عطنا - به گزارش روابط عمومی، دکتر غلامعلی حداد عادل، رئیس شورای تحول در علوم انسانی کشور در نخستین دوره هم اندیشی استادان جوان دانشگاه علامه طباطبائی که به همت معاونت آموزشی این دانشگاه و به مدت دو روز برگزار شد، گفت: تحول در علوم انسانی ۱۳ سال است که آغاز شده و در این مدت به دنبال تحول علوم انسانی در چهار عرصه اسلامیسازی، بومی سازی، روزآمدی و کارآمدی هستیم.
وی با بیان اینکه پشت سر هر علمی فلسفه ای نهفته است، افزود: پشت سر علوم انسانی نیز فلسفه ای وجود دارد. فلسفه علم به منزله مبانی و اصول موضوعه برای هر علمی، آغاز حرکت است. به طور مثال اگر مبنای فلسفی یک روانشناس، فقط اصالت ماده باشد، در آن صورت برای این روانشناس، روح انسان به عنوان یک جوهر و یک حقیقت برتر از ماده که می تواند مجرد باشد، معنا ندارد. بنابراین آنچه خواص روحی شمرده میشود از آثار و عوارض جانبی ذهن مادی تلقی میشود. آن وقت بر پایه چنین نگرش فلسفی، روان شناسی خاصی پدید می آید.
دکتر حداد عادل ادامه داد: امروزه باید از خود بپرسیم آیا ما مبانی فلسفی علوم انسانی دانشگاه ها را می دانیم؟ اگر نمی دانیم که نقص و عیب بزرگی است. چطور ما شالوده یک بنا را آزمایش نکرده میخواهیم روی این شالوده ساختمان ایجاد کنیم. ضروری است که در دانشگاهها علاوه بر پژوهش های علمی، درباره فلسفه هر علمی هم تحقیق شود. باید موضوع چرایی را در فلسفه علوم انسانی وارد کنیم. اگر ما فلسفه حاکم بر علوم انسانی وارد شده از غرب را خواندیم، فهمیدیم، پسندیدیم و قبول کردیم پس طبیعی است که علم ناشی از آن فلسفه ها را هم باید دنبال کنیم، توسعه دهیم، از میوه آن استفاده کنیم و نتایج آن را به کار ببندیم.
وی گفت: این نحوه نگاه که انسان قبل از اینکه به دنیا بیاید عهد الستی داشته و بعد از اینکه از این دنیا برود یک ابدیتی دارد، علوم انسانی دیگری غیر از علوم انسانی غربی را اقتضا میکند. انسانی که تمام فرصت هستی خود را بین تولد و مرگ می داند، زندگی خود را در این دنیا یک جور ساماندهی می کند و کسی که این فرصت را یک مرحله گذرا از یک مسیر ابدی می داند جور دیگری تنظیم می کند. . نگاه ما به انسان و انسان شناسی برای اثبات تجرد روح و معنویات که مبتنی بر دلایل فلسفی است جزو تاریخ، فرهنگ، فکر، باورها و اعتقادات دینی ما است و معارف ما بر پایه همین نگاه به انسان بنا شده است.
رئیس شورای تحول در علوم انسانی کشور اظهار کرد: اسلامی سازی علوم انسانی بعد از انقلاب در همه رشتهها به یک معنا نبوده است. ما برای تحول، ۱۷ رشته را در اولویت قرار داده ایم و بر اساس نیازهای آن رشته تحول را در نظر گرفته ایم. به طور مثال در رشته حقوق، مبانی حقوق ما، فقه اسلامی است بنابراین نیاز به تحول بنیادی از حیث مبانی ندارد ولی روزآمدی غوغا میکند. پس زمانی که از اسلام سازی صحبت می کنیم اینگونه نیست که در همه رشته ها مانند روانشناسی و جامعهشناسی بحث فلسفی کنیم بلکه با توجه به نیازها و اقتضائات آن رشته اسلامی سازی را در نظر گرفته ایم.
وی با تاکید بر اینکه بومی سازی یعنی اینکه بدانیم در ایران تدریس می کنیم و کار علمی انجام می دهیم، بیان کرد: علوم انسانی ما باید با اوضاع کشورمان تناسب داشته و ناظر به جامعه، مردم و تاریخ کشور خودمان باشد. یکی از واقعیتهای جامعه ایرانی تشکلهای مردمی دینی بود. هیچکدام از جامعه شناس دانشگاهی ایرانی در مورد این واقعیت و ظرفیت آن تحقیق نکرده بود. به همین دلیل هیچ کدام از جامعه شناسان و سیاستمداران ایرانی و غربی نتوانستند ظهور انقلاب اسلامی را در ایران پیش بینی کنند. اما امام(ره) موفق شد.
دکتر حدادعادل افزود: امام(ره) جامعه ایرانی را می شناخت و حرکت خود را بر پایه واقعیتهای اجتماعی ایران بنا کرد. نیروی مردم را به صحنه آورد و الگوی مبارزه را از نظریه های مبارزاتی گروه های مارکسیست و کومونیست اقتباس نکرد چون ایران را میشناخت. این بومی بومی سازی است. بومی سازی یعنی استادان ما باید جامعه ایران را بشناسند و ایرانشناسی به رشته های ما وارد شود. غربی ها بعد از انقلاب متوجه شدند که جامعه ایران را نمی شناسند.
وی در جمع استادان جوان دانشگاه علامه طباطبائی بیان کرد دنیای امروز با سرعت در حال تحول است پس نمی شود با برنامه های درسی سی سال پیش که تغییری نکرده اند جلو برویم. البته همه علوم دستخوش تغییر نیست، در هر علمی چیزهایی وجود دارد که ثبات نسبی دارند و چیزهایی هم هست که سریع متحول میشود. زمانی که ما برنامه تحول را شروع کردیم بعضی از برنامه ها و سرفصل های درسی وجود داشت که حدود ۲۵ سال تغییر نکرده بودند. برای همسو شدن با پیشرفت های دنیا باید به دنبال تحول و روزآمدی باشیم.
رئیس شورای تحول در علوم انسانی کشور با اشاره به کارآمدی به عنوان یکی از شاخص های مهم تحول در علوم انسانی، افزود: یکی از مشکلات بزرگ دانشجویان و دانشآموختگان رشتههای علوم انسانی اشتغال است. با ایجاد تحول می توان کاری کرد که رشته های علوم انسانی کاربردی شوند. به طور مثال در ادبیات فارسی کاری کنیم که دانش آموخته رشته ادبیات فارسی ویراستاری بلد باشد. امروزه ویراستاری مهارتی است که همه رشته ها به آن احتیاج دارند. ما در تحول علوم انسانی از استادانی که برنامه ها را طراحی میکنند خواستهایم کاری کنند که دانش آموختگان رشته های کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری علوم انسانی مهارتی داشته باشند تا بتوانند بعد از پایان تحصیلات، خود را اداره کنند.
وی در پایان گفت: امیدوارم شما استادان جوان کاری کنید که وقتی جامعه نام علوم انسانی را می شنود تصورش درس های حاشیهای و زینتی نباشد. باید کاری کنید که تصور از علوم انسانی تغییر کند تا همه بدانند اگر با علوم تجربی، ریاضی و مهندسی مشکلات جامعه حل نمی شود به علت ضعف در علوم انسانی است و فرهنگ بر علم مقدم است.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: