به گزارش عطنا، مراسم انتخاب كتاب سال، روز يكشنبه ١٨ بهمن ماه در تالار وحدت برگزار شد و "نامههاى پرتب و تاب" خورخه لوئيس بورخس با ترجمه دكتر نجمه شبيرى، مدير دپارتمان زبان اسپانيايى دانشگاه علامه طباطبائي، اثر منتخب بخش ادبيات خارجى شناخته شد. به همين بهانه مصاحبهاى با دکتر شبیری انجام دادیم و از جزئيات كتاب بيشتر جويا شديم.
بورخس به عنوان سختترين نويسنده جهان شناخته مىشود و در غرب به عنوان پيامبر خوانندگان شهرت دارد و من همواره به اين نويسنده علاقه داشتم. كتاب كاملا تصادفى توسط آقاى آخوندزاده به من رسيده شد و از من درخواست شد كه آن را ترجمه كنم.
من مترجم نيستم و به كار ترجمه هم علاقه اى ندارم ولى به خاطر شيفتگىاى كه به بورخس دارم، ترجمه آن را پذيرفتم. در ابتدا بر اين باور بودم كه ترجمه آن ٢ يا ٣ ماه نهايتا طول بكشد، اما وقتى يك دور كتاب را كامل خواندم، با دشوارى معانى در بعضى از نامه ها روبه رو شدم و جذابيت عجيب و غريب نامه ها دليل اصلى ترجمه اين كتاب بود.
بورخس از خانواده متمولى است كه در سن ٢٢، ٢٣ سالگى به همراه خانواده براى ادامه زندگى از آرژانتين به سوئيس نقل مكان مى كنند و در سوئيس دو دوست به نام هاى آبرامويچ و سورِدا پيدا مى كند و در همين سنين مكاتباتى با اين دو همكلاسى خود انجام مى دهد كه متاسفانه نامههاى دوستانش به بورخس در دسترس نيست و همه نامههايى كه در جواب به آبرامويچ و سورِدا نوشته شده بعد از مرگش، توسط خانم ماريا كوداما -همسر وى- جمع آورى شده است.
قسمت اول كتاب شامل ٢٥ نامه در جواب آبرامويچ و بخش دوم آن شامل ٤٦ نامه در جواب سورِدا مى باش كه اين نامه ها زمينه ساز مكتب اولتراييسم نيز هستند. نكته تعجب برانگيز اينجاست كه بورخس در سن ٢٢،٢٣ سالگى توانسته چنين آثار برجسته اى را پديد بياورد.
به علت مقدمه مفصل و سنگينى كه اين كتاب داشت، ترجمه آن را با بخش نامه ها شروع كردم كه يك سال به طول انجاميد. براى ترجمه بعضى از نامه ها با دشوارى معنايى روبرو مى شدم و گاهى اوقات براى فهميدن متن يك نامه به ١٠ الى ١٥ نفر با زبان هاى متفاوت و ديالكت هاى مختلف زبان اسپانيايى مراجعه مى كردم، و به علت بازى با كلمات و معانى استعارى كلمات فرانسوى ممكن بود ترجمه يك نامه به تنهايى يك هفته زمان ببرد.
دقت زيادى صرف اين كتاب شد تا جايى كه حتى خط خوردگى هاى كتاب نيز مانند نسخه اصلى نامه ها تكرار شد. بعد از ترجمه نامه ها يك بار ويرايش انجام گرفت و براى پيدا كردن ويراستار مورد نظرم، با ٣،٤ ويراستار مختلف كار كردم تا در نهايت خانم بيات فر از فارغالتحصيلان ادبيات تطبيقى علامه، كار ويرايش اثر را به خوبى انجام دادند و بعد از آن آقاى مشكى ناشر اثر، آن را ويراستارى مجدد كرد و مجموعا اثر ٧ بار توسط من و ايشان نمونه خوانى شد.
پاورقى هاى كتاب مجموعا شش ماه زمان برد و چون من مترجم نيستم و ذاتا معلم هستم، علاقه دارم تحليل كنم، و همين باعث شد كه حدود پانصد پاورقى بنويسم. بعد از پاورقى ها، مقدمه كتاب را ترجمه كردم و مقدمه اى نيز خودم بر اثر نوشتم. تحقيقات كتاب نيز حدوداً ١٠٠ صفحه شد كه با سليقه خوب آقاى مشكى، تعلیقات و پاورقى هر نامه، پشت خودش نوشته شده كه تمام اين مراحل در كل ٤ سال زمان برد.
من آدم وسواسى و مقيدى هستم. روزى كه شروع كردم، فكر مى كردم شش ماهه كار تمام شود، و وقتى به ٤ سال رسيد و با توجه به وقت و دقت و وسواسى كه صرف اين كتاب كرده بودم، به خود مى گفتم اين كتاب بايد جايزه ببرد، نه از لحاظ مادى؛ بلكه اين عنوان را مناسب مى ديدم و از طرفى آنقدر خوب كار كردم كه كتاب ديده شود و شايسته تقدير علمى باشد.
البته جنبه علمى اثر تنها ٥٠٪ كار است و بدون شك ناشر محترم جناب آقاى مشكى نيز در اين موفقيت نقش بسزايى داشتند، ايشان به هيچ عنوان مانند يك ناشر اقتصادى عمل نكردند بلكه به عنوان يك مدرس و استاد دانشگاه و هنرمند همكارى كردند و جداً كارى كردند كه به اعتبارات من افزوده شد. طراحى، سبك صفحه بندى و نگارش كتاب بسيار تأثير گذار بوده.
علائم نگارشى مثل ويرگول، نقطه، پرانتز و... عينا نگاشته شده و همينطور طرح روى جلد و انتخاب رنگ سرخ به فراخور كلمه "پر تب و تاب" و با توجه به نماد شناسى ادبيات اسپانيا طبق سليقه هنرمندانه آقاى مشكى، بر جذابيت اثر افزوده است و از ايشان كمال تشكر را دارم.
خيلى دوست دارم كه اين كتاب به عنوان مرجعى براى بورخس شناسان ايرانى مورد استفاده قرار بگيرد؛ چرا كه بورخس نويسنده خوب و توانايى است و اميدوارم روزى برسد كه همه مترجمان ايرانى با چنين وسواس و دقتى كار كنند و همچنين اميدوارم همه ناشران مثل آقاى مشكى به مسائل علمى اهميت بدهند.
مصاحبه: ملیکا مهدوی