۰۲ شهريور ۱۴۰۱ ۰۶:۵۶
کد خبر: ۳۰۴۱۱۶

عطنا - از این به بعد به جای عبارت " این کالا ساخت آلمان است" ، عبارت "این کالا ساخت مراکش است" را زیاد خواهید دید. بعد از قطع گاز ارزان روسیه،دیگر هیچ شرکتی در اروپا توان مقابله با رقبا را در بازار های جهانی و حتی کشورهای اروپایی ندارد.

به علت درگیری محور شرق با غرب دیگر هیچ شرکتی نمی‌تواند به روش سابق کارخانه های خود را به چین منتقل کند. اروپا شمال آفریقا را به علت داشتن نیروی کار ارزان و البته ذخایر نفتی و گازی، به عنوان یک چین دوم انتخاب کرده است. این شرایط یعنی دیگر هیچ امیدی به صلح بین شرق و غرب نخواهد بود و البته جبهه غرب باخت خود را در مرحله اول قبول کرده است.

پس نیاز است غرب یک سرزمین جدید را انتخاب کرده و کارخانه های خود را به آنجا ببرد. اما اروپایی ها و آمریکایی ها با این حال باز هم توان رقابت با کالا های کشورهای شرقی (که انرژی و نیروی کار ارزان را در اختیار دارند،) نخواهند داشت. به همین دلیل دیگر نظم اقتصادی سابق جوابگو نخواهد بود. پس اگر در تحلیلی شنیدید که از بازگشت نظم اقتصادی سابق به دنیا یا حتی ترمیم آن صحبت به عمل می آید، بدانید چنین تحلیلگری هنوز واقعیت شکست سریع غرب را در بخش اول جنگ ترکیبی جهانی فعلی نپذیرفته است.

عملا اقتصاد در غرب بر اساس گاز ارزان قیمت روسیه شکل گرفته بود که با قیمتی تقریبا برابر با یک هشتم قیمت بازار های جهانی به آنها تحویل داده می‌شد. غربی ها بقیه امتیازات اقتصادی هم از چپاول نفت ارزان خاورميانه تحت سلطه نظام پترو دلار آمریکا بدست آورده بودند. با این حال باز تولید صنایع اروپایی در بازارها(آن هم به یمن تبلیغات گسترده و تخریب جنس شرقی) دنیا به سختی توان رقابت را داشت و هر روزی که می‌گذشت کشورهای آسیایی بیشتر و بیشتر بازارهای جهانی را از دست کالاهای اروپایی خارج می‌کردند. فقط  بخش تامین زنجیره داخلی اروپا مانده بود که آن هم بزودی فتح می‌شد.

اما با تحریک روسیه و شروع جنگ اوکراین دیگر دسترسی به گاز ارزان قیمت به شکل سابق ناممکن شد و با پایان آن گاز رایگان صنایع تولیدی غرب نیمه تعطیل شده است. حتی اگر همین امروز، اروپا تمام نیاز گاز خود را به قیمت روز تامین کند، قیمت نهایی تولیدات صنایع اروپا (به علت 8 برابر شدن قیمت انرژی گاز و تقریبا دو برابر شدن قیمت نفت) در بهترین حالت حالت 12 برابر از کالاهای آسیایی و آمریکایی گران تر خواهد بود و این یعنی تعطیلی تمامی صنعت اروپا. 

تورم های این روزهای اروپا شروع موج شدید رکود های آتی این قاره است. در کوتاه مدت دولت های اروپایی خصوصا کشورهای صنعتی مثل آلمان برای جلوگیری از ورشکستگی صنعت خود از جیب مردم به بخش خصوصی این کشور کمک می‌کنند و یارانه های گسترده ای به این بخش می‌دهند تا آنکه حداقل طی زمان لازم برای اجرای نقشه میان مدت آنها ورشکسته نشوند.

اما در میان مدت، نقشه غرب این است که تمامی کارخانه های خود که در بخش خصوصی هستند را به شمال آفریقا منتقل کنند و در آنجا در کشورهای مراکش، الجزایر و البته لیبی کارخانه های بزرگ تولیدی تاسیس کنند. نیروی کار ارزان آفریقا و ذخایر گازی و نفتی این قاره باعث می‌شود بخش خصوصی صنایع اروپا زنده بمانند. اما در این میان مردم اروپا به شدت آسیب می بینند. 

شکستی تازه برای اردوغان

البته محور مقاومت و به خصوصا ایرانی ها قبلا این اتفاق را پیش بینی کرده بودند و به همین دلیل، ایران در سال‌های قبل سعی کرده بود در این کشورها خصوصا الجزایر نفوذ کند و پهپاد های ما در آنجا هم حضور دارند. حتی اردوغان رئیس جمهور ترکیه هم برای حفظ خود در آینده و صد البته حفظ منافع شخصی سعی کرده بود در این معاملات جایی برای خود باز کند. ترکیه به همین دلیل برای کنترل لیبی نیروی نظامی و پهپادی به این کشور فرستاد و قصد داشت با فتح شمال آفریقا و گرفتن جای ایران در شمال آفریقا، به دلال بین غرب و شرق مبدل شود و خود را مالک شمال آفریقا جا بزند که ناکام ماند.

ادوغان در نهایت با شکست و خواری مجبور به ترک آفریقا شد و آخرین رویای اردوغان و ترکیه جهت عضویت در اتحادیه اروپا هم بر باد رفت. به زودی ترکیه نیز به علت سیاست های توسعه طلبانه و نابخردانه اردوغان صحنه تسویه حساب غرب با شرق خواهد شد. 

شرکت ها و صنایع غربی برای اینکه باز بتوانند از بحران فعلی نجات پیدا کنند باید کارهای دیگری به جز جابجایی به شمال آفریقا انجام دهند. البته اگر حتی این جابجایی انجام شود باز به علت بالا بودن قیمت نفت، تولیدات آنها زیان ده خواهد بود و باید به هر نحو ممکن در میان مدت برای دسترسی به منابع نفتی خصوصی و غارت آنها برنامه ریزی کنند. 

با توجه به اینکه غرب توان رقابت با کشورهای آسیایی و به خصوص کشورهای شرق آسیا را در حوزه تولید انبوه کالا ندارد، ورود اجناس آسیایی را با تعرفه های سنگین به نیم کره غربی یا کشورهای متحد با خود در دنیا، مجاز کرده و حتی شاید ورود بسیاری از کالاها را از این منطقه از جهان ممنوع کند. سران غرب این روزها بارها از انتقال تکنولوژی های جدید خصوصا در بخش آی تی به آسیا و تایوان ابراز پشیمانی کردند و دیگر  اجازه نخواهند داد در آینده این اتفاق بیفتد.

بنابراین، دنیایی که تحت نظام سلطه غرب و اقتصاد غربی اداره می‌شد تحت یک حمله شدید از سمت شرق قرار گرفته و بنیادهای اقتصادی این جهان خصوصا در بخش انرژی با اتحاد سه کشور ایران، چین و روسیه نابود شد. البته قرار بود این جنگ در سه سال آينده و بین سال های 2025 تا 2030 شروع شود. اما آمریکا این را می‌دانست و با قربانی کردن اروپا شروع آن را جلو انداخت و با تحریک روسیه باعث شد جنگ مذکور زودتر آغاز شود و درحالیکه کشورهای شرق در اوج آمادگی خود به منظور تکمیل تسلط بر شمال آفریقا طبق برنامه قبلی نباشند، این چالش به آنها تحمیل شد. 

جنگ ترکیبی جهانی غرب برضد شرق در چهار جبهه: فتح آفریقا و تقویت اسرائیل

با این حال در موج اول این جنگ بی سابقه، محور شرق پیروز شد و توانست ضربه مهلکی به اقتصاد غرب بزند و کشورهای زیادی را از یوغ سلطه نظام پولی غرب و اقتصاد آن آزاد کند. مقاومت اولیه اروپا و تحریم شدید روسیه پاسخگو نبود و شرق در مرحله اول این نبرد پیروز شده است. غرب نیز بی سروصدا این شکست را پذیرفته و آن را قبول کرده است. حالا آنها برای نجات خود می‌خواهند یک جنگ ترکیبی جهانی را در جبهه ای به بزرگی چهار قاره بزرگ دنیا آغاز کنند.

در ابتدا غرب باید برای نجات صنعت خود جایی را برای استقرار نیروی کار کم هزینه و دسترسی به انرژی ارزان قیمت پیدا کند و فعلا آن محل شمال آفریقا است. غرب باید در مرحله بعد کاری کند که کشورهای شرقی همگی دچار معضلات ‌شدید امنیتی شوند تا نظم اقتصادی مدنظر آنها شکل نگیرد. درگیری در تایوان، منازعه چین با همسایه های جنوبی خود، نبرد در مرز هند و چین، خاورمیانه و اقدامات شرارت بار ترکیه همگی برای ضربه زدن به نظم اقتصادی در حال شکل گیری شرق است.

در کنار آن، محور غرب باید امنیت شمال آفریقا را تضمین کند پس نیاز دارد بر قاره سیاه مسلط شود. از آنجایی که غربی‌ها فرصت و توان و جسارت اشغال نظامی آفریقا را ندارند باید بدون درگیری (جهت انتقال ایمن صنایع خود) شمال آفریقا را تصرف کنند. برای اینکار باید قسمت ‌غرب خاورمیانه و شام سابق (محل اتصال آسیا به آفریقا) را در دست بگیرند. راز تلاش تازه غرب برای تقویت اسرائیل از اینجا نشات می گیرد و ممکن است به همین منظور در آینده نیروی نظامی کشورهای غربی به طور مستقیم در اراضی اشغالی توسط صهیونیست ها حضور یابند.

تلاش برای تسلط بر سواحل دریای سرخ و  آفریقا : مقابله با انصارالله یمن

منطقه دیگری که باید مهار شود شرق آفریقا و البته تمام سواحل دریای سرخ است. به همین دلیل غرب باید در دو طرف ساحل دریای سرخ و شرق آفریقا خط دفاعی خود را در برابر شرق، توسط نظامیان خود ومتحدانشان تقویت کنند. تداوم مقابله با انصار الله یمن و تلاش برای نابودی آن از همین مساله نشات می گیرد. 

میدان بعدی که باید بعد از شرق آفریقا در برابر محور شرق بایستد، قسمت جنوب شرقی و جنوبی آفریقا خصوصا کشور آفریقای جنوبی است. پیش بینی می شود در این مناطق بر اساس میزان نفوذ و مقاومت نیروهای محور شرق، جنگ و درگیری شدیدی در پیش باشد. اگر محور غرب بتواند این مناطق را کنترل کند در واقع نیمی از جمعیت دنیا را از بازار تولیدات شرق محروم کرده و می‌تواند با غارت نفت و گاز شمال آفریقا و یمن و البته کشورهای عربی خلیج فارس برای خود یک آرامش میان مدت جهت حفظ موقت تمدن اروپایی به دست آورد و بعد از تقویت خود دوباره بعد از مدتی به سراغ شرق بیاید.

تداوم جنگ های منطقه ای تا زمان احیای احتمالی غرب / نگرانی غرب از اتحاد روسیه، چین و ایران

تا زمانی که اروپا یک جایگاه قوی در برابر غرب به دست  نیاورد هرگز وارد یک جنگ همه جانبه جهانی بر علیه کشورهای متحد شرقی نمی شود. تا آن زمان جنگ ها منطقه ای باقی خواهند ماند و همه سعی غرب این است که جلوی تشکیل یک جبهه شرق یکپارچه و متحد جهت رویارویی جهانی را بگیرد. غرب سعی دارد به شکل جداگانه به سراغ روسیه و ایران و چین برود و کاری نکند که این سه کشور با یکدیگر متحد شوند. غرب قبلا همین اشتباه را در سال 2014 به بعد در بخش اقتصادی و با اعمال تحریم های مشترک علیه ایران و چین و روسیه انجام داده بود و به همین علت شکست خورد. باید منتظر ماند و دید جبهه شرق چه پاسخ هوشندانه ای به این تهدیدهای هستی شناسانه خواهد داد.

عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
هنر و فرهنگ1
کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم
کتاب چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی منتشر شد:

کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم

کتاب«چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی»جدیدترین اثر دکتر هادی خانیکی با گردآوری وتدوین حبیب راثی تهرانی، با نگاهی ارتباطی به بیماری کرونا، به‌تازگی ازسوی مرکز نشر دانشگاهی منتشر و راهی بازار نشر شده است.
فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!
حمایت بی‌شرمانه شاهین نجفی از فحاشی و توهین عناصر ضدانقلاب به مردم ایران:

فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!

شاهین نجفی خواننده هتاک، فحش دادن را بخشی از ابزار کار خود و از سنت‌های خود و عناصر ضد انقلاب دانست و خواست که مردم فحاشی کردن را به عنوان بخشی از فرهنگ و سنت‌های خود بپذیرند!!
هنر و فرهنگ2
دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد
معرفی کتاب: "دروازه بانی"، اثر پاملا شومیکر، ترجمه دکتر حسین افخمی:

دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد

بنابر نظر پاملا شومیکر، استعاره "دروازه‌بانی" را می‌توان برای هرموقعیت تصمیم گیری و با هرمیزان اطلاعات به کار برد؛ چه این انتقال از طریق کانال‌های جمعی و چه از طریق کانال های بین‌فردی باشد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار