عطنا - عطنا از این پس دل نوشته ها، اشعار و متون ادبی دانشگاهیان علامه طباطبایی را منتشر می کند. در صورت تمایل می توانید مطالب خود را از طریق دایرکت حساب عطنا در اینستاگرام (atna.ir) ارسال کنید.
نیمکت پوسیده شده که نمیدانم از فرط خستگی است یا فرتوتی، به درخت چنار کهن بارتر از خود تکیه داده است...
و از کثرت تنهایی، تمنای نشستن عابران دغدغه مند این شهر پر ز تلاطم را دارد.
در کنارش نشستم...
آری من در کنارش نشستم نه بر تن خسته و شکسته و رنجورش...
نفس هایی که به سختی ادا می شوند...
چه همزادیست با من...!
شاید بفهمدم و بفهممش...
انسان ها هم صحبت های خوبی برای من نبوده اند. تو با من حرف بزن...
برایم گله کن...!
از عشاق رنج کشیده ای گله کن که از درد جدایی، بر روی تن تو با کوله باری از اندوه گریستند و تو درد آنان را با تموم وجود خود دریافتی اما وقتی به وصال رسیدند تو را برای همیشه ترک کردند.
آری تو شاهد بوده ایی، شاهد وصل ها و فصل های بسیار ...
تو عشق دیدی، رنج دیدی، غم دیدی، اما تنها ماندی...
آوار شو بر سر خودت، آوار شو که تنهایی آوارگی دارد...
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: