عطنا - سعید طاووسی مسرور در ابتدای گفتوگو درباره وضعیت ادبیات آیینی و اتصال آن به جریان فکری امروز چنین میگوید: گرچه از این حیث در شرایط قابل قبولی نیستیم اما اینگونه هم نیست که نویسندگان در حوزه شعر و ادبیات آیینی در یک خلأ برای خودشان کار کنند. فضا تا حدی مناسب است اما چنانکه باید و شاید نیست.
به گفته سعید طاووسی مسرور وقتی نویسندگان میخواهند سراغ مقاطعی از تاریخ همچون دوران زندگی پیامبر(ص)، وقایع عاشورا و... بروند به طور متعارف به بطن همان مقطع میروند و داستانی را از آثار تاریخی و روایی انتخاب و یا تخیل میکنند و در موردش مینویسند که شخصیت اصلی داستان یا واقعی است یا خیالی. اما کمتر شاهد این هستیم که داستانی در فضای امروز اتفاق بیفتد و سپس به نحوی با تاریخ یا یک شخصیت قدسی پیوند بخورد. البته در سینما آن را بیشتر میبینیم اما در فضای ادبیات کمتر این فضا وجود دارد.
داستانهای تاریخی کلیشه شدهاند
وی درباره دلایل این کماقبالی در فضای داستانی باوجود اینکه قدرت مانور بیشتری نسبت به سینما دارد، اینطور میگوید: به نظرم آثار تاریخی ما کلیشه شده و بیشتر اینگونه است که اصلش تاریخی است و از اواخر ماجرا وارد شرایط امروز میشود. البته نمونههای خوبی هم وجود دارد همچون رمان «قدیس» ابراهیم حسنبیگی که داستان درباره امیرالمؤمنین(ع) است اما در زمان ما رخ میدهد و با شخصیت حضرت امیر(ع) ارتباط پیدا میکند.
این پژوهشگر معتقد است؛ این شیوه داستانگویی که گذشته را به امروز بیاورند در هنر و ادبیات غرب بیشتر جا افتاده، در حالی که ما امروز را به گذشته میبریم و یک رویکرد تطبیقگرا داریم. درواقع از تاریخ برای امروز استفاده کرده و تصور میکنیم فقط باید شخصیتها و وقایعی را پیدا کنیم که شبیه امروز باشد و یک تطبیق بعضاً سطحی و آبکی هم بدهیم که مثلاً این شخصیت شبیه فرد خاصی است. در حالی که دست نویسنده باز است و میتواند ایدهپردازی کند. به طور مثال داستان کوتاهی به نام «تعمیرکار» درباره حضرت مسیح در ادبیات غرب نگاشته شده؛ در این داستان حضرت عیسی شخصیتی است که به زمان حال میآید و در یک فروشگاهی مشغول تعمیرات میشود. در واقع او آمده تا زندگی امروز بشر را اصلاح کند. این داستان ایده بسیار جذابی دارد و خوب است اهالی ادبیات ما نیز بیشتر به این سمت بروند و از قالب کلیشه خارج شوند.
این پژوهشگر در پاسخ به این پرسش که آیا فکر نمیکند پرهیز از ورود به چنین فضایی در ادبیات داستانی به دلیل حفظ شأنیت و تقدس ائمه(ع) باشد و اینکه نویسندگان ناچار به حفظ چنین فاصلهای هستند، مانند آنچه در سینما و مشخصاً برای «رستاخیز» رخ داده است، میگوید: لزوماً این جنس روایت داستان کسر شأن اهل بیت(ع) و نفی قداست آنها نیست. مسئله فیلم «رستاخیز» این بود که شمایل و تصویر قدیس محل اختلاف میان مراجع است و حتی در میان اهل سنت هم این بحث مطرح است، همانگونه که در فیلم «محمد رسول الله(ص)» ساخته مصطفی عقاد تصویری از رسولالله و صحابه دیده نمیشود. البته اهل سنت بعدها فیلمهایی ساختند که حضرت علی(ع) و حسنین(ع) را نشان میدهد و حتی برای خلیفه دوم نیز سریالی تولید شد. بنابراین مباحث مربوط به شمایل و اختلاف میان آن در جهان اسلام از گذشته وجود داشته اما مخالفتهایی که با «رستاخیز» شد تنها مربوط به شمایل نبود و در روایتگری و شخصیتپردازی هم مباحثی مطرح شد. البته اگر بپذیریم مشکل «رستاخیز» در نمایش شمایل بود در ادبیات حتی همین مسئله را هم نداریم و نویسنده میتواند اهل بیت(ع) را تصویر کند و فضای متن، این امکان را به او میدهد.
نویسندگان مطرح پیشقدم شوند
طاووسی مسرور درباره وضعیت داستان و شعر آیینی در بهکارگیری مؤلفههای مذکور تأکید کرد: براساس این مؤلفهها داستان داریم اما در این زمینه باید بیشتر کار شود. اگر تعدادی از نویسندگان مطرح این راه را باز کنند شاید عدهای هم پشت سرشان بیایند. در حال حاضر این پرسش مطرح است که ما درباره پیامبر(ص) چه اثر شاخصی داریم؟ واقعاً دستمان خالی است. اگر کتاب «آنک آن یتیم نظر کرده» استاد سرشار را ببینید متوجه میشوید این کتاب نه رمان است، نه تاریخ و نه داستان و اصلاً تکلیفش روشن نیست. از آن استقبال هم شده چون چیز دیگری وجود ندارد. اما موضوع این است که تا بهحال درباره شخصیت اول داستان چه تولیداتی داشتهایم، اصلاً چه تصویری از پیغمبر اکرم(ص) داریم که در ذهن همه جا افتاده باشد؟
در فضای سینما هم آنچنان چیزی وجود ندارد در حالی که براساس یک گزارش ترجمهشده غربی که در مجله زمانه هم منتشر شد حضرت عیسی(ع) در ۱۸۰ اثر سینمایی بازنمایی شده در حالی که پیامبر(ص) تنها در دو اثر سینمایی بازنمایی شده است. حال اگر ادبیات مکتوب خارجی درباره حضرت عیسی (ع) و پیامبر را هم مقایسه کنید میبینید فاصله از کجا تا به کجاست! نمونه دیگر اینکه امام حسین(ع) در زندگی ما جاری است، کتابهایی هم وجود دارد اما یک رمان شاخص درباره ایشان نداریم. البته در شعر اوضاع بهتر است. خوشبختانه ما شعر عاشورایی غنی از گذشته تا امروز داریم اما در زمینه رمان، داستان کوتاه و ناداستان هنوز با آن نقطه قابل قبول خیلی فاصله داریم.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: