نخستین دوره نقد و بررسی سینمای رفاه با تحلیل فیلم I Daniel Blake ساخته کن لوچ کارگردان بریتانیایی برگزار شد.
به گزارش عطنا، «من، دنیل بلیک»، فیلمی در نقد بوروکراسی و سیستم اداری کشور انگلیس، ساخته سال 2016 است که توانست برای این کارگردان شهیر، نخل طلای کن را به ارمغان بیاورد. در این فیلم، دنیل بلیک، مردی است که پس از سالها کار، برای ازکارافتادگیاش بهدنبال بیمه بیکاری است، اما با برخورد سرد و سخت سیستم اداری مواجه میشود و مشکلات دنیل بلِیک را در سنین پیری و بازنشستگی دوچندان میکند.
علی اکبر تاج مزینانی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی، فیلم «من، دنیل بلیک» را یک بیانیه سیاسی قدرتمند علیه دولت ائتلافی جمهوری خواهان در انگلستان دانست و گفت: یکی از اهداف اساسی فیلم این است که ارزش ها و روش های دولتی در حوزه سیاستگذاری اجتماعی دولت وقت انگلیس را به بوته نقد و بررسی و چالش بکشاند.
رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی گفت: در فیلم مذکور، نقش مخرب نظام بروکراسی را در هدایت مردم به سمت استفاده از خدمات موسسات خیریه، گوشزد و اشاره می شود که سیاست های دولت محافظه کار، مردم را به سمت فقر بیشتر می کشاند.
وی افزود: گرسنگی، بی خانمانی، فقر و مسکن، مسائلی است که دنیل بلیک را به عنوان یکی از کارگران گذشته بریتانیا، در خود درگیر کرده و بیانگر سیاست های ناکارآمد نظام تامین اجتماعی این کشور است.
تاج مزینانی گفت: کارگردان در بخشهایی از فیلم، نقش بروکرات های سطح خیابان را در نظام رفاهی مورد بررسی قرار میدهد و این نقش را در شکلی افراطی به تصویر کشیده است. در بخش دیگری از فیلم نیز ناهماهنگی سیاستی و تعارض بین نهادهای اجرایی در بریتانیا مورد نقد قرار گرفته.
وی خاطرنشان کرد: بی توجهی به ویژگی های آدم ها در ممانعت از دریافت خدمات اجتماعی، مورد توجه و تاکید فیلم بوده است.
تاج مزینانی افزود: ارزش های خدمات اجتماعی و رفاه در فیلم بسیار مورد توجه قرار گرفته و همچنین حمله به رفاه خیریه ای را نیز بهوضوح می توان دید. در بریتانیا 60 درصد فعالیت خیریه ها به سمت مسائل مذهبی تمایل دارد و این فیلم می خواهد به ما بفهماند که دریافت خدمات از خیریه ها باید توسط خود فرد انتخاب شود.
وی ادامه داد: فیلم کن لوچ، نظام رفاهی را به عنوان نظام کنترل و نظارت مورد نقد قرار داده و این موضوع را به شدت نفی می کند.
تاج مزینانی در پایان گفت: موضوع دیگری که در فیلم اشاره شده و حتی در کشورهای توسعه یافته مانند بریتانیا نیز به چشم می خورد، شکاف دیجیتالی و مشکلاتی است که برای برخی از خدمت گیرندگان در کشورها پیش بینی شده و در حال وقوع است.
دکتر علی اصغر سعیدی نیز در نشست نقد و بررسی فیلم «من، دنیل بلیک»، ساخته کن لوچ گفت: بعد از جنگ جهانی دوم، در انگلستان سیستم رفاه یکپارچه ای شکل گرفت که خدمات کاملی به افراد نیازمند ارائه می دهد و درمان و بازنشستگی، از جمله این خدمات بود. این مسئله بار تعهدات دولت را افزایش داد و بتدریج دولت بریتانیا از دهه هفتاد، تغییر نظام رفاهی را آغاز کرد.
مدیر گروه برنامهریزی و رفاه اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران افزود: کارگردان در فیلم، مشکلات عدیده نظام ناکارآمد رفاهی امروز بریتانیا مانند مسائل حوزه بهداشت، مسکن و مستمری بازنشستگی را مورد توجه و نقد خود قرار داده است.
وی ادامه داد: خدماتی که نظام رفاهی، در صورت عدم اشتغال باید به فرد ارائه دهد، نکته ای است که فیلم بر آن تاکید می کند و نقد به اینکه انسانیت در روابط همواره باید مورد توجه نظام های رفاهی و سیاستگذاری دولت ها باشد.
دکتر سعیدی، ساخت فیلم هایی از این دست در بریتانیا و اتفاقات کنونی این جزیره را از عوامل اجتماعی موثر در مطرح شدن خروج این کشور از اتحادیه اروپا بیان کرد و گفت: فیلم کن لوچ، تناقض های موجود در نظام رفاهی انگلستان و مشکلات گروهی از مردم در مواجهه با این تناقض ها را بررسی میکند.
گفتنی است، با توجه به اینکه یکی از چالش های اساسی حوزه سیاستگذاری اجتماعی، فقدان یا ضعف گفتمان در این حوزه است و امروزه فیلم های سینمایی و مستند از ابزارهای تقویت این گفتمان محسوب می شوند، موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی یکی از رسالت های اصلی خود را ترویج گفتمان رفاه می داند و با تحلیل در حوزه سینمای رفاه، به این مهم می پردازد.