به گزارش عطنا، رویکردهای مقاومت نظری گرامیداشت شهادت حاج قاسم سلیمانی و شهید حاج محسن فخریزاده با حضور دکتر غلامرضا ذکیانی، دانشیار ادبیات فارسی و خارجی دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر احمد عابدی، رئیس دانشگاه علوم و قرآن کریم، دکتر سیدمحمود یوسفثانی، دانشآموخته دکتری فلسفه، دکتر سیدحسن شهرستانی رییس سازمان اسناد ملی، دکتر ابراهیم اصولیهریس، دکتر مسعود آذربایجانی، استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، دکتر محمدجواد رودگر، دانشیار گروه عرفان پژوهشکده حکمت و دین پژوهی، دکتر عبدالله محمدی کارشناس حکمت و فلسفه، دکتر محمد محمدرضایی، پژوهشگر، دکتر سید احمد غفاریقرهباغ، استادیار موسسه حکمت و فسلفه ایران و آقای مهدی فخریزاده، دوشنبه، 29دی به صورت برخط(آنلاین) برگزار شد.
غلامرضا ذکیانی در جایگاه اولین سخنران گفت: «موضوع صحبت من مقاومت مکّی تا مقاومت مدنی است. اگر علوم را در دستههای انتزاعی و انضمامی دستهبندی کنیم، فلسفه انتزاعی است. انسانها نیاز به خوراک، پوشاک و... داشتند و به جمع پی بردند، زیرا هرکسی نمیتوانست به تنهایی به زندگی خود بپردازد. ضرورت اعتبار پول بعد از مبادله کالا به کالا مشخص شد. افراد هم در خدمت دیگران بودند و هم دیگرا ن را به استخدام در میآورند که اصل استخدام نام داشت. دعواهایی میان آنها صورت میگرفت که اصل نزاع نام داشت. بعد از دعواها کسی را انتخاب میکردند تا میان آنها قضاوت کند که اصل ریاست نام داشت. نزاع میان جوامع مختلف از طریق به کار درآوردن افراد صورت میگرفت.
مقاومت در مکه با مقاومت در مدینه متفاوت بود. مقاومت در مکه بر اساس اصول دین بود. افراد مورد شکنجههای بسیاری قرار میگرفتند. در مدینه افراد با خلأ مقاومت روبرو هستند. پیامبر در آنجا حکومت میکند و ایستادگی افراد، طور دیگری بود. اقسام جنگ جاهطلبانه، بهانۀ برای جنگ و استفاده از هر وسیلهای برای جنگ است. ولی جنگ عدالتطلبانه بیشتر به عدالت تاکید دارد تا جنگ. پیامبر جهاد را به اصغر و اکبر تقسیم میکند. اسلام مقلد و طرفدار شمشیر نبود. دانشمندان ایرانی را اگر مقلد بدانیم توهین به فهم و شعور ایرانیان است. در قرآن بیش از مسائل عرفانی با خشیت و ترساندن مقابلیم که این توهین به شخصیت پیامبر است.
اسرائیل مملو از خشونت، کشورگشایی و زورگویی بود با کشورهای زیادی به جنگ پرداخت و برآنها حکومت کرد. مقاومت باعث محدود کردن اسرائیل بود و اسرائیل را محدود به سرزمین خود کرد که این مقاومت مکی بود. اگر در برابر داعش مقاومت نمیشد کشتار، وحشت و ترس زیاد شامل کشور ما هم میشد. افراد که هدفشان ایران بود تا جنایت انجام دهند ولی سردار سلیمانی روبهروی آنها مقاومت کرد و نگذاشت وارد ایران شوند.
سردار سلیمانی از قدرت سیاسی و جناحی جلو میرفت و یک اسطورۀ ایرانی بود که جوامع ایرانی به شدت به این اسطوره احتیاج دارد. سردار سلیمانی را مصادره و جناحی نکنیم. پدیدههای ملی نباید به جناح تبدیل شود زیرا شدت و ضربۀ بزرگی به کشور وارد میشود».
سیدمحمود یوسف ثانی در جایگاه دومین سخنران به ارائه دیدگاه خود پرداخت: «شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس ضربات بزرگی از جهات فقدان این بزرگواران به ما وارد کرد.
اگر در هرجایی افراد شاخصی داشته باشیم که به عنوان الگوی آن صنف معرفی کنیم بسیار در جهت راهیابی و میل مقاصد افراد به هدف مورد نظر وجود دارند، مثلا کسانی که لباس روحانی میپوشند و میخواهند به جامعه خدمت کنند، نمونۀ شاخص روحانی متفکر، آگاه به زمان و دلسوز فکر ما به سمت شهید مطهری میرود و او را نمونۀ شاخص روحانی متفکر و دلسوز میدانیم.
در گروه لشکری و نظامی که شغل بسیار حساسی است، یک شاخص و نمونه که هر فردی در لباس نظام و در شغل نظام است از سرباز تا عالیترین درجهها از او الگو بردارند و پاسداشت نظام و کشور ملاک آنها باشد به هیچ شک و تردیدی شهید قاسم سلیماین در فکر ما میآید و او را نمونۀ شاخص یک نیروی نظامی و وفادار مخلص میدانیم.
اولین و مهمترین شاخص فرد نظامی آگاهی از جایگاه خود و غلبه بر امکانات و ویژگیها است که برای شهید سلیمانی این امر بسیار آشکار است. شهید سلیمانی در سطح جهانی به اغراق افرادی که با او دشمن نیز بودند در میآید و او را برجستهترین فرماندۀ جهانی میدانند.
ویژگی دوم شهید سلیمانی که مورد توجه است داشتن شجاعت و شهامت اوست. فعالیتهای نظامی او در کشور و خارج از کشور بسیار روشن است. روش و رفتار او بسیار ترغیب کنندۀ افرادی که در نزدیک او بودند و یا کسانی که در نزدیکی او نبودند ولی میشنیدند بود.
شهید سلیمانی پس از ورود به پاسداری تا روز شهادت هیچگاه از توجه به فعالیت ذاتی غافل نماند. با آنکه جایگاههای دیگری نیز برای شهید سلیمانی بود ولی او در وظیفۀ ذاتی خود ماند و به بهترین نحو این وظیفه را انجام داد.
حضور شهید سلیمانی دشمن را تضعیف میکرد. خصوصیت دیگر شهید سلیمانی نگاه فراملی بود که فقط به منافع و مصلحت کشور خود متوجه نبود و تمام جهان اسلام، محل توجه و ملاحظۀ او قرار داشت و هرجایی که حضور او مؤثر بود حضور داشت و دشمن را از کشور اسلامی بیرون میراند، همانطور که از کشور خود محافظت میکند از کشورهای مسلمان دیگر هم محافظت میکند و افراد آن کشور را مثل مردم کشور خود عزیز میدانست.
از دیگر ویژگی او تواضع، فروتنی و خشوع است. انسان عادی در جایگاهها، تحت تاثیر منصب و توجه اطرافیان قرار میگیرد ولی شهید سلیمانی تحت تاثیر جایگاه نبود. او خود را سرباز نظام میدانست که حتی بر سنگ مزار او نیز همین صفت را نوشتهاند. شهادت ایشان بسیار قابل توجه است. روحیۀ شهادت طلبی ایشان هرروز تقویت میشد و آرزوی رسیدن به دوستان شهید در او شدت میگرفت. شهامت و قدرت او سبب شده بود که در صحنۀ مبارزه دشمنان نمیتوانستند با او بجنگند و با حمایت و خیانت دشمن، چنین فاجعهای رخ داد.
عبرت تاریخی خوبی نیز میشود از شهادت او گرفت. قاتل او بهرهوریهایی نیز میبرد و درست وقتی میداند تمام کارهایی که باید را انجام داده است، در سالگرد شهید سلیمانی ضربۀ مهلکی بر قاتل او وارد میشود. و قرار گرفتن در این وضع از کشته شدن بارها بدتراست و او بیاعتباری نزد دیگران پیدا میکند».
مهدی فخری زاده در جایگاه سومین سخنران گفت: « مسئله امروز، مسئله مقاومت است. شرایط حاد در جهان و در ایران حاکم است ما با مسئله مقاومت روبهرو هستیم. این مسئله اگر درست پیگیری شود شرایط ما را به سمت بهبود خواهد برد. دشمن بیکار نمیماند و با تحریم و فشارهای اقتصادی میخواهد به اهداف خود برسد. مقاومت سیاسی و مقاومت اقتصادی و... انجام میشود ولی بهترین مقاومت، مقاومت علمی است. تاثیر مقاومت علمی و خودکفایی علمی را در حوزۀ نظامی دیدیم. ما باید همزمان خودکفایی نظامی و علمی انجام دهیم. دشمن با روشهای مختلف مثل برجام و ترور فیزیکی باعث شکستن مقامت میشود. وظیفۀ ما این است که آگاه باشیم، آگاهی بدهیم و رشد کنیم. تنها هدف دشمن نبودن افراد مناسب در جایگاههای مناسب است و با ترور مغزهای متفکر به این هدف خود میرسد.
فرار مغزها یکی دیگر از اهداف دشمنان است. نخبگان را از کشور ما میگیرد و بیشترین استفاده را از نخبگان میبرد. جلوگیری از افراد نخبه و تأثیرگذاری آنها در نبودن جایگاه مناسب از اهداف دیگر است. در عین حال که افراد مناسب برای جایگاهها داریم، افراد نامناسب در جایگاهها هستند. مرحلۀ بعد ترور شخصیت است که هیچ محدودیتی هم ندارد. ترور اقتصادی، فشارهای اقتصادی، صفتهای نامناسب و... از اهداف دیگر دشمن است. دشمن به ترور افراد دست میزند، درگیر نبردهای سیاسی، فشارهای سیاسی و... افراد از خدمترسانی محروم میشوند و آخرین مرحله ترور فیزیکی است. مسئله مقاومت یکی از اساسیترین راه نجات از این شرایط است و پیروی از راههایی که مقاومت ما را رشد دهد. مقاومت علمی مهمترین مقاومت است. خطرها را بشناسیم و روبهروی آنها بایستیم. باید راهکارهایی در برابر فرار مغزها، شایسته سالاری، نفوذ و... پیدا کنیم تا این جریانها کاهش پیدا کند.
سید حسن شهرستانی در جایگاه چهارمین سخنران گفت: «ضد قهرمان کسی است که در مقابل خدا سجده نمیکند، تواضع ندارد و به بندگان و آفریدههای خدا نیز لطف ندارد. قهرمان خداشناس و دادگستر است که در فرهنگ و ادبیات ما وجود دارد. در داستان کاوه با نبرد زهاک، کاوه به جنگ زهاک میرود زیرا افراد بهجای اینکه از خداوند بترسند و از خدا پیروی کنند از زهاک پیروی میکنند. خردمندان و اندیشمندان این موضوع را بهوجود میآورند و ما را هدایت به آیندهای روشن میکنند. کسانی که از مقاومت و شهادت ترسی ندارند. دوران خفقان حکومت بنیعباس، افرادی مثل رودکی، کسایی و... فعالیت میکنند و از حق دفاع میکنند.
قهرمانانی در ادبیات مقاومت داریم که هیچ ترسی از حاکمان ندارند و با اسلحۀ خود که نوشتار است، به مقاومت و دفاع از حق میپردازند. مومن استوار است در وظیفههایی که بر دوش اوست. شهید سلیمانی و شهید فخری زاده مومنهای واقعی بودند. تصوف و عرفان ما گوشهگیر و منفعل نیست، ما عرفانی پویا و بانشاط داریم. شهید فخریزاده ارادتمند بزرگان عرفان بوده است و در شأن او؛
ای خوشا دولت آن مست که در پای حریف سر و دستار نداند که کدام اندازد
سلیمانی و فخریزاده برایشان فرقی ندارد در راه هدف خود حتی جان خود را از دست بدهند».
ابراهیم اصولی هریس در جایگاه پنجمین سخنران گفت: «در طول تاریخ هیچ آدم مصلحی جنگ را هدف خود نمیداند و به دنبال صلح، امنیت و اخلاق هستند. بحث جنگ و دفاع از خاک مهم است. واقعیت امروز جهان، فاصله با آرمانها است که تبعات و اثراتی در پی دارد. در جامعه امروز معنای صلح، اخلاق و عدالت با واقعیت اصلی آن فاصله دارد. حکومتی بدون اعلام هیچ جرم خاصی ترور انجام دادند و دانشمند و دیپلمات کشور ما را به شهادت رساندند. این جهان با انتظار فیلسوفان فاصلۀ زیادی دارد. کشورهای دیگر دست به تجاوز و جنگ به سرزمینهای دیگر بدون هیچ دلیلی میزنند.
امید ما این است که شاهد صلح و رفاه قابل قبول باشیم. کشورهایی که امروزه از صلح و رفاه برخوردارند با تکیه به دیگر کشورها است و بدون آنها شاید پیشرفتی نکنند. ما محتاج و نیاز به تقویت ابعاد اقتدار ملی از ابعاد ملی هستیم. توانایی و زیرساختهای تلاش مهندس فخریزاده بسیار آشکار است. او به دنبال مباحث فلسفی و بنیادی برای کارگشایی در فیزیک و منافع فیزک بود. در کنار بحثهای سخت بحثهای نرم نیز از او میبینیم که به لایههای بنیادی جامعه میرود و بر پیشرفت جامعه اثرگذار باشد.
با سبک زندگی ایرانی_اسلامی و خط قرمزهای بومی بتوانیم فناوریهایی در راستای تمدن اسلامی ساماندهی و جهتدهی نماییم.
کاربردیسازی فلسفه در سطح جامعه از برنامههای او بود و در عموم جامعه برنامههایی برای توانمندی ذهنیت و فلسفی در جامعه سنجید و یا با ابزاری مثل تفکر انتقادی، تفکر خلاقانه و تفکر انتقادی مؤلفههای فلسفی را در جامعه ایجاد کرد. اندیشمندان مصلح به دنبال جامعه توأم با اخلاق و عدالت هستند ولی با آن جامعۀ هدف افراد مصلح فاصلۀ زیادی داریم».
مسعود آذربایجانی در جایگاه ششمین سخنران گفت: «فرهنگ مقاومتی، فرهنگی است که بر اساس توانمندیهای خود در برابر سایر فرهنگها بایستد و تأثیرگذار باشد. اسناد کامیابیها و ناکامیها به درون، واکسیناسیون فرهنگی، خودباوری ملی، جلب اعتماد ملی و عمومی و تفکر انتقادی ازویژگیهای این فرهنگ است. جهاد بیرونی جنگ سخت و جنگ درونی جنگ نرم است. جهاد نفس میان رذائل و فضائل که عقل بر جهل مقاومت کند. جهاد عرفانی جنگ میان عقل و عشق است. انسان در ابتدا باید در این دو جهاد مؤفق شود. انسان اگر در درون مقاوم باشد در برابر بیرون نیز مقاوم است. شهید سلیمانی و شهید فخریزاده صیانت و تذکیۀ عقل داشتند و هم در جهاد اصغر، جهاد اکبر و جهاد علمی پیشرو بودند. تقوای درونی باعث حکت کوثری میشود. هر دو شهید بر اساس اتصال به ولایت عمل میکردند».
عبدالله محمدی در جایگاه هفتمین سخنران گفت: «مرحوم علامهطباطبایی میگوید؛ هر موجودی حب ذات دارد. نتیجۀ حب ذات شوق به کمال و فرار از نقص است. تمام فعالیتهای انسان با هدف کمال و دوری از بدبختی است. تحصیل، تجارت و... از مصادیق راحتی انسان است. انسان چون حب ذات دارد از خود دفاع میکند. هر انسانی وجود خود را به مراتب دیگر توسعه میدهد، حیوانها قلمرویی برای خود دارند و از آن دفاع میکنند، انسان نیز همنطور است برای خود قلمرو دارد و ظلم به خانواده را ظلم به خود میداند.
حقیقت انسان؛ حقیقت مجردی است که میتواند تعالی پیدا کند و مرز وجود خود را باور توحیدی میداند. حقیقت جهادهای ابتدایی در دفاع انسان است، انسانهایی که در فقر و کمبودهدایت هستند دیوار را بر میداریم تا افراد هدایت شوند. چیزی که خداوند از ما میخواهد مشخص است و باید به سمت آن برویم. نگاه معرفتشناسانه ما را هدایت میکند و به تعالی میرساند. شهید سلیمانی وجو خود را فراتر از مرزهای جغرافیایی میدانست و مرز خود را حق و باطل میدانست. سردار سلیمانی حقیقت عرفانی را در خود تثبیت کرده بود و صلابت نظامی نیز داشت».
سیداحمد غفاری قرهباغ در جایگاه هشتمین سخنران گفت: «در حوزۀ جهان شمول شدن مقاومت یک معنای لغوی و اصطلاحی داریم. پافشاری و اصرار یک جامعه بر اساس جامعه مفهوم مقاومت است. جهانی شدن از مفاهیمی است. امکان ندارد کسی از مقاومت صحبت کند ولی تقابل میان حق و باطل را در نظر نگیرد. پرهیز از شخص و جامعۀ غیر خودی، مقاومت است. اگر در تکثرگرایی باشیم حقانیت معنایی ندارد. حذف خطکشیهای اشتباه از ویژگیهای شهید سلیمانی و فخریزاده است. مقاومت لزوما مستلزم یک تضاد است، میان حق و باطل باید تضاد باشد. اگر تضاد میان حق و باطل نباشد، مقاومت معنایی ندارد. مقاومت به معنای فرهنگ، رویه و سنتی است که یک گروه در برابر دیگری دارا است.
مقاومت در سطوح مختلف دانش، گرایش و کنش است که در سطوح مختلفی بروز پیدا میکند. جامعه و شخص مقاوم در برابر جامۀ رقیب ایستادگی میکند. جامعهای که فقط کنش دارد و مقاومت ندارد آسیبپذیری زیادی دارد. شخصیتهای رسانهای باید تولیدکننده رسانهای و گرایشی در حوزه مقاومت باشند. اگر از لحاظ علم از رقیب عقب باشیم و فقط کنش داشته باشیم بسیار اشتباه است. زمانبند بودن یا نبودن مقاومت بستگی به پیشین مقاومت دارد. مقاومت، ایدهای در برابر جهانی شدن است. جامعه واحد دارای فرهنگ واحد، سیاست واحد، قانون واحد است. فرهنگ برخاسته از حق امکان استفاده از فرهنگ برخاسته از باطل ندارد. جهانی شدن بالفعل نخواهد شد زیرا ساختار جهان بر اساس حق و باطل شکل گرفته است. همگرایی جهانی هیچگاه رخ نخواهد داد. مقاومت قبل از آنکه در مرزهای بیرونی حضور داشته باشد باید در انسان تشخص پیدا کند. مقاومت درونی، مقاومت بیرونی را میسازد».