوش فکر و با تدبیر در امورات کم اهمیت ، نا دیده گرفتن تخصص ها در کنار تعهد در واگذاری مسیولیت ها و..... سبب نوعی آنومی در اداره جامعه شدمجموع این شرایط هر جامعه ای را مستعد آشوب و اعتراض می کند.

۹- اگر نبود ریشه های اعتقادی و فرهنگی و تاریخی این انقلاب و نظام و اگر نبود رهبری حکیمانه و عالمانه و هوشیارانه و مقتدرانه رهبریرعزیر ، و اگر نبود باور مردم محروم و امید آنان به آینده و اگر نبود ماهیت شیطانی و پلید و سلطه جویانه دشمنان انقلاب و نظام در طول ابن ۴۲ سال هریک از این توطئه های به تنهایی برای از بین بردن نظام سیاسی ما کافی بود .

ج- چه‌باید کرد؟
 
۱- تجدید نظر در سیاست ها و الگوهای ناکارامد پیشین
۲- کنارگذاشتن افراد و تفکرات وابسته به سیاست ها و الگوهای پیشین
۳- بازنمایی جهاد سازندگی و بسیج مستضعفین و دیگر نهادهای انقلابی دهه شصت
۴- با اجرای طرح های اقتصادی و فرهنگی و سياسی و اجتماعی محله محور ، روستا محور ، دانش محور ، جوان محور ، کارآفرین محور ، اتحادیه صنفی و کارگری و تعاونی محور واقعا ظرفیت سازی شود تا هر کسی که می خواهد و می تواند برحسب توانایی و امکانش وارد یکی از فضاهای سازندگی شود و هوبت خود را به دست آورد و بداند و بفهمد ایران از آن ایرانی است و تعلق اجتماعی آنان زیاد شود.
۵- بازنگری در قوانین در آیین نامه ها و در رویه هایی که فساد زا هستند.
۶- آموزش همگانی قوانین عمومی ، قوانین اجتماعی و فرهنگ سازی آن
‌۷- اجرای بدون رودربایستی و قاطع قانون خوب در همه عرصه ها و برای همه افراد
۸- ضابطه مند کردن فضای مجازی، ضابطه مند کردن و شفاف کردن و اطلاع رسانی همگانی از قراردادهایی که سلبریتی ساز ضد جامعه و ضد انقلاب می شود.
۹- باز کردن چرخه بسته برخی از مسئولیت ها برای شایستگان بخصوص عدم استفاده از چند شغلی ها و افرادی که کهولت سن آنان اجازه خلاقیت و طراوت اجتماعی را نمی دهد.این ها تنها بخشی از توصیف و تحلیل و راهکار است که به ذهن بنده رسیده است و طبعا باید کامل شود.

عطنا را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
هنر و فرهنگ1
کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم
کتاب چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی منتشر شد:

کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم

کتاب«چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی»جدیدترین اثر دکتر هادی خانیکی با گردآوری وتدوین حبیب راثی تهرانی، با نگاهی ارتباطی به بیماری کرونا، به‌تازگی ازسوی مرکز نشر دانشگاهی منتشر و راهی بازار نشر شده است.
فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!
حمایت بی‌شرمانه شاهین نجفی از فحاشی و توهین عناصر ضدانقلاب به مردم ایران:

فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!

شاهین نجفی خواننده هتاک، فحش دادن را بخشی از ابزار کار خود و از سنت‌های خود و عناصر ضد انقلاب دانست و خواست که مردم فحاشی کردن را به عنوان بخشی از فرهنگ و سنت‌های خود بپذیرند!!
هنر و فرهنگ2
دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد
معرفی کتاب: "دروازه بانی"، اثر پاملا شومیکر، ترجمه دکتر حسین افخمی:

دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد

بنابر نظر پاملا شومیکر، استعاره "دروازه‌بانی" را می‌توان برای هرموقعیت تصمیم گیری و با هرمیزان اطلاعات به کار برد؛ چه این انتقال از طریق کانال‌های جمعی و چه از طریق کانال های بین‌فردی باشد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار