عطنا - بعد از گذشت 65 سال از عمر آموزش دانشگاهی روابط عمومی در ایران اعلام شد که از مهرماه 1401 دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، به عنوان دانشکده مادر رشته های روابط عمومی در ایران، برای نخستین بار در دو گرایش در مقطع کارشناسی ارشد روابط عمومی دانشجو می پذیرد. تحلیل تجربه بیش از نیم قرن آموزش دانشگاهی روابط عمومی ایران و ارزیابی راه اندازی دوره کارشناسی ارشد روابط عمومی، نیازمند پاسخ به چند سوال است؛ اینکه آموزش روابط عمومی چه سیر تحولی را طی کرده است؟ با چه مساله ها و چالش هایی روبه رو بوده است و چه چشم اندازی برای آن ترسیم شده است؟ پس از مروری تاریخی سعی می کنم به این سوالات پاسخ دهم.
نخستین تلاش برای آموزش دانشگاهی روابط عمومی به بهمن ماه سال 1345 بر می گردد که با تلاش دکتر کاظم معتمدنژاد و چند استاد دیگر «موسسه عالی مطبوعات و روابط عمومی» زیر نظر موسسه کیهان تاسیس شد و در پاییز ۱۳۴۶ در رشته های روزنامه نگاری، روابط عمومی و تبلیغات، فیلم برداری و عکاسی و مترجمی شروع به جذب و گزینش دانشجو کرد که در خاورمیانه بی نظیر بود. در خردادماه ۱۳۵۰ موسسه عالی مطبوعات و روابط عمومی به «دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی» تغییر نام داد.
بعد از انقلاب اسلامی سال 1357، به دلیل انحلال دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی، رشته روابط عمومی نیز تعطیل شد. دانشکده و گروه های آن در دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی در مجتمع دانشگاهی ادبیات و علوم انسانی ادغام شد و در سال ۱۳۶۰ به دنبال جدا شدن رشته علوم سیاسی از این مجتمع، به دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی تغییر نام داد. احیای رشته مستقل علوم ارتباطات اجتماعی از اوایل دهه ۱۳۷۰ که حدود ۱۰سال، تنها به عنوان یک گرایش کاربردی علوم اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبایی فعالیت داشت، به صورت یک رشتهء مستقل دانشگاهی با دو شاخهء روزنامهنگاری و روابط عمومی درآمد. که نهایتا در سال ۱۳۹۲ بعد از سه دهه، دانشکده مستقل علوم ارتباطات مجدداً احیا شد.
عمر «آموزش دانشگاهی» روابط عمومی از تاسیس «واحد روابط عمومی» در سازمان های ایرانی کمتر است. در واقع تاسیس واحد روابط عمومی سازمان های ایرانی به سال 1330 هجری شمسی بر می گردد که نخستین واحد روابط عمومی در شرکت نفت ایران و انگلیس ایجاد کشور شد که در سال ها و دهه های بعد به تدریج سایر شرکت و نهادها دولتی و غیردولتی واحد روابط عمومی را در ساختار سازمانی خود ایجاد کردند. به عبارتی ما با یک فاصله و تاخیر زمانی حدود 15 ساله از تاسیس واحد روابط عمومی در سازمان ها و آموزش دانشگاهی و تخصصی روابط عمومی در ایران روبرو هستیم که شاید همین امر مساله هایی را در حوزه پاسخگویی آموزش دانشگاهی روابط عمومی نسبت به نیازها و دغدغه های شرکت ها و کسب وکارهای مختلف پدید آورده است.
یکی از مساله ها و چالش های تاریخی و مزمن آموزش دانشگاهی روابط عمومی در ایران چه در دانشگاه علامه طباطبایی و چه در دانشگاه علمی –کاربردی و دانشگاه آزاد اسلامی، ناهمخوانی آموزش ها و به روز نبودن سرفصل های آموزشی با نیازهای روز و واقعی سازمان ها و کسب وکارها بوده است. تا جایی که هنوز در سرفصل های آموزش دانشگاهی به مباحث نظیر مدیریت شهرت، مدیریت مساله، روابط رسانه ای، مدیریت رویداد، ارتباطات بحران، روابط حاکمیتی، روابط با سرمایه گذاران و ذینفعان، ارتباطات سازمانی، تعلق سازمانی، تدوین و برنامه ریزی کمپین، ارتباطات یکپارچه مسئولیت اجتماعی شرکتی و نظایر آن پرداخته نمی شود.
از پیامدهای مهم این ضعف تاریخی کیفیت و روزآمد نبودن آموزش دانشگاهی، ظهور و رشد آموزش های غیردانشگاهی جزیره ای، غیرهدفمند و نابسامان روابط عمومی از سوی موسسات و افرادی بوده است بعضاً از تخصص و صلاحیت علمی و حرفه ای کافی در حوزه آموزش روابط عمومی و متون آموزشی برخوردار نبوده اند اما به دلیل فقدان اثربخشی آموزش دانشگاهی، ظهور و بروز این موسسات غیردانشگاهی با استقبال میدان و بازار روبه رو بوده است.
چالش دیگر آموزش دانشگاهی روابط عمومی در ایران، تئوریک بودن سرفصل ها و فقدان کارگاه های تجربه عملی توسعه مهارت ها و تخصص ها و خلاقیت های روابط عمومی در دانشگاه ها است. هنوز یک سازوکار مدون و عملیاتی دارای ضمانت اجرای دقیق و با کیفیت و اثربخش در مقوله کارورزی(ماموریت های علمی آموزشی دانشجویی با هدف کسب تجربه در کسب و کارها و شرکت ها و سازمان ها) در هیچکدام از دانشگاه های متولی آموزش روابط عمومی وجود ندارد و بعد از 65 سال از راهبرد تعاملات شخصی استادان و مدیران دانشگاه برای معرفی دانشجویان به مراکز و شرکت های برای کارورزی استفاده می کنند.
این رویه نادرست و غیرهدفمند به کاهش انگیزه دانشجو و اتلاف انرژی و عمر آنها در یادگیری دانش و مهارت های کاربردی در عرصه عمل منجر شده است که در نهایت به خروجی نیروی های انسانی غیرمتخصص/ کم تخصص و کارنابلد منجر می شود که نه کسب و کارهای از می توانند آنها را استخدام کنند و نه خود فارغ التحصیلان می توانند کسب و کاری را راه اندازی کنند.
یکی دیگر از چالش های آموزش دانشگاهی روابط عمومی، بحران تولید ادبیات در حوزه روابط عمومی ایرانی است.وقتی ادبیات روابط عمومی اندک، ضعیف و مساله محور نباشد، آموزش دانشگاهی هم ضربه می بیند. پژوهش پشتوانه آموزش است و در صورت فقدان مطالعات و پژوهش نمی توان آموزش اثربخش و درستی انجام داد. گرچه طی نیم قرن گذشته، کتاب ها و مقالات و مطالعات اندکی در ایران تالیف و ترجمه و انجام شده است. اما به دلیل تحولات سریع اجتماعی و فناوری، ادبیات تولید شده از انتظارات و دغدغه ها سازمان ها و کسب وکارها از روابط عمومی عقب است. لذا یکی از مهمترین وظایف نظام دانشگاهی، توجه به امر تولید ادبیات در قالب مطالعات و پژوهش ها، ترجمه و تالیف هدفمند و مساله محور در مورد روابط عمومی در جامعه ایران است که من از آن به عنوان «روابط عمومی ایرانی» نام می برم. ما ادبیات و داده های علمی غنی و دقیق و کافی در مورد وضعیت، مساله ها و چالش ها و راهبردها وظرفیت های روابط عمومی ایرانی برای کمک با سازمان ها و بازار نداریم. تولید ادبیات مساله محور و هدفمند مستلزم تعریف دوره های کارشناسی ارشد و دکتری روابط عمومی در دانشگاه و پژوهشگاه ها و مراکز و انجمن های علمی است. همچنین مستلزم شکل گیری یک تعامل ارگانیک بین نظام آموزش و پژوهش دانشگاهی روابط عمومی و صنعت و کسب وکارها و مراکز نوآوری و شتاب دهنده ها است تا امر پژوهش و آموزش به نیازها و مساله های روز پاسخ دهد.
شورای تحول و ارتقای علوم انسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی در اواخر سال 1399به پیشنهاد دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، سرفصل آموزشی و برنامۀ درسی کارشناسی ارشد روابط عمومی را در ۵ گرایش «روابط عمومی و امور اجتماعی»، «روابط عمومی و امور بینالملل»، «روابط عمومی و امور فرهنگی»، «روابط عمومی و صنعت و بازرگانی» و «روابط عمومی و رسانههای اجتماعی» تصویب کرد که از مهرماه 1401 در دو گرایش «صنعت و بازرگانی» و «امور بین الملل» در دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی دانشجو می پذیرد.
راه اندازی دوره کارشناسی ارشد روابط عمومی، هر چند دیر است، اما کاری درست، مطلوب و ناگزیر برای توسعه و تقویت حوزه آموزش و پژوهش روابط عمومی است. گرچه تعریف گرایش های دیگری نظیر روابط عمومی بحران با توجه به حادثه خیز بودن کشور نیز از اولویت برخوردار هستند. در مجموع توسعه دوره های تحصیلات تکمیلی در دانشگاه ها، نوید یک آینده مطلوب را برای آموزش و پژوهش روابط عمومی در ایران می دهد که به ارتقای کیفیت و هدفمندی آموزش و انجام مطالعات و پژوهش های بنیادی، توسعه ای و کاربردی در حوزه روابط عمومی کمک می کند.
به نظر می رسد که نظام آموزش دانشگاهی روابط عمومی برای ایفای نقش اثربخش و کارآمد در تربیت و پرورش نیروهای متخصص، نیاز به پوست اندازی و تحول بینادین در رویکرد آموزشی و پژوهشی، روزآمد کردن و استانداردکردن محتوای آموزشی، کاربردی محور کردن آموزش ها و مساله محور کردن پژوهش ها و هم آهنگی با تحولات و نیازهای مخاطبان/ کاربران، سازمان ها، کسب وکارها و بازار دارد.
نویسنده: منصور ساعی، استادیار ارتباطات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: