۰۵ آبان ۱۳۹۹ ۱۵:۲۳
کد خبر: ۲۹۷۵۶۰
Untitled-1

  • انسیه حیدری*


تحریریه تخصصی عطنا: دو گروه علوم انسانی و هنر به عنوان تاثیرگذاران جدی فرهنگ توسعه هر تمدنی از روزگاران گذشته تا کنون، تحت ادبیات حاکم بر آموزش عالی، رنجور اما امیدوار پیش می­‌روند. در این نوشتار مشکلات این دو گروه بررسی شد. نتایج گفتگوها هم بیانگر امیدواری دوباره به دانشگاه است و هم غفلت صورت‌گرفته از دانشگاه را نشان می‌دهد. 

 

تغذیه ذهن اهالی هنر و علوم انسانی از فضای یکنواخت رسانه‌ها 


گروه آموزشی علوم انسانی و هنر به سبب ماهیت متفاوت، تاثیر متفاوت­‌تری نیز در مسئله اجتماعی کرونا پذیرفت. چنانچه ماهیت این رشته‌­ها بیشتر بر روابط انسانی رو در رو مبتنی است، مهارت­‌هایی را می‌­طلبند که انعطاف اجتماعی بیشتری را به نسبت حوزه‌های علوم دقیقه نیاز دارند. در آموزش علوم پزشکی و فنی بنا بر درک و دریافتِ قواعدی سخت و دقیق است که دقت و تمرکز بالای فردی را می­‌طلبد، گرچه در این حوزه‌­ها نیز فعالیت گروهی و ارتباط رو در رو در یادگیری دانشجو و تدریس استاد بسیار اهمیت دارد و نباید از آن چشم‌­پوشی کرد اما این مطلب در علوم انسانی و هنر به مراتب پیچیده‌­تر و حساس‌­تر است. کاهش روابط اجتماعی و عدم حضور در محیط اجتماعی به باور کسانی که با آنها گفت­‌وگو صورت گرفت به مراتب از مسئله کرونا آسیب­‌رسان­‌تر است؛ چرا که یک معمار، یک هنرمند و یک کارشناس علوم انسانی باورها و تفکراتش را از محیط پیرامون خود و ارتباطات اجتماعی دریافت می‌­کند و در تعامل با حال حاضر جامعه است که محصول و خروجی خود را تولید می‌­کند.

اگر ارتباط اجتماعی را از یک نقاش، یک مردم‌شناس، یک حقوق­دان و یا یک معمار بگیریم، و تنها ذهن­شان را به صورت یکجانبه و مکانیکی از طریق فضای یکنواخت رسانه تغذیه کنیم، تولیدات آنها محتوایی همسو با نیاز جامعه نخواهد داشت، به این ترتیب ما با دست خود یکی از بخش‌­های سیستمی که بر آن سوار هستیم را ناخواسته خاموش کرده و تنها با اتکا به موتورهای دیگر پیش می‌­رویم. سرمشق­‌گیری از رسانه‌­ها در تولیدات نمایشی و مکتوبِ این دو گروه تا حدی قابل مشاهده است و با تشدید قرنطینه و عدم تشویق به حضور افراد این حوزه در لایه­‌های مختلف اجتماعی، تولیدات آن­ها را همچنان­‌که این روزها شاهد آن هستیم، خاکستری­‌تر، کم­‌اثرتر و ناامیدکننده‌­تر کرده که سوار بر موج رسانه­‌ها است. فاصله تولیدات آنها از نیازهای عمیق اجتماعی، باعث می­‌شود در زمانی که ما به شور، تغییر و حرکت نیاز داریم و این وظیفه اصحاب هنر و علوم انسانی‌­است، به جایش به سکون و مرثیه­‌ثرایی خو کنیم.

بهره‌­مندی از فضای مجازی با بسط امکانات آن و تمرین اجتماعی


در دو گروه علوم انسانی و هنر به نسبت دو گروه دیگر، فرآیند آموزش و همزیستی با وضعیت موجود با سرعت کمتری پیش­ می­‌رود به شکلی که برخی دانشجویان و استادان این گروه­‌ها ترم گذشته را در عمل نیمه‌­کاره دانستند. افراد این گروه­‌ها پلت­فرم­‌های طراحی شده را نه تنها برای سایر رشته‌­ها که برای رشته خود اصلا مناسب نمی­‌دیدند و آن را فاقد نیازهای اساسی آموزش یعنی تعامل انسانی می‌­پنداشتند. علاوه بر ضعف‌­های فنی و زیرساختی و عدم تمرین کافی برای استفاده از این امکانات مجازی، عموما قائل به نوعی عدم تطبیق و همسازی آن با آرمان­‌ها و ماهیت رشته­‌های هنر و علوم انسانی بودند و در نهایت تنها برخی گروه­‌های آموزشی در علوم انسانی و هنر موفق به جلب رضایت نسبی شدند.

استادان به سبب ماهیت این پلت­فرم­‌ها و نبود ارتباط کافی با دانشجویان آن­ها را بی­‌انگیزه‌­تر از قبل می­‌پنداشتند و آزرده‌­خاطر از بی­‌نتیجه بودن تلاش­‌هایشان بودند. برخی از استادان هم به سبب عدم کارایی مدنظرشان شیوه­‌های خاصی را برای ارائه دروس و آموزش پیش می‌­گرفتند و از سایر امکانات مجازی استفاده می­‌کردند. برخی اساتید هم نتوانستند با این فضاها ارتباط برقرار کنند و یا مشغله‌­های دیگری باعث شد تا کلاس­‌هایشان یا تعطیل شود و یا به جلسه امتحان و گرفتن یک تحقیق خلاصه شود. همین امر نشان­‌دهنده نظارت متفاوت بر گروه‌­های آموزشی و نوعی تبعیض است چنانچه به نظر می­‌رسد پیگیری­‌های سخت­گیرانه­‌تری برای بهینه­‌سازی آموزش در گروه­‌های فنی و پزشکی به نسبت علوم­‌انسانی وجود دارد.

بهره‌­برداری از فضای مجازی و پلتفرم­‌ها نیاز به تمرین اجتماعی گسترده‌­تری دارد تا در این شرایط خاص و شرایط مشابه استادان گروه‌­های مختلف امکان ارائه آموزش­‌ها و تجربیاتشان را بهتر داشته باشند. علاوه بر این، استفاده از فضای مجازی مسیری است که ما ناگزیر از تمرین آن هستیم و برای ارتباط با پیشرفت­‌های روز دنیا و گسترش خود و رشته تحصیلی‌­مان می‌­بایست آن را بیشتر فراگرفته و تمرین کنیم. در گفت‌­وگوهای انجام شده عدم انگیزه برخی استادان و دانشجویان در استفاده از این فضا حکایت از نوعی غریبگی با آن دارد که مسئله آموزش و ارتباط اجتماعی استاد و دانشجو را به اختلال کشانیده است و می‌­بایست با گفت­‌وگو این غریبگی را رفع کنیم و به طور موازی امکانات فنی استفاده از آن را نیز قوی نماییم.

راه­‌های مطالبه­‌گری علوم انسانی و هنر از طریق شرکت­‌های دانش­‌بنیان مخصوص آن­ها


 با توجه به کمبود ارتباط مستقیم دو گروه علوم انسانی و هنر با بدنه جامعه از طریق شرکت‌­ها و یا استارت­‌آپ­‌ها، و به تبع نبود درخواست جدی از سوی جامعه برای مطالبه‌­گری از این حوزه‌­ها، علی‌­رغم پیگیری روند آموزش، افراد این گروه­‌ها که بعضی در یک انزوای نسبی به سر می‌­بردند، در این دوران گوشه‌­نشینی تشدید شده‌­ای را تجربه کرده و دچار افسردگی و خمودگی زیادی شدند. اما باید پذیرفت که فرهنگ و تمدن مسئله­‌ای یکسویه و وابسته صرف به علوم پزشکی و فنی نیست، نفحه‌­های هنر و علوم انسانی در هر فرهنگ و تمدنی به وضوح دیدنی و حس­‌کردنی هستند و باید این حوزه­‌ها نیز مانند دو گروه دیگر ارتباط بیشتری با جامعه و نیازهای روزمره داشته باشند تا حیات اجتماعی تقویت شود. تلاش برای حیات دوباره هنر در صحبته‌های برخی استادان مشاهده می‌شد. برخی از آن­ها به طور موقت تغییراتی در مسیر آموزش ایجاد کردند و دانشجویان را به سوی مطالعه کتاب و ارتباط با امکانات مجازی فراهم شده سوق دادند. برخی استادان این حوزه نیز با آگاهی از تحولات جهانی دانشجویان را به برقراری ارتباط با سایر نقاط دنیا تشویق کرده و از آن­ها خواستند که جهان خود را در این دوران به روش‌های دیگر گسترش دهند. استادان متعهد گروه هنر برخی دروس عملی را به‌طور موقت تعطیل کردند و یا به صورت محدود کلاس‌­های حضوری برای دانشجویان برقرار می‌­کنند تا شور آنها را جهتی امیدوارکننده دهند.

انعطاف‌­پذیری سیستم­‌های تصمیم‌­گیری برای بهره‌­مندی دانشجویان علاقه­‌مند و استادان دغدغه‌­مند 


جریان ارتباط آموزشی در گروه‌­های مورد بحث، عموما به نوع ارتباط استادان و دانشجویان و روحیات فردی آن­ها برمی‌­گردد و در کل بدنه گروه هنر و علوم انسانی موضوع یکسان نبود. تلاش دانشگاه‌­های مختلف هم در این زمینه متفاوت بود. با وجود تلاش‌­های شبانه­‌روزی برخی استادان علوم انسانی برای استفاده از امکانات آموزشی و همراهی با دانشجویان، برخی دیگر نتوانستند شرایط را پذیرفته و به پیش برند. مسئله کرونا از دغدغه­‌مندی گروه‌­های آموزشی علوم انسانی، توجه و مطالبه‌­گری آموزش عالی از این گروه­‌ها و نظارت بر نحوه کار آنها، تعهد و دغدغه‌­مندی استادان و انگیزه­‌های جوانان دانشجوی این رشته­‌ها و مطالبه‌­گری برخی از آنها برای دریافت آموزش بهتر تا حدی پرده برداشت. عموم دانشجویان و استادان به امکان شیفت­‌بندی و استفاده از فضای دانشگاه به صورت محدود اذعان داشته و خواستار انعطاف­‌پذیری سیستم­‌های تصمیم­‌گیری برای بهره­‌مندی دانشجویان علاقه­‌مند و استادان دغدغه‌­مند بودند. چرا که رخوت و خانه‌­نشینی افراد این دو گروه را به شدت آزرده کرده است.

 

*کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار