عطنا- توسعه و پیشرفت کشور دغدغه همه ماست، اگر توسعه را تغییر و تکامل تدریجی و همه جانبه ی جامعه و ساختارهای آن به سمت اهداف آن جامعه بدانیم؛ کاملاً طبیعی است که تفاوت در اهداف، لزوماً نمایانگر وجود تفاوت درمفهوم، جهت، الگو، اولویت و برنامه های توسعه خواهند بود. تفاوت در الگوهای توسعه نیز به نوبه ی خود موجبات تفاوت در ساختارهای اجتماعی را به بار می آورند و این ساختارهای اجتماعی هستند که به صورت انبوه تولید نیروی انسانی مؤمن انقلابی، بی تفاوت و یا لامذهب را به دنبال دارند.
بنابراین بسیار ساده اندیشانه است که بر اساس الگو و روش های توسعه ی غربی در پی ساختن جامعه ی اسلامی باشیم؛ این مقوله ای است که بیش از سه دهه مورد غفلت بدنه ی کارشناسی نظام اسلامی واقع شده و علیرغم هشدارهای مکرر رهبر معظم انقاب اسلامی هنوز عده ای بر طبل جدایی دانش از ارزش می کوبند و به بهانه ی احترام به رهاوردهای تجربه ی بشری، سعی در کشاندن نظام در مسیر توسعه ی غربی داشته و رؤیای انحال آندر اقتصاد جهانی را در سر می پرورانند.
البته در این باره بایستی متفکرین و علمای مسلمان و انقلابی را مورد نقد قرار داد که چرا هنوز پس از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی اندرخم کوچه ی اول، یعنی اثبات و مفاهمه ی ضرورت تبیین الگوی توسعه و پیشرفت اسلامی- ایرانی مانده ایم، چه رسد به تبیین و تولید چنین مفهومی؟
از این که بگذریم سؤال بعدی این است که محور توسعه چیست و بخش اساسی که باید بر آن همت گماشت، کدام است؟ این همان سؤالی است که ما را به فلسفه ی آموزش و پرورش می رساند.وقتی به بیانات مقام معظم رهبری و آرمان های انقلاب نظر میکنیم متوجه می شویم شاخصه هایی فرهنگی همچون دین داری، اخلاق، عقلانیت، عدالت، صداقت، ایثار و از این دست شاخصه ها که نوعاً از جنس فرهنگ هستند، برای ما موضوعیت و محوریت دارند. چرا که محوریت در توسعه ی اسلامی در میان بخش های سیاست، فرهنگ واقتصاد با بخش فرهنگ است درحالیکه در توسعه ی غربی اقتصاد، بخش محوری است؛ جهت ایجاد یا رشد این شاخص های فرهنگی ما نیازمند توسعه انسانی هستیم و این نوع توسعه مستلزم رشد و تحول در نظام تعلیم و تربیت و به طور خاص نهاد آموزش و پرورش می باشد،
این نهاد تحول خود را بر مبنای سند تحول بنیادین پی میگیرد ولیکن این تحول محقق نشده ، از عوامل اقتصادی و بودجه و... که بگذریم کلی نگری در سیاست های اجرایی سند موجب شده این نهاد برای تحول خود، درگیر کلافی سردرگم شود در این حال تحولات مختلف در حوزه رسانه و پدیده آموزش از راه دور در کرونا موجب شد دانش آموزان زودتر از آنچه پیش بینی می شد در رسانه های دیجیتال مستحیل شوند ، هرچند پیش از کرونا نیز این تاثیرات فرهنگی در جامعه دانش آموزان رسوخ کرده بود ولیکن با شدت فراگیری بصورت یکباره این چالش چند برابر شد.
این در حالیست که نظم نوین جهانی برای این شرایط برنامه داشته یا حداقل مقدمات لازم را در افرادجامعه آماده کرده ، حقیقت این است که آموزش و پرورش امروزه از سر تاذیل خود دارای ایرادات جدی است، از مسائل مربوط به جذب و پذیرش فرهنگیان تا کم توجهی به آموزش در مدارس روستایی همه و همه از یک عامل بر می خیزد؛ کلی نگری و فقدان برنامه های عملیاتی و همچنین فقدان انگیزه در بدنه این نهاد موجب شده که در برابر فرهنگ وسبک زندگی بر آمده از رسانه های دیجیتال و دور از شاخصه های فرهنگی مورد تاکید برای پیشرفت اسلامی دستی خالی داشته باشد و خشت اول جامعه در این نهاد، کج نهاده شود و اساسا با این اوضاع پیشرفت و تحول در کشور امری دور از دسترس و پیچیده است .
منبع: نشریه دانشجویی حنیفا – شماره 23
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: