عطنا - سلسله نشست های پیش گیری از آسیب های دانشجویی با عنوان نشست تخصصی تجارب، ایده ها و راهکار های پیشگیری از مصرف مواد در محیط های دانشجویی با حضور دکتر ابراهیم نعیمی، دکتر مهدی واحدی، دکتر مهدی وجدانی و حضور روسای مراکز مشاوره دانشگاه های گیلان، تبریز، همدان، کردستان، مشهد، اهواز، شیراز و تهران با همکاری مرکز مشاوره دانشگاه علامه طباطبائی و دفتر مشاوره، سلامت و سبک زندگی در روز یکشنبه 13 شهریور ماه در دانشگاه علامه طباطبائی و بستر فضای مجازی برگذار شد. گزارش عطنا از بخش دوم این نشست را می خوانیم.
در بخشی از این نشست دکتر علی غنائی رئیس مرکز مشاوره دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: «بر اساس مجموعه آزمایشهایی که در حوزه روانشناسی انجام شده؛ زمانی که فرد تحت تاثیر دخانیات یا مواد مخدر قرار میگیرد اساساً تغییرات ساختاری و کارکردی در سیستم اعصاب وی ایجاد میشود و این تغییرات در نوع نگاه، تفکر، برنامه ریزی و کنشهای او در شرایط زندگی تفاوت اساسی و بنیادی ایجاد میکند. پژوهشها نشان داده باز گرداندن چنین فردی به زندگی عادی کاری پر هزینه و زمان بر است. پس شرط موفقیت و پیروزی این است که بتوانیم با مجموعه تدابیر و اقدامات پیشگیرانه که در نظر میگیریم شرایط را به گونهای هدایت کنیم که با کمترین تعداد و کمترین آمار ابتلا مواجه شویم و دانشجویان به این سمت هدایت نشوند تا زمینه درمان فراهم نشود. طی دو سال گذشته تاکنون دانشگاه فردوسی مشهد به طور متوسط دانشگاه عاری از دخانیات بود. از این جهت با سازمانهای مختلف ارتباطاتی گرفته و برنامه هایی در سطح دانشگاه در دست اجرا دارد.»
مصرف دخانیات زمینه سوءمصرف مواد مخدر/ اعتیاد با مباحث فرهنگی، مهارتی، حرفهای و دانشی درهم آمیخته
وی افزود: «هر فرد بنا بر هر دلیلی که به این سمت کشیده میشود پس از مصرف دخانیات زمینه اعتیاد برای او فراهم میشود. عملاً مجموعه دانشجوهایی که با کمالگرایی به دنبال نمرات بالا هستند و برای به دست آوردن نمره بالا علیرغم گرفتاریها و محدودیتهای زمانی تلاش می کنند، تصور میکنند با مصرف این مواد در شب امتحان دقت و توجهشان ارتقا پیدا میکند و سپس زمینه گرایش به این مواد را افزایش میدهند. فقدان قدرت نه گفتن میتواند زمینه گرایش به این سمت را فراهم کند. اینجاست که اگر سطح آگاهی ما ارتقا پیدا کند و بدانیم اعتیاد یک بحث فردی نیست و تمام اعضای جامعه را درگیر میکند و هر فرد معتاد حداقل در یک خانواده چهار نفری گرفتاری ایجاد میکند؛ آنگاه مسئله اعتیاد تنها مسئله خانواده نیست. اگر بخواهیم در جهت پیشگیری بیشتر حرکت کنیم ساخت شبکه گسترده که سازمانهای بیرونی، خانواده، اساتید، کارکنان دانشگاه و دانشجویان را درگیر کند کمک کننده است. باید هیجانات لازم و مثبت ایجاد کنیم و فعالیتهایمان را به سمتی بکشانیم که از استرس مان بکاهد.»
او بیان داشت:«من بحث اعتیاد را با مباحث فرهنگی، مهارتی، حرفهای و دانشی از هم جدا نمیبینم و این یک مجموعه در هم تنیده است که هر بخش باید به نوعی رسالت و وظیفه خود را به درستی اجرا کند تا بتوانیم به آن آرمان که مدنظرمان هست برسیم. لذا افزایش توانمندی و مهارت های شغلی و حرفهای دانشجویان در سال های اخیر در مراکز مشاوره مورد توجه قرار گرفته. وزارتخانه باید تاکید ویژهای بر این مهم داشته باشد که دانشگاهها بتوانند خدمات مهارت آموزی را برای دانشجویان پی بگیرند. اساساً غافلیم از اینکه ورود دخانیات و ایجاد اعتیاد ساختارها را به گونه ای تغییر میدهد که میزان سرعت، قدرت، انعطاف، تعادل، چابکی و قابلیتهای جسمانی دانشجویان به تناسب استفاده از مواد کاهش پیدا میکند و اگر بناست کمک کنیم باید به گونهای باشد که این معضل اجتماعی ورود پیدا نکند و اگر ورود پیدا کرد به طریقی زمینههای حذف آن را فراهم کنیم.»
کمبود بودجه برای درمانهای نگه دارنده و فقدان قوانین درست برای مقابله با اعتیاد
سپس خانم دکتر ادبی مسئول مرکز مشاوره دانشگاه مشهد گزارش فعالیت این مرکز را ارائه کرد و گفت: «اولین کاری که در این مرکز انجام دادیم این بود که چهار روانشناس بالینی که در حیطه خاص مصرف مواد کار میکنند را به کار گرفتیم و آنها در این زمینه به دانشجویان مشاوره میدهند. دپارتمان پیشگیری از سوء مصرف مواد را در دانشگاه راه اندازی کردیم. ما در مرکز مشاوره با دو دسته از افراد مواجه هستیم، اول افرادی که سوء مصرف کنندهاند اما به اختلال نرسیدند و دوم کسانی هستند که مسئله مصرف برایشان نوعی اختلال است که در سال گذشته ما 25 نفر از این افراد را شناسایی و تحت درمان قرار دادیم. اما مشکلی که وجود دارد در این زمینه کمبود بودجه برای درمانهای نگه دارنده است و مورد دیگر فقدان قوانین درست در رابطه با این مسائل میباشد. برای مثال دانشجویی داشتیم که هنگامی که قرار شد تحت مراقبت خانواده قرار بگیرد؛ در وسایلش مواد به میزان نسبتاً زیادی مثل آمفتامین، شیشه و هروئین داشت اما هیچ قانونی برای برخورد با او وجود ندارد و بهتر است این قوانین نوشته شود.»
وی افزود: «از اقدامات دیگر برگذاری کارگاه مهارتهای زندگی برای کلیه دانشجویان ورودی ۷ سال اخیر به طور مرتب است و دو جلسه از آن صرفاً به مواد اختصاص داده میشود و آموزشهای مرتبط با مصرف مواد را داریم. امسال آموزش مربیان و اساتید تدریس کننده مهارت های زندگی را داریم که در ۲۴ ساعت کارگاه را برگزار کردیم. برنامه دیگر جشنهای مناسبتی هستند که دانشجویان همراه سلامت در خوابگاهها برگزار میکنند. یکی از عوامل روی آوردن به اعتیاد کاهش شادی و در محیطهای خوابگاهی است و همین طور طی هماهنگیهایی که با اداره تربیتبدنی و اداره خوابگاهها صورت گرفت اردوهایی را مرکز مشاور برگزار و روانشناسان مدد کار و همیاران سلامت در اکثر اردوهای دانشگاه همراه میشوند و در این اردو ها به بیان مسائل روانشناختی به صورت تفریحی و فان پرداخته میشود. برنامه دیگر ما طراحی اپ هایی مانند اپ زندگی یا اپ کاهش مصرف مواد است. در این رابطه هماهنگیهایی با دانشکده مهندسی و علوم کامپیوتر انجام شده تا به عنوان پروژه درسی مطرح شود.»
او در آخر گفت: «62 کارگاه آموزشی در زمینه مهارتهای تنظیم هیجان با شکستهای عاطفی و... را برگزار کردهایم در سال گذشته و ۱۰ کار گاه در زمینه کارآفرینی و مشاوره شغلی داشتیم. یکی از دلایل گرایش به مصرف مواد، بیکاری و خالی بودن اوقات فراغت است و برای شناسایی دانشجویان در معرض خطر طرح پایش سلامت را انجام دادیم پس از آن سلامت دانشجویان خوابگاهی برگزار کردیم که ۳ هزار نفر را پایش کردیم و دانشجویان در معرض خطر را شناسایی و تحت درمان قراردادیم. پیگیریهای درمانی و مددکاری برایشان انجام شد و در حال حاضر نیز در حال انجام است.»
سیگار دروازه ورود به اعتیاد/ چالش درمان دانشجویانی که ظاهر را حفظ می کنند
خانم دکتر کلانتر هرمزی معاونت آموزشی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی نیز گفت: «پیشگیری سطوح مختلفی دارد گاهی متمرکز بر این هستیم که دانشجو به طور کلی به سمت مواد کشیده نشود و در جای دیگر راه کارهایی برای دانشجویان مصرف کننده ارائه میشود. موضوعی که برای من نوعی چالش محسوب میشود اصطلاحاتی مانند دانشگاه عاری از دخانیات، خوابگاه عاری از دخانیات و... است. درست است که این گونه شعارها محرک ما هستند و برای آینده ما چشم اندازی تعیین میکنند، اما نکات مبهمی وجود دارد که باید روشن سازی شود. به عنوان مثال من مراجعی دارم که دانشجوی مقطع ارشد است و به عنوان یک فرهنگی مشغول به کار است او روزانه 4 نخ سیگار مصرف میکند و این مصرف را در زمانهایی دارد که با هیچ شخصی در ارتباط نیست و کسی متوجه استفاده او از سیگار نمیشود. آیا درست است که بگوییم حالا که این دانشجو هنگام استعمال دیده نمیشود پس مشکلی برای مصرف وجود ندارد و چه بسا که در خوابگاه های عاری از دخانیات نیز این مسئله وجود داشته باشد. همه ما میدانیم سیگار دروازه ورود به اعتیاد است و تحقیقات نشان داده مصرف مخدرها فرایندی فزاینده دارد و درصد بسیاری کمی از افراد مصرف کننده مستقیما از مخدرها به اعتیاد رسیدند.»
اوادامه داد: «درست است که شعارها کمک کننده هستند اما چیزی که ما به طور جدیتر با آن سر و کار داریم باور دانشجویان است. تحقیقات نشان میدهد دانشجویان دچار نوعی نقصان باور هستند و اگر به سراغ بررسی ویژگیهای مصرف کنندگان برویم سه ویژگی ناتوانی برای بیان احساسات، عزت نفس پایین و مهارت اجتماعی پایین را دارند. افرادی که مصرف کننده مخدرها هستن نقصان باور دارند و نباید این مسئله را دست کم گرفت. در کنار توسل به قوانین و برگذاری همایشات و جلسات متعدد باید به تعمیق بخشی مسئله نیز بپردازیم و اگر قرار است عمیقا وارد کار شویم ضمن تمام فعالیتها باید توجه کنیم دانشجویان ممکن است ظاهر را حفظ کنند، اما در خلوت به گونهای این کار را انجام دهند که هیچ کس متوجه این مسئله نشود. در حال حاضر دانشجویانی که مصرف کننده ماریجویانا یا سایر مواد هستند سر کلاسها مینشینند اما در کلاس درس استفاده ای ندارند که سایر دانشجویان یا اساتید متوجه شوند. چیزی که ما با آن سر و کار داریم باور دانشجویان است که همان اقدامات پیشگیرانهی اولی است و سفت و سخت باید بر روی این موضوع حساس شد.»
تشریح راهکارهای مداخله در بخش مدیریت وخود مراقبتی
وی افزود: «دو راهکار برای مقابله دارم. از دید من راهکارهای مداخلهای باید مدیریتی وخود مراقبتی باشند. در مداخله ی مدیریتی؛ 3 گام پیشنهاد میشود. اول بحث نیازهاست یعنی هم نیازها و هم مسائل را بشناسیم که با مشکل متفاوت است. پس از آن نوبت به پاسخ گویی میرسد و پاسخی که میتوان به نیازها داده شود در این بخش یکی از مسائل مهم غنی سازی زمان میباشد و گام سوم اقدامات راهبردی اولویت دار است. باید این نیازها و پاسخها را با اولویت بندی انجام دهیم و پس از انجام اقدامات آنها را بررسی و با نکات قوت و ضعف کار آشنا شویم و آنها را بپذیریم. در راهکارهای خود مراقبتی مشکل این است که باورها نقصان دارند و معمولا در چرخه مراقبتی دانشجویان 4 مولفه مطرح میشود؛ باور سلامت، فرصتهای خود رهبری، روابط سالم ومرزهای شفاف است. در رابطه با باور سلامت پس از تشکیل گروه رشدی وشکل گیری گفت و گوها بررسیها نشان میدهد سه باور مطرح است؛ باور پیش بینی کننده، باور تسکین بخش و باور تسهیل کننده که در واقع نقصان باور هستند و فضایی ایجاد میکنند که اشتیاق بخش است و فرد را به سمت مصرف میکشاندو پس باید نقصان باور را پیدا کنیم و در مرحله بعد روی خودیابی و خود شفقتی دانشجویان کار شود. اگر بر خود باوری کار میکنیم باید سر فصلهایی را برای خودیابی، خود شفقتی و خودرهبری بگذاریم و بعد از آن انتظار داریم که روابط فرد با دیگران به طور سلامت صورت بگیرد و دانشجو برای خود مرزهای شفافی را تعیین کند. آسیب زمانی اتفاق میافتد که عوامل زمینهای و استرس بالا رود و فرد مهارت سازگاری با عزت نفس را نداشته باشد، گروههای حمایت کنندهاش پایین و استرس بالا رود و مجموع تمام آنها موجب روی دادن آسیب میشود. افراد قصهی آیندهشان را میسازند و مبنای ارتباطات هر فردی خود است، پس از خود شروع کنیم و به عنوان تصمیم گرا و گروههای حمایت کننده باید کمک کنیم تا دانشجویان خود را دریابند و در آن زمان انتظار بر این است که دانشجویان حتی اگر در این فضا قرار بگیرد به آن سمت حرکت نکنند.»
مراکز مشاوره در امور روزانه به دانشجویان کمک کنند تا جدی تر گرفته شوند
دکتر جلیل باباپورخیرالدین رئیس مرکز مشاوره دانشجویی دانشگاه تبریز گفت: «مصرف مواد و الکل در دانشگاههای سراسر دنیا ۸ درصد است و این آمار شامل کسانی است که اعتیاد کامل دارند و تفننی استفاده نمیکنند و میتوانند برای خود و دیگران مشکلات و آسیبهایی را داشته باشند. اگر این آمار در کشور ما نیز درست باشد با توجه به اینکه آمار دقیقی در دسترس نیست؛ این آمار نگران کننده است. همانطور که پیش از بچهدار شدن فرزندپروری شروع میشود این پیشگیری از مصرف مواد نیز میتواند از مقاطع پیش دبستانی شروع شود. مواردی مانند رگههای شخصیتی و سبکهای مقابلهای و برخی هیجانات مواردی هستند که باعث میشود خطر مصرف الکل در فرد پیش از رسیدن به مرحله نوجوانی و جوانی افزایش پیدا کند. رویدادهای زندگی مانند فشارهای عاطفی، شکستها، خوابگاهی بودن و... مشکل اساسی است که در دانشگاهها وجود دارد. دیگر مشکلات مراکز مشاوره این است که هنوز در بسیاری از دانشگاهها این مراکز جدی گرفته نمیشوند. یکی از ایدهها برای دیده شدن مرکز مشاوره این است که روانشناسان و مشاوران مراکز در دانشکدهها در امور روزانه به دانشجویان کمک کند چرا که این امر میتواند در سیاستگذاریها تاثیر داشته باشد همچنین مشاوران میتوانند در امور حراستی، آموزشی و مالی حضور داشته باشند.»
او گفت: «مستقر کردن مشاوران در خوابگاهها و دانشکدهها از دیگر اقداماتی است که ما انجام دادیم و اتاق مشاوره را در تمام دانشکدهها قرار دادیم و این میتواند بر تغییر رویکرد درمانی محور به آموزش محور تاثیر گذار باشد. چرا که عملا مراکز مشاوره دانشگاه درمانی محور شده و منتظرند تا دانشجویان دچار آسیب شوند و مراجعه کنند تا مشاوران کمک کنند. و ما دیدیم که پیشگیری در اکثر کشورهای پیشرفته انجام شده و پاسخگو بود. آموزش مهارتهای زندگی به صورت اجرایی در دانشگاه تبریز در دو واحد اختیاری پیشنهاد شد اما مورد استقبال قرار نگرفت. نکته دیگر که تصور میشود تاثیرگذار باشد؛ همکاری مراکز مشاوره دانشگاه با شورای مبارزه با مصرف مواد مخدر میباشد. شناسایی دانشجویان با روحیه آسیب پذیر و پیش گیری از گسست بین خانواده و دانشجو از موارد حائز اهمیت است. ما یک سیستم منتورینگ را طراحی کردیم تا زمانی که دانشجویان وارد مقطع لیسانس میشوند در بین اساتید گروه تقسیم و اساتید در این گروهها به مشکلات دانشجویان رسیدگی کنند.»
زمان دسترسی به مواد در دنیا ۲۰ الی ۳۰ دقیقه و برای دانشجویان ایرانی حداکثر ۵ دقیقه است
دکتر مسیب یار محمدی واصل رئیس مرکز مشاوره دانشجویی دانشگاه بوعلی سینای همدان بیان کرد: «هنگامی که در مقطع کارشناسی ارشد به خوابگاه رفته بودم، ظرف شربت معده را دیدم که در آن فیتیله گذاشتند و شب متوجه شدم که با آن مواد مصرف میکنند. چون رشته روانشناسی میخواندم تلاش کردم که آنها را از مصرف مواد منصرف کنم اما چون در این حیطه به صورت تخصصی اطلاعات لازم را نداشتم نمیدانستم چه باید کرد. آن سال ما ساقی را میشناختیم میدانستیم چه کسی مواد را میآورد و پخش میکند و پس از گزارش دادن ساقی به مسئول خوابگاه هیچ اقدامی در این زمینه انجام نشد. من از آنها جدا شدم و سال بعد به مسئول خوابگاه گفتم که اتاق آنها را از هم جدا نکنند و درست به خاطر دارم که کسی که به جای من به اتاق آنها رفت دچار اعتیاد شد و در سال بعد که اتاق هایشان جدا شد هرکدامشان چهار هم اتاقی جدیدشان را آلوده کردند. مسئله مهم این است که دانشجویان مصرف کننده را شناسایی و اتاقشان را از هم جدا نکنیم. و این مسئله باید به مسئولین خوابگاهها منتقل شود چرا که تمام اقدامات و رفتارهای ما تاثیرگذار هستند.»
وی افزود: «نوجوانان دو ویژگی عمده دارند. یکی از آنها استقلال طلبی است. اگر احساس کنند آزادیشان تحت الشعاع قرار گرفته علیه شما شورش میکنند و به سمت مواد و سیگار برای بازیابی آزادیشان میروند. اگر واکنش والدین و مسئولین خوابگاه مناسب نباشد با این مشکل مواجه خواهیم بود. ما باید اعتیاد دانشجو را بشناسیم و بدانیم از چه موادی استفاده میکند تا اطلاع رسانیها در قالب همان موارد اعمال شود. باید اثرات این مخدرها را پذیرفت و دست از انکار آن برداشت اما آگاه سازیها در رابطه با موقتی بودن این اثرات نکته مهم بعدی است. ریتالین، متادول، گل و اینگونه از مخدرها برای افزایش سطح هوشیاری در شب امتحان بین دانشجویان رایج است. ما باید سوادمان نسبت به تک تک این موارد را افزایش دهیم. ما باید از پیش دبستان نگرش منفی را نسبت به مصرف مخدرها ایجاد کنیم تا زمانی که در مقطع دانشگاه مواد مخدر برای آشنایی به دانشجویان نشان داده میشود برایشان تحریک کننده نباشد. متاسفانه در جامعه ما عقیده دارند یکبار مصرف ایرادی ندارد اما اینگونه نیست و برخی از مواد مانند کراک حتی با یکبار مصرف اعتیاد و تاثیرات جبران ناپذیری بر ذهن ایجاد میکنند.»
او گفت: «نکته بسیار مهم بعدی غربالگری استعداد اعتیاد است. برخی از افراد درصد لذت طلبیشان بیش از سایرین است که باید شناسایی شوند. فقدان قوانین ضد سیگار و ضد مواد در دانشگاهها مسئله مهم بعدی میباشد. قوانینی که در این زمینه وجود دارد بازدارنده نیست. قوانین باید به گونه ای نوشته شود که فروشنده مواد در دانشگاه یا فروشنده مواد در بیرون که به دانشجو مواد میرساند را در بر بگیرد. زمان دسترسی به مواد در دنیا ۲۰ الی ۳۰ دقیقه است، اما این زمان برای دانشجویان ما حداکثر ۵ دقیقه است. به نظر من این مسئله نیازمند تفاهم نامه با نیروی انتظامی است تا کسانی که به دانشجویان مواد میفروشند شناسایی و کنترل شوند. مسئله دیگر نبود امکانات سرگرم کننده است و بسیاری از دانشجویان امکانات تفریحی ندارند و اوقات فراغتشان زیاد است. باید برنامه ریزی برای سرگرمی در اوقات فراغت دانشجو انجام شود یکی از کارهایی که ما در این زمینه انجام دادیم خرید بازی فکری و پخش آنها در خوابگاههای دانشجویی بود. مسئله دیگر در رابطه با نگرش مثبت نسبت به مخدرها این است که ما باید تولید محتوا داشته باشیم مثلاً دانشجویان عقیده دارند که ترامادول تمرکز را افزایش میدهد ما باید تولید محتوایی داشته باشیم که قبول کنیم که این ترامادول موجب افزایش تمرکز میشود اما مشکلاتش را هم بیان کنید. در نهایت مساله بسیار مهم بازاریابی اجتماعی است تا بدانیم کار را به چه صورت باید پیش برد.
برای روزهای تعطیل که دانشجویان اوقات فراغت بیشتری دارند باید فکری کرد
دکتر سید موسی کافی رئیس مرکز مشاوره دانشجویی دانشگاه گیلان هم گفت: «ما نیز مانند سایر دانشگاهها همایشها و اقداماتی را داشتیم اما باید به نکات مهم بپردازیم؛ در طول تحقیقات انجام شده به این نتیجه رسیدیم که که در دانشگاهها ما باید بگوییم اولویتها چیست و بر روی چند مورد کار کنیم. یکی از آنها قلیان است که کمتر به آن اشاره شد. دیگری سیگار است که به نسبت گذشته دانشجویان دختر بیشتر به سمت آن کشیده شده اند. بنابراین قلیان، سیگار، الکل، ماریجوانا و داروهای مصرفی 5 موردی هستند که دانشگاه باید بر روی آنها کار کند. بررسیها نشان داده که مصرف مواد در روزهای تعطیل بیشتر است. من عقیده دارم برای روزهای تعطیل و فرصتهایی که دانشجویان اوقات فراغت بیشتری دارند باید فکری کرد. به نظر میرسد دانشجویان نسبت به مضرات مخدرها آگاه هستند اما این آگاهی ادراک خطر ایجاد نکرده و شاید دانشجو تصور میکند که هنوز در رابطه با او خطر به وجود نیامده و اتفاق نمیافتد و یا اینکه آگاهی او به باور عمیق نرسیده پس باید در این زمینه کار شود. اقدامات تنها برگزاری همایش نباشد و کارهای عملی باید انجام شود. یکی از این اقدامات دسته بندی دانشچویان در سه گروه؛ مصرف کنندگان چه به صورت تفریحی و چه دائمی، دانشجویان آسیب پذیر که مستعد آسیب هستند و دانشجویان سالم و آموزش به صورت اختصاصی گروه خودشان است. اعتیاد جدیدی که در حال افزایش است در برخی از دانشجویان، خصوصاً دانشجویان تربیت بدنی مسئله داروهای عضله ساز وجود دارد که باید به آن توجه کرد و آگاه سازی در این زمینه ایجاد کرد و لازم به ذکر است علاوه بر دود دست دوم که به آن اشاره شد؛ دود دست سوم یا همان غباری که از دخانیات و مخدر بر سطوح مینشیند آسیبزا است. پیشنهاد من این است که میتوانیم تنها به دانشگاه عاری از دخانیات اکتفا نکنیم و به سمت دانشگاه بدون مواد قدم برداریم.»
الگوهای مصرف همانند سن و جنسیت تغییر پیدا کرده / تبلیغات گسترده فروش مواد مخدر در شبکه های اجتماعی به اسم عطاری
دکتر مهدی زمستانی رئیس مرکز مشاوره دانشجویی دانشگاه کردستان گفت: « به طور کلی در سطح کلانتر نسبت به موضوعات فوق اشاراتی دارم؛ همانطور که تجربه زیست دانشجویان نشان داد و با توجه به صحبتهای یک خانم در این رابطه؛ اولین چیزی که به ذهن میرسد این است که الگوهای مصرف در میان جوانان جامعه ما تغییر کرده سن مصرف کاهش پیدا کرده و جنسیت نیز تغییر پیدا کرده است.در سال ۸۴ زمانی که پسرها از مواد مخدر در خانه استفاده میکردند جای تعجب وجود نداشت، چرا که ما پیش از آن چنین چیزی را در جامعه دیده بودیم، اما زمانی که خانمها را در حال مصرف سیگار میدیدیم بسیار برای ما عجیب بود و با این که این مسئله از کلان شهری مانند تهران شروع شد، الان میبینیم که به راحتی به شهرستانها اشاعه پیدا کرده، در شهرهای نسبتا کوچک مانند سنندج در پارکها، سطح شهرها و سطح دانشگاه دانشجویان دختر نیز سیگار مصرف میکنند. گزارشات از سطح خوابگاههای دخترانه به این مسئله اشاره میکند که علاوه بر سیگار؛ مواد مخدری مانند ماریجوانا، ماشروم، گل و غیره استفاده میشود. ظاهراً در جامعه ما که جامعهای در حال گذار است، الگوهای مصرف همانند سن و جنسیت تغییر پیدا کرده است.»
وی افزود: «چند عامل میتواند در این موضوع نقش پررنگی داشته باشد؛ از قدیم کشور ما بخاطر مجاورتی که به لحاظ جغرافیایی با تولیدکنندگان مواد مخدر داشته، نسبت به مصرف آسیب پذیر بوده و همچنین امروزه در افغانستان شاهد کشت عمده خشخاش و تریاک بودیم، اما به گوش میرسد که مواد اساسی شیشه یا موادی مانند ماریجوانا در افغانستان کشف شده که میتواند برای جامعه ما آسیبزا باشد. مسئله دیگری که در جامعه ما نقش برجسته دارد این است در چند سال گذشته جامعه تغییرات اجتماعی متعددی را تجربه کرده و ورود شبکههای اجتماعی را در چند سال گذشته شاهد بودیم و میدانیم که نحوه دسترسی دانشجویان و قشر جوان برای دریافت موادمخدر نیز تغییر پیدا کرده و پخش کنندگان در شبکه های اجتماعی در حال تبلیغات گسترده هستند که بسیاری از آنها در ظاهر پیجهای عطاری دارند، اما در باطن فروشندگان مواد هستند. مجموع این موارد نشان دهنده این است که ما هم به عنوان متولیان و افرادی که در این سیاستگذاریها و مداخلات نقش پیدا میکنیم، باید رویههایمان را بروز کنیم و با تغییر الگوهای توزیع و مصرف موادمخدر و همچنین تغییر در دریافت اطلاعات مخاطبانمان که عمدتاً از سوشیال مدیا است، ما هم باید پا به پای آن، تغییراتی در رویههایمان ایجاد کنیم. به طور سنتی در جامعه ما نسل اول به دلیل اینکه فارغالتحصیل کشورهای اروپایی و آمریکایی بودند، روانشناسی، مشاوره و خدمات نیز یک علم وارداتی بود و تمام مداخلات پیشگیرانه و درمانی که از قدیم تا چند سال اخیر شاهد آن بودیم عمدتاً وارداتی بودند؛ همچنین لازم است مداخلاتی که در پیشگیری و درمان در مراکز مشاوره خدمات ارائه میکنیم را پی سازی کنیم تا بتوانیم با توجه به شناخت واژهها و باورهای دانشجو آنها را ارائه کنیم.»
زمستانی گفت: «اقدامات پیشگیرانه ما علاوه بر اینکه مبتنی بر شواهد میباشد، باید با توجه به بافتهای خاص جامعه ما طراحی شود. همکاران به شناخت دانشجویان اشاره کردند که از مواردی است که نمیتوانیم آنها را درک کنیم یا حداقل زاویه دید ما با آنها فرق میکند و این نگاه را به ما دارند که به عنوان متولیان امر سیاستهای کنترل گرایی را در پیش گرفتهایم و نتوانستهایم نقش هایی را در سوشیال مدیا ایفا کنیم و دانشجویان را به سمت خود جذب کنیم. همیاران سلامت به عنوان کسانی که با مرکز مشاوره در ارتباط هستند و شناخته شدهاند، آیا واقعاً توانستند نقش خود را در میان دانشجویان ایفا کنند؟ پیشنهاد میکنم که در حوزه سوشیال مدیا به کمک کانونهای همیاران و با توجه به اینکه مواد مصرفی در میان دانشجویان متفاوت است و با توجه به اینکه سوشیال مدیا نقشه عمدهای در حال حاضر در زندگی دانشجویی پیدا کرده، ما هم نقش پررنگتری پیدا کنیم و اثرات مثبتی را در حوزه پیشگیری و درمان داشته باشیم. پیشنهاد دیگر اینکه از تجربه زیست سایر طیفها نیز برای سایر نشستها استفاده کنیم، به عنوان مثال میتوانیم از کسانی که تجربه مصرف داشتهاند و در حال حاضر موفق به ترک شدند و زندگی موفقی را دارند استفاده کنیم و به دانشجویانی که در این دام افتادن انگیزه بدهیم تا بتوانند متوجه شوند که چگونه این افراد ترک کرده و چگونه در راه درست قرار گرفته اند و اقدام به ترک کنند. درصدی از دانشجویان ما نیز درگیر استفاده از مواد مخدر هستند به همین خاطر ما ستاد پیشگیری از مصرف موادمخدر را در دانشگاه با همکاری ستاد مبارزه با مواد مخدر تشکیل دادهایم. میتوان با استفاده از تجارب مراکز مشاوره در حوزه پیشگیری و درمان، دورهها و کارگاههایی برگزار نمود.»
از دانشجویان و دنیای فکریشان بسیار دور هستیم/ به ابعاد روانشناختی و اجتماعی اعتیاد در کنار هم توجه کنیم
دکتر یوسف حبیبی هم در این رابطه بیان کرد: « «زمانی که پوستر این جلسه در خصوص بیان تجارب را دیدم، تصورم این بود که منظور تجارب درمانگران است. اما متوجه شدم منظور تجارب افرادی است که به صورت زیسته درگیر مصرف شدهاند. بسیار برای من جالب، خلاقانه و با ارزش بود. این صحبت های هرچقدر کوتاه به ما نشان داد که علاوه بر تمام کارهای خوب که قطعاً تمام این برنامهها و طرحهای دانشگاهها، سازمانها و نهادهای مختلف اثر خود را به صورت مستقیم خواهد گذاشت ما از دانشجویان و دنیای فکریشان بسیار دور هستیم و درمانهای ما از آنها بسیار دور است و حتی افرادی هم که رو به افول مصرف رفتند خودشان به این مسئله رسیدند و تنها استفاده دوست تجربه گرمان استفاده از سخنان یک مسئول خوابگاه بود نه متخصص و ایشان تحت تاثیر قرار گرفت و این بسیار با ارزش بود و اگر بخوام از این جلسه چیزی را به خاطر بسپارم قطعاً آن قسمت از جلسه خواهد بود. مسئله بعدی این است که من در سخنان جای خالی بعد جامعه شناختی در مصرف مواد و سیگار را احساس کردم و این مسئله دیگر به تنهایی از نگاه روانشناختی پاسخگو نیست طباطبایی میگوید اگر والدین فرزندانشان را تربیت نکنند؛ جامعه برای آنها تربیت خواهد کرد و این جامعه؛ جوانان و نوجوانان را در بوستانها، باشگاههای بیلیارد، کلوپهای بازی، دورهمیهای مجردی و در خانههای مجردی تربیت میکند.»
حبیبی افزود: «نکته بعد اینکه اگر بخواهم در رابطه با واقعیت مصرف مخدرها صحبت کنم باید بگویم استفاده از مخدرها مرز بین واقعیت و داستان را آنقدر پیچیده و مبهم میکند که واقعیت چیزی خارج از آگاهی ما نسبت به مضرات آن تصور میشود و باید پذیرفت که آسیب همیشه یک قدم جلوتر از ما قرار دارد. صرف نظر از تمام طرحها و جلساتی که در حال برگزاری است، کشور ما سالهاست بر مهارتی مانند نه گفتن کار میکند و به دلیل روش هایی که پاسخ گو نیستند مورد تمسخر گروه های هدف قرار گرفته است. لذا من تصور میکنم نشان عاری از اعتیاد عاری از مواد باید تغییر پیدا کند به نشان عادی به اعتیاد و عادی به مواد و عادی به دخانیات و چرا که سازمان بهداشت میتواند این نشان را بدهد اما برعکسش را خیر. در این چند سال ما چیزی جز اعلام آمار از سازمان جهانی بهداشت ندیده ایم و این مسئله که دفتر مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل متحد خود بخشی از ساز و کار هایی است که در حال پخش مواد برای دست یابی به جنبه اقتصادی آن است.»
او گفت: «نکته بعد در رابطه با بعد اجتماعی مصرف مواد است که این مصرف تنها به بعد روانشناختی مربوط نیست و ابعاد اجتماعی متفاوتی مانند کار یا بیکاری ازدواج مشکلات اقتصادی مهاجرت و... در بر می گیرد و تمام این موارد بر مصرف مواد تاثیر گذارند. ما نباید صرفا تمرکز را بر ذهنیت یک دانشجو بگذاریم. در آخر باید گفت بر روی موادی کار شود که اولین آنها سیگار است و بعدی ماریجوانا که در حال حاضر رقابت سختی با سیگار دارد. بعدی ها ریتالین، استرالین، الکل، ترامادول و کوکائین هم جدیدا به این لیست اضافه شده است. برخی افراد در رابطه با مشکلاتشان با مرکز مشاوره حرف میزنند اما بسیاری از آنها هیچ اطلاعی نمیدهند و در دانشگاه یا خوابگاه پاک هستند اما بیرون از دانشگاه پاک برخورد نخواهد کرد. ما نباید از این بترسیم که با زدن یک غرفه دانشجویان مواد را یاد بگیرد. این غرفه در ماه اول شاید خارج از تصور باشد اما زمانی که چند ماهی بگذرد عادی سازی خواهد شد و ترس ایجاد نخواهد کرد. به همین دلیل در دانشگاه ها و خوابگاه ها باید غرفه هایی با این ۵ عنوان زده شود و همانطور بماند و بحث بر سر گفتمان سازی است.»
تقویت کانون ها و تشکل های دانشجویی برای انجام برنامه های مناسب پیشگیری
دکتر دنیوی زاده رئیس مرکز مشاوره دانشگاه شهید چمران اهواز نیز در این رابطه بیان کرد:«ما کارگاه های آموزشی حضوری را همراه با اردو های آموزشی که تاثیر گذاری بالایی داشتند، برگذار کردیم. قطعاً یکی از اهداف ما این است که برنامه های ما بتواند مخاطب خود را که دانشجو است بیشتر تحت تاثیر قرار دهد. در ارتباط با بحث مواد مخدر مثل بحث خودکشی؛ مداخله در بحران، مشکل عدم وجود قوانین شفاف و مدون را در ارتباط با این مسئله داریم و امیدواریم همانطور که بحث پیشگیری و سوء مصرف مواد به عنوان یکی از مباحث بسیار مهم در سطح کلان مطرح است، دانشگاه نیز به تبع به عنوان زیر مجموعهای از این جامعه جهانی اقطعاً از ترکش های بحث آسیب های اجتماعی و به ویژه مواد مخدر بی نصیب نمیماند. اگر بشود در کنار این فعالیت هایی که انجام میدهیم به مباحث قانونی و اینکه نوع برخورد به چه صورت باید باشد بپردازیم تا دچار مشکل نشویم بهتر خواهد بود.»
وی گفت: «یکی از موضوعات این است که باید توجه به برنامههای اطلاع رسانی و آگاه سازی به صورت مستمر و عمیق باشد. در ارتباط با عوارض و پیامدها و تبعات سوء مصرف مواد میبینیم که به واسطه مناسبتها، روز جهانی مواد مخدر یا هفته مبارزه با مواد مخدر که در ایران برگزار می شود حجم بسیار شدیدی از اطلاعات در رابطه با این قضیه وارد می شود و بعد بلافاصله به اتمام می رسد در حالی که بحث پیشگیری بحثی است که با زندگی ما عجبین شده است. من فکر میکنم این آموزش ها باید از قبل از به دنیا آمدن فرزند در خانواده شکل بگیرد و این آموزشها را خانوادهها داشته باشند. به دنبال آن مهدکودک و سایر مقاطع تحصیلی و اجتماعی و در دانشگاه بخشی از این رسالت و مسئولیت به عهده ما قرار بگیرد. آموزش مهارت های زندگی در دانشگاه ها با عنوان واحد اختیاری ارائه میشود اما کفایت نمیکند اگر بخواهیم به عنوان یک اصل مهم و قابل توجه به آن بپردازیم بهتر است که اقداماتی را در بر داشته باشد. ترویج فرهنگ سلامت از طریق تقویت فعالیت های جایگزین به ویژه برنامه های ورزشی،هنری، اردوهای تفریحی و... برای غنی سازی اوقات فراغت و تقویت روحیه نشاط دانشجویان در جامعه از ضروریات به نظر میرسد.»
وی ادامه داد: «تقویت کانون ها و تشکل های دانشجویی برای انجام برنامه های مناسب پیشگیری بسیار موثر است. تولید برنامه های جذاب از طریق عملیات رسانه ای و ایجاد تالارهای گفتگو در شبکه های اجتماعی و مجازی در ارتباط با پیشگیری و ضد الگو نشان دادن مصرف و فروش مواد است. در مجاورت قرار نگرفتن محیط های دانشگاهی بسیار مهم است. متاسفانه میبینیم که محیطهای دانشجویی در کنار مراکز تهیه و توزیع مواد مخدر هستند. ایجاد اتاقهای فکر در دانشگاه با هدف نهادینه سازی تفکر قبل از عمل و هم اندیشی و تولید ایدههای جدید در پیشگیری است. همچنین برگزاری نمایشگاه و مسابقات و جشنواره های هنری مختلف و به نوعی ایجاد فعال سازی نهادهای معدنی و غیر دولتی برای سالم سازی محیط های پیشگیری از مصرف مواد میتواند کمک کننده باشد. توجه به وضعیت خوابگاه های دانشجویی و ایجاد رفاه و شادابی و نشاط و غنی سازی اوقات فراغت دانشجویان با بهره گیری از برنامه های فرهنگی و مذهبی ورزشی نیز از اهمیت خاص خود برخوردار است.»
او در آخر گفت: «انجام مطالعات و پژوهش در این رابطه مهم است و در حال حاضر ستاد مبارزه با مواد مخدر از پایان نامه ها در این حوزه به دلیل ایجاد رغبت حمایت میکند. علاوه بر آموزش دانشجویان، آموزش سرپرستان خوابگاه و افرادی که با دانشجویان ارتباط مستقیم دارند می تواند کمک کننده باشد و به نوعی تاثیرگذار است. یکی از اقدامات ما که مورد استقبال قرار گرفت؛ ایجاد خط و صدای مشاور در دانشگاه و معرفی آن در سطح خوابگاه ها بود که دانشجویان به مشاوران دسترسی بیشتری داشته باشند و پیشنهاد آخر لزوم تدوین دستورالعمل های جدید و ایجاد یک واحد پیشگیری از مصرف مواد به صورت مجزا در چارت مرکز مشاوره داشته است.»
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: