*دکتر حسامالدین خلعتبری
بیشک رهبر انقلاب یگانهترین رهبر جهان است که علم و عمل، زمانسنجی و بیان شیوا و گویا را بایکدیگر درآمیخته است و هریک از فرمایشات معظمله مملو از معرفت و رهبردهای عملی، به تعبیر دیگر نقشه راه است. این فراست بینظیر باعث شده است که در خطیرترین شرایط جهان که تفسیرهای مختلفی از واقعه و حادثهای می شود؛ ایشان با بصیرت و روشنبینی به تبیین مسیر انقلاب اسلامی اقدام کند و تفسیر دلنشین از این جریان و برخی امور تابعه داشته باشد. در این نوشتار مؤجز به برخی از فرازهای این سخنرانی توجه میشود هر چند تبیین دقیق این سخنان حکیمانه، نیازمند جَد جهد وافر است. باری؛ رهبری معظم انقلاب در اولین فراز از سخنرانی خود چنین فرمودند:
«آسایش لزوماً آرامش نمیآورد» این سخن کلید واژهای است که هریک از ما با آن آشنا هستیم. چه بسا افرادی که امکانات مالی فراوان دارند ولی استرس و ضعف عصب و نگرانیها، آنها را محاصره کرده است. دلیل قضیه همین نکته است که اساسا آرامش انسان در ارتباط مطلوبش یعنی خداوند تعالی و عیال الهی یعنی مردم رقم میخورد. و آرامش امری درونی و روحی است. روح ناآرام، این بهترین نعمت الهی را فاقد است. از این منظر وارد دومین کلیدواژه اساسی در حیات انسانی میشوند یعنی؛ عدم گرهگشایی علم که میفرمایند؛ «علم لزوماً گرهگشا نیست و در خدمت قدرتمندان است و نیاز به معنویت است». علم گرهگشا نیست چون دیده شد. یک پدیده به ظاهر کوچک چگونه کل بشر و جهان علم را به چالش میکشد و به ناچار دستهای بسیاری را به تسلیم در برابر حضرت حق به آسمان بلند میکند کسانی که فریاد «أنا ربّکم الأعلى» (سوره نازعات آیه ٢٤)، «من پروردگار برتر شما هستم!» بلند کردند، غافل از اینکه خالق جهان مادی که به آن مینازیم و عالم معنا یکی است و بشر همیشه محتاج آن سو است. این تفرعن آشکار به طور قطع از مهذب نبودن انسان عصر و معناگرا نبودنش خبر میدهد. روشن است، علم بدون تهذیب خود زمینهساز ظلم به علم، نیز عالِم است. لغزشي كه در عرصه علم بوجود میآورند، بزرگترین جنایت به حوزه علم است، زیرا موجب میشود که چهره واقعی علم که نور است در دید انسانها تاریک شود و انسانها بگویند اگر علم اینچنین خسارتی دارد، ای کاش نمیبود.
«چه بسیار ضررهایی که از دانش ایجاد شد، چون در دست افراد غیرمهذب بوده است» و نکته مهم این است که علم اگر بخواهد در عالم اثر سازنده داشته باشد، باید عالم پاک و مهذب باشد. عالم غیرمهذب بسیار خطرناک است در غررالحکم از حضرت علی علیه السلام این روایت آمده است: زَلَّةُ العالِمِ كَبيرَةُ الجِنايَةِ. (حکمت۵۴۸۳)، «لغزش عالم جرم بزرگی است». کسانی که سلاحهای شیمیایی، میکروبی و یا بمب اتم ساختند، عالم بودند ولی چون مهذب نبودند همچون یک بمب متحرک عمل میکردند زیرا ضامن این بمب تهذیب نفس است. بله، بسیاری از جنایات در دنیا توسط دانشمندان بوجود آمده، عالمانی که ضمانت نفسانی را در خود بوجود نیاوردند. با توجه به همین نکته رهبر معظم انقلاب به این حقیقت منتقل میکنند که عالم باید هدفمند باشد. رمز شعورمندی در انسان، هدفمند بودن اوست. از این رو عالِم باید با حقایق عالی عالَم آشنا باشد تا در بستری مطلوب، در جهت عدالت و کرامت انسانی حرکت کند. عالِم هدفمند، تمام زندگی خود را در یک مسیر متعالی میبیند و میفهمد که بنای جهان بر حکمت است، حکیم کسی است که میتواند رشد را در جوامع ایجاد کند، جهتمندی عالم به سوی حکیم و حکمت، منتظِر را به حکیم هر عصر منتقل میکند. از این رو رهبر معظم سخن دقیق و عمیق خود را با این مضمون بیان میفرمایند؛ «عدالت در ثروت، کرامت، منزلت و رشد لازم است که از آستین بقیهالله بیرون میآید».
یعنی ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است که این حقایق شریف را در جامعه بشری به منصه ظهور خواهد رساند. از همین رو است که ادیان الهی -که بر پایه حکمت بنا شدهاند- این معنا را بشارت دادند.
به همین دلیل رهبری فرمودند؛ «وعده فرج در همه ادیان داده شده است» و یقینا زندگی واقعی که در آن بذر فضایل بروید در همان زمانی است که موعود ادیان ظهور نماید، به همین دلیل رهبر عزیز در فراز دیگر از سخنان خود از این حقیقت پردهبرداری میکنند که؛ «زندگی واقعی از زمان ظهور رقم میخورد». ولی باید دانست این به معنای صرف احساس نیاز به این زمان نیست بلکه برای رسیدن به آن زندگی باید مجاهدت کرد و مجاهدانه زیست نه اینکه صرفاً درکی از این نیاز داشته باشیم. از این رو رهبری معظم در فراز دیگر به این حقیقت پویا، حرکتزا، امیدآفرین و سازنده توجه میدهند و میفرمایند؛ «انتظار فراتر از نیاز است. به معنی امید است و سازنده، امید، تحرک و اقدام در انتظار فرج است.»
یعنی انتظار آن صبح روشن بدون این محتوا اساساً مرضی خدای بزرگ و منجیاش نیست. به همین دلیل انتظار، سازنده و زاینده است و از همین منظر سخن بعدی رهبر معظم معنای مناسب خود را یافته که؛ «افضل اعمال انتظار فرج است.»
در واقع با توجه به تفسیر رهبری از انتظار فرج و مستند به روایت از امام معصوم فرمودند، دو نوع فرج قابل تصور است یک، فرج نوعی و یک فرج شخصی. فرج نوعی به این معناست که مؤمنین میدانند که با التجاء به خدای تعالی و اولیاء او هر گره و مشکل به ظاهر لاینحلی در دنیا گشایش یافته و حل میشود، این سنت در طول تاریخ بوده و پس از این هم ادامه مییابد و اساساً از این طریق است که استعدادهای انسان شکوفا میشود، یعنی از درون این تنگناها هزاران رشد و بالندگی بوجود میآید و با دقت در این فرایند، آنچه بهروشنی بدست میآید و آن است که، این حوادث و سختیها از قوانین جهان است. بهنظر میرسد جهان، پیچیده با این مشکلات است و این مشکلات کاملاً هدفمندند و هدف در آن تکامل انسان با ایجاد نظامی مطلوبتر است. بنابراین روحیه فرجخواهی که رهاورد ادیان است، خود مایه رشد مادی و معنوی است و از سنتهای الهی برای تحولات بنیادی در فرد و جامعه است. اما انتظار فرج شخصی؛ در واقع انتطار فرج ولی ا.. الاعظم است که این انتظار خود زمینهساز گشایشها در زندگی است و به همین دلیل میفرماید؛ «خود انتظار فرج، یک فرج و گشایش است.»
یعنی در پرتو این انتظار است که انسان مایوس نگشته و دنبال راه خروج میرود، پس انتظار فرج از الطاف خفیه حق جهت گرمابخشی در وجود او است تا همیشه مسیر را روشن دیده و بداند پایان فصلها، وصل و بعد از هر دردی، درمان و عاقبت هر رنجی، زایش گنج است. این معنا روحیه انسان را در حوادث مختلف تقویت کرده و او را با قدرت از تنگناها عبور میدهد. پس اصل انتظار فرج و گشایش داشتن خود کلید حل مشکلات است.
سپس به ویژگی جامعه مهدوی پرداخته است، یعنی جامعهای که مؤمنان انتظار آن شمس عالمتاب را میکشند، افراد چنین جامعهای مانند یک خانواده فرهیختهاند که تماماً در پی ایجاد عدالت و برادری هستند.
در عین حال بال پرواز این جامعه علم و معرفت است. مسلماً مفهوم علم و معرفت با توجه با آوردن هر دو عنوان در یک متن، مفهومی متمایز مییابند، یعنی جامعه مهدوی هم در عنصر علم به معنای تجربی آن پیشرو خواهد بود و هم در حوزه معرفت، واژه معرفت در واقع معنایی گستردهتر از علم دارد و شامل شناخت عقلی و فلسفی، عرفانی و شهودی و نیز نقلی و وحیانی میشود. از این رو میتوان دریافت که جامعه مهدوی در تمام ابعاد انسانی یعنی ساحت رفتار و عمل و همچنین ساحت علم که زمینهساز تکنولوژی، صنعت و فناوریهای نوین است نیز ساحت اندیشههای فلسفی، عرفانی و وحیانی که مبادی و مبانی نیز جهت حیات انسان را ترسیم میکند، پیشرو اسست و به همین دلیل میفرمایند، «جامعه مهدوی جامعه قسط، برادری، علم و معرفت است.»
و در فرازی دیگر ضمن تایید این حقیقت که انتظار فرج با مشخصات پیش گفته آرامشبخش است، شرط افزایش این آرامش را دعا و راز و نیاز با خدا قلمداد میکند. در واقع دعا، موتور محرک جان انسان برای کسب تجربههای شیرین با حضرت حق است و یقیناً کسی که با معبود متعال، عزیز و شکستناپذیر انس بگیرد، آرامش مییابد و بلکه آرامش او دو چندان میشود. زیرا دعا طلب موجود فقیر از وجود فناناپدیر و غنی بالذات است و این ارتباط به انسان منتظر «انبساط روحی» و به تعبیر رهبر فرزانه «بهجت» میدهد. بهترین دعاها مضامین بلند دعای شعبانیه است که تأثیر آن در تعالی روحی مجَرَّب است و از این رو بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی(ره) که رضوان حق براو باد، همین دعا را عنصر کمال انسان دانسته بودند که با نشاط خاصی انسان را به ملکوت پیوند میزند:
«... إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَهِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَهً بِعِزِّ قُدْسِکَ ...»
ترجمه: «...خدایا كمال جدايى از مخلوقات را، براى رسيدن كامل به خودت به من ارزانى كن، و ديدگان دلهايمان را به پرتو نگاه به سوى خويش روشن كن، تا ديدگان دل پردههای نور را دريده و به سرچشمه عظمت دست يابد، و جانهايمان آويخته به شکوه قدست شود...»
بله منتظِر با این حقایق علمی و معارف بلند، بهترین ودیعه برای ترقی مادی و معنوی را دارا میشود و به همین دلیل فرمودند: «آرامش روانی ناشی از انتظار فرج را با دعا میتوان افزایش داد»، «یاد خدا بهجت و آرامش میدهد» و «دعای نیمه شعبان برکات گسترده دارد.»
اما در فرازی مهم به محصول تربیت اسلامی و غربی اشارهای کردند که با این بیان، «گذر اسلام از سد غرب تلقی به یقین میشود». البته در مرحله نخست جامعه غربی با این ذخیره کمرمق معرفتی و تربیتی فرو خواهد ریخت و اتحاد عاریهایاش به افتراق بدل میشود. زیرا اتحادی که بر محور امر مادی شکل بگیرد، ماندنی نیست و شواهد تاریخی آن جامعه، نیز رفتار موجودشان در قضیه ویروس کرونا حکایت آشکاری بر صحت این مدعا است؛ زیرا محصول تربیت غربی چیزی جز استیصال و در ادامه آن سرخوردگی، ناامیدی و آمادگی برای تقابل فیزیکی نیست. این تربیت حریم مادران و پدران سالمند را میشکند و جان آنها را به حراج مرگ میفروشد. ولی تربیت دینی این بیماریها را ابتلاء و آزمون دانسته و از آن در جهت تکامل روحی و مادی خود کمک میگیرد و از این منظر است که سیل کمکها در قالبهای مختلف خود را ظاهر میسازد و گاهی از خود میگذرند تا دیگری در آسایش باشد. رهبر معظم این حقیقت را با جملاتی کوتاه و تأثیرگذار بیان میکند و میفرمایند:
«غرب محصول تربیت خود را نشان داد. مصادره ماسک و لوازم پزشکی، تخلیه فروشگاهها، خرید اسلحه، اولویت قراردادن برای بیماران و خودکشی از دست کرونا در نتیجه فلسفه مادیگری، فردگرایی و بیخدایی حاکم در غرب است.»
روشن است که فلسفه مادی و بیخدایی، لذت شخصی را محور قرار داده و در نتیجه مفاهیم بلند اخلاقی مانند ایثار، ازخودگذشتگی، مواسات و همدردی و غیرت از سرزمین وجود رخت بر بسته و معنای محصَّلی نخواهد داشت.
در نهایت امام خامنهای به موضوع مواسات و همدردی مؤمنان منتظِر توصیه فرموده و دعوت به این عمل خدا پسندانه خصوصاً در این ماه شعبان و رمضان را به عنوان تمرین عملی منتظرین و فلسفه انتظار قلمداد و فرمودند؛ «که از این رهگذر دلدادگی به امید محرومان در جانهای منتظران ریشه دوانده و صبح ظفر با این تلاش بی ریا نزدیک میشود، انشاءالله.»
امیدوارم خدای بزرگ توفیق عمل به وظایف را به همگی ما عنایت فرماید.
*عضو هیئت علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه علامه طباطبائی