عطنا - با توجه به شکست نیروهای ارمنستان از جمهوری آذربایجان در جنگ دوم قرهباغ و از دست دادن منطقه قرهباغ کوهستانی و مناطق اشغالی اطراف آن، اندیشیدن به تولدی دوباره برای ارمنستان دور از ذهن مینماید اما روند تحولات بعد از جنگ دوم قرهباغ به گونهای رقم میخورد که ابعاد پیچیده جنگ دوم قرهباغ را نمایان میسازد.
مسئله مهمی که بعد از جنگ از آن غفلت شد این بود که پاشینیان شکست خورده در جنگ، چگونه دوباره در انتخابات پیروز شد؟ چگونه ائتلاف آقای پاشینیان بعد از شکست در جنگ، حدود 54درصد در نظام دموکراتیک و پارلمانی رأی میآورد؟ روبرت کوچاریان بعد از انتخابات ارمنستان مصاحبه کرد که من در تاریخ جهان، دو نفر را به یاد دارم که بعد از شکست در جنگ، همچنان در قدرت باقی ماندند: یکی صدام حسین بعد از جنگ 1990 کویت و دیگری نیکول پاشینیان بعد از جنگ دوم قرهباغ.
این در حالی است که به لحاظ تبارشناسی، آقای پاشینیان در طول تاریخ ارمنستان، تنها کسی است که اهل ارمنستان میباشد. لوون تر پتروسیان که اهل حلب سوریه بود و روبرت کوچاریان و سرژ سارگسیان هم اهل قرهباغ بودند. در واقع نیکول پاشینیان نخستوزیر و آرمن سارگسیان رئیسجمهور فعلی ارمنستان بعد از سی سال، نخستین کسانی هستند که از خود ارمنستان میباشند. پاشینیان نماینده طیفی در ارمنستان است که از چند چیز خسته شدهاند: الف) جنگ قرهباغ؛ ب) انزوای ارمنستان؛ ج) وابستگی به دیاسپورای ارمنی خارج از ارمنستان.
دیدارهای متوالی اخیر بین ارمنستان و ترکیه حلقه مفقوده این پازل پیچیده است. ارمنستان از قرهباغ کوهستانی خسته شده بود و صرفاً به اصرار روبرت کوچاریان و سرژ سارگسیان که اهل قرهباغ بودند؛ به مدت سی سال هزینه منطقهای و درگیری با جمهوری آذربایجان و هزینه حیثیتی بینالمللی اشغال قرهباغ و مناطق اطراف آن و عدم شناسایی بینالمللی جمهوری آرتساخ را به دوش کشید. تمرکز ارمنستان بر قرهباغ کوهستانی و نگهداری سی ساله آن، مانع از کسب هویت بینالمللی ارمنستان و خروج از انزوای تاریخی در قفقاز جنوبی شد و وابستگی همیشگی به دیاسپورای ارمنی خارج از ارمنستان که خود را بازماندگان قتلعام 1915 توسط ترکیه میدانند، هویت ارمنی را بیش از پیش تکه تکه کرد.
پاشینیان برآیند رهایی جامعه ارمنستان از سی سال حبس تاریخی ارمنستان در قفقاز جنوبی است. ارمنستان نیازمند دسترسی به آبهای آزاد است و بهترین راه ممکن، حذف ذهنیت تاریخی نسبت به ترکیه و خروج از بنبست قفقاز از طریق دریای مدیترانه است. افزایش دیدارهای ارمنستان و ترکیه بعد از جنگ دوم قرهباغ، در راستای ترمیم و تقویت روابط دوگانه و کسب هویت جدید منطقهای و بینالمللی توسط ارمنستان است. این در حالی است که نزدیکی ارمنستان به ترکیه، هر چند به ارمنستان کمک خواهد کرد تا به اهداف لایه لایه خود از جنگ قرهباغ برسد اما پهلوگیری کشتی ارمنستان و حتی جمهوری آذربایجان بر ساحل ناتو، قفقاز جنوبی را در یک روند نامحسوس در اختیار پیمان آتلانتیک شمالی قرار خواهد داد و این مسئله با توجه به استقرار روسیه در قرهباغ و حضور گرجستان در جبهه غرب میتواند رویارویی ناتو و روسیه را اجتنابناپذیر نماید. این امر زمانی تقویت میشود که اوکراین نیز به دنبال عضویت در ناتو است و واکنش روسیه در ادامه این تحولات، مفهوم قدرت در نظام بینالملل را دچار تغییر خواهد کرد و چون قفقاز جنوبی در عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران نیز واقع شده است; ایران از درک پیچیدگی و حساسیت این منطقه ناگزیر است.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: