ورزش کردن آن هم به صورت گروهی و با همراهی اعضای خانواده آن چنان در روحیه و سلامت جسم شما تاثیرگذار است که محال به نظر میرسد با یک دوره تجربه آن، تا پایان عمر رهایش کنید. ضمن این که تجربه یک کار گروهی در کنار اعضای خانواده همواره برای شما خاطرات به یاد ماندنی میسازد که تا همیشه نقشبند ذهنتان خواهد شد. بنابراین پایه ورزش همگانی و رغبت و عادت نسبت به آن از بطن خانواده ریخته میشود. ایام فراغت تابستانی فرزندان بیشک فرصت طلایی برای تحقق این مهم و نهادینه کردن شوق ورزش در بین اعضای خانواده است.
به گزارش عطنا، برخی از خانوادهها برای مهمانی یا صرف یک وعده غذا در یک رستوران یا رفتن به خرید، سینما و ... برنامه ریزی میکنند، اما کمتر خانوادهای را سراغ داریم که برای رفتن به ورزشگاه و پارک، آن هم به منظور انجام ورزش برنامه ریزی کنند. شاید بعضی از ما بهانه کنیم که وقت نداریم و یا هزینه زندگی و تحصیل فرزندانمان زیاد است و مجبوریم بیشتر کار کنیم و ... اما اگر آمار سازمان بهداشت جهانی را بدانیم نگاهمان به این موضوع تغییر میکند. سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است که به ازای هر دلار سرمایهگذاری در بخش تربیت بدنی میتوان 3/2دلار در بخش درمانی صرفه جویی کرد.
ورزش همگانی باید معطوف به تودههای مردم باشد. باید تمرکز اصلی خود را بر بحث فراغت و سلامت گذاشته و به سمت این دو هدف برنامهریزی کند.
وقتی حرف سرانه ورزش کردن پیش می آید، خیلیها بهانه کمبود وقت و نداشتن شرایط و امکانات را می گیرند! اما واقعیت این است که با یک برنامهریزی ساده و کمی سحرخیزی میتوان زمان نسبتا خوبی به ورزش اختصاص داد. یک پیاده روی کوتاه میتواند نوعی ورزش به حساب بیاید و تنها خرجش یک جفت کفش ورزشی است. این جاست که به فکر همگانی کردن ورزش میاُفتیم.
حامد کرم پور یک شهروند تهرانی که یکسالی است به ورزش همگانی صبحگاهی روی آورده برایمان میگوید: «محل کار من واقع در یک ساختمان چند طبقه مشرف به فضای سبز پارک محله است. در ابتدا تنها از پنجره اتاقم شاهد فعالیت صبحگاهی شهروندان بودم. اصلا به اهمیت ورزش فکر نمیکردم تا این که با مراجعه به پزشک و انجام آزمایشها دریافتم در معرض ابتلا به دیابت هستم. با این زنگ خطر عزمم را جزم کرده و به ورزش همگانی قبل از ورود به محل کارم روی آوردم.»
وی با مرور خاطرات ذهنی اش ادامه میدهد: «چون محل کارم جنب پارک محله است، با کمی سحرخیزی یک دست لباس ورزشی پوشیدم و لباس کار را در کیف اداره گذاشتم. هر روز بیست دقیقه دورتا دور پارک میدوم و سپس لباس کار پوشیده و وارد اتاق کارم میشوم. حالا دیگر تنها یک نظارگر محض نیستم و مشارکتکننده در ورزش همگانی محسوب میشوم. ضمن این که در سایه فواید بیشمار آن وضعیت جسمانی ام در سلامت کامل قرار گرفته است. نباید گفت وقت ندارم، باید همت کرد و با یک برنامه ریزی اصولی به ورزش روی آورد.»
اهمیت بازیها و ورزشهای تربیتی در رشد همه جانبه کودکان به ویژه بُعد اجتماعی او به حدی است که حتی در سیره نبوی به آن بر میخوریم و پیامبر اکرم (ص) برخی مواقع در بازی کودکان شرکت و دیگران را به آن توصیه میکردند تا با این شیوه مهم تربیتی، ضمن نظارت بر فعالیتهای آنان، هدایت و تربیت ورزشی را سبب گردند.
نادیا رمضانی یک مشاور خانواده برایمان درباره اهمیت فعالیتهای گروهی در بین اعضای خانواده توضیح میدهد: «از آن جایی که انسان موجودی اجتماعی است، تعلق به گروه و مورد قبول گروه واقع شدن از جمله نیازهای اصلی اوست که در روند اجتماعی شدن، انسان تلاش خواهد کرد تا با افراد دیگر ارتباط معناداری برقرار کند، بتواند به عضویت گروهها در آید و نهایتا مورد قبول گروه و اجتماع باشد. به عبارتی وقتی انسان بتواند خود را از تنهایی خارج کرده و با دیگران ارتباط موفقی برقرار کند، توانسته است محیطی را پیدا کند که این محیط سبب خواهد شد که بینظمی و اغتشاش کم و بیش به نظم و ترتیب تبدیل شود. هر عضو به عنوان عضوی از اجتماع تلاش میکند تا وظایف اجتماعی خود را متناسب با میزان مسئولیتی که اجتماع به او تفویض میکند، برای رسیدن به اهداف مشترک انجام دهد. فعالیتهای ورزشی نیز به شیوههای مختلف در روند اجتماعی شدن افراد تأثیر گذاشته و در نگرشهای افراد نسبت به جامعه تغییراتی اساسی ایجاد میکند که این تغییرات با توجه به ارزشهای حاکم بر جامعه و شخصیتهای تکوین یافته خودِ افراد میتواند متفاوت باشد.» وی درباره این که نهادینه کردن ورزش در بین اعضای خانواده چه میزان بر روابط بین اعضای خانواده و تربیت فرزندان تاثیرگذار است؟ میگوید: «یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر میزان شرکت افراد در فعالیتهای ورزشی، ورزش کردن فرد دیگری از افراد خانواده است. تحقیقات نشان میدهد کودکان و نوجوانانی که والدین آنها فعالیت بدنی دارند، بیشتر تمایل دارند که در فعالیتهای بدنی شرکت کنند تا کودکان و نوجوانانی که والدین آنها در فعالیتهای ورزشی شرکت نمیکنند. اولین مواجهه با فعالیت بدنی منظم و ورزش یک تجربه یادگیری ضروری در دوره کودکی است.
در صورتی که پدر در یک خانواده در فعالیتهای ورزشی شرکت کند 66 درصد از کودکان در فعالیتهای ورزشی شرکت میکنند و اگر مادر در فعالیتهای ورزشی شرکت کند 64درصد از کودکان در فعالیتهای ورزشی شرکت میکنند. تحقیقات مختلف نشان میدهد بیشتر افرادی که در کودکی و نوجوانی ورزش کردهاند، حتی اگر در بزرگسالی مشغله زیادی داشته باشند، مدت زیادی را به ورزش مورد علاقه خود اختصاص میدهند.»
این مشاور خانواده در تکمیل صحبتهایش میگوید: «بنابراین ورزش کردن اعضای خانواده و خصوصا والدین نقش بسیار موثری در حضور سایر افراد خانواده و خصوصا فرزندان در فعالیتهای ورزشی دارد؛ لذا باید با نهادینه کردن ورزش در خانواده هم از فواید سلامتی فردی(جسمانی و روانی) و اجتماعی آن بهره برد و هم از فواید اقتصادی آن در کاهش هزینههای سلامتی و درمانی خانواده و جامعه گام مهمی به جلو برداشت.»
دکتر محمود شهابی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به اهمیت سلامت عمومی و نقش ورزشهای همگانی در ارتقای آن میگوید: «اگر ورزش همگانی توسعه و ترویج نیابد، تمام هزینههایی که در سایر حوزههای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی شده از بین خواهد رفت. ورزشهای همگانی به همه فعالیتهای ورزشی اجتماع محور که جنبه تفریحی دارد و ارمغان آن حفظ سلامتی و استانداردهای بهداشتی است گفته میشود و اهمیت آن از ورزشهای قهرمانی بیشتر است. ورزش اجتماع محور آن نوع از ورزش که به دلایل غیر رقابتی اجرا میشود، خیلی از ورزشها و بازیهای محلی به صورت یک رقابت جدی برگزار نمیشود، این نوع از اجتماعات ورزشی باید تقویت بشود. باشگاهها و به طور خاص پارکهایی که مجهز به وسایل ورزشیاند. هدف این هست که خود مردم بیایند و ورزش کنند. عنصر سازمان یافتگی در آن وجود ندارد. وجه ممیزه ورزشهای همگانی از ورزش قهرمانی این است که اگر در ورزش قهرمانی رقابت و بُرد و باخت اهمیت بسیاری دارد، لزوما بُرد و باخت اهمیتی ندارد و ورزش همگانی بیشتر تفریحی و تفننی است.»
وی در ادامه میگوید: «ورزش همگانی هم از لحاظ فردی اهمیت دارد و هم از لحاظ ملی، از لحاظ فردی ورزش موجب میشود که آدمها به منش و شخصیت سالم دست پیدا کنند. در مجموع اگر در جامعهای افراد از سلامت جسمانی و روانی برخوردار باشند، در مجموع سلامت جامعه ممکن خواهد شد. وقتی از ورزشی شدن جامعه صحبت میکنیم، این واقعه سطوح متفاوتی دارد، ورزش همگانی مانند ورزش قهرمانی نیست که همه از بازی دیشب پرسپولیس با استقلال گفت وگو کنند، اصلا قرار است ورزشهای همگانی یک سری از شاخصها را جابه جا بکند، مثلا سلامت عمومی که در صورت تحقق و اجرایی شدن ورزشهای همگانی مخاطب از حالت تماشاچی خارج شده و نوعی از سبک زندگی فعال به ارمغان میآورد است. زمانی میتوانیم بگوییم در حوزه ورزشهای همگانی موفق بوده ایم که شاخصهای روشنی را به مثابه نتیجه اجرایی شدن ورزشهای همگانی تعریف کرده باشیم، برای مثال اگر در حوزه بهداشت و سلامت عمومی که به طور خاص با فعالیت ورزش همگانی گره خورده است، موفق بوده ایم، این به آن معناست که در حوزههای ورزش همگانی موفق بوده ایم.»
این استاد دانشگاه به چالشهای پیش روی توسعه ورزش همگانی به ویژه در بین خانوادهها اشاره کرده و میگوید: «اولین مسئله فقر است؛ خانوادههای کم درآمدی که نمیتوانند مقدمات ورزش را مهیا کنند. اگر برای جمعیت جوان تجهیزات اولیه مانند کفش، لباس ورزشی و هزینه عضویت در باشگاه ورزشی میسر نباشد، خب بدیهی است که ورزش نکنند. برای خیلی از افراد کفش، لباس ورزشی و ... مهیا نیست. باید به نوعی اینها در اختیار مردم قرار بگیرد، از هر طریقی که ممکن است.»
وی درباره ضرورت تقویت بسترهای ورزش همگانی در سیستم آموزشی کشور توضیح میدهد: «مدارس بهترین فرصت برای معرفی ورزشهای همگانیاند، یک واحد درسی برای ورزش بسیار کم است. یا این که خیلی از مدارس در زنگ ورزش کاری به غیر از ورزش انجام میدهند. حتی مهد کودکها که پیش زمینه مناسبی برای این موضوع است که کودکان آماده بشوند. به طور کلی یک سری انتظارات از وزارت آموزش و پرورش میرود که اینها باید این موضوع را میسر کنند.
همین انتظار را باید از دانشگاهها و بالاخص وزارت علوم داشت. دانشجویان خیلی کم ورزش میکنند، خیلی از دانشگاهها اصلا زمین ورزش ندارند، فقدان فضای ورزشی در دانشگاهها لطمه بسیار بزرگی میزند. حال در حد 2 واحد تربیت بدنی برای دانشگاه هم بسیار کم است. البته که ترویج ورزش همگانی در سطح دانشگاهها کمک میکند به پیشرفت ورزش قهرمانی در مسابقات دانشجویان جهان. اگر ورزش همگانی در سطح دانشگاهها حمایت بشود، نتیجه آن درخشش در سطح جامهای دانشجویان جهان میشود.»
شهابی، یک استراتژی چهار مرحلهای برای گسترش ورزش همگانی در بین اقشار مختلف جامعه تبیین میکند. وی تشریح میکند: «گام اول آگاهی است، مخاطب ما باید از مزایای ورزش کردن و مضرات ورزش نکردن مطلع باشد.
گام دوم آموزش هست، هم از طریق رسانه، هم غیر رسانه مدارس، باشگاهها، با این مضمون که اگر فرد به ورزش همگانی روی بیاورید، چه قدر برای خودتان خوب است. اگر به ورزش همگانی روی نیاورید، سرانجام افرادی که این راه را نرفتهاند را نیز نشان بدهید، این آموزشها داده بشود که افراد با مزایای ورزش کردن و مضار ورزش نکردن آشنا بشوند.»
این جامعه شناس در تبیین گام سوم و چهارم توسعه ورزش همگانی میگوید: «گام سوم انگیزش هست، با سیستم پاداش و تنبیه، ترتیبی بچینیم که افراد خود به سمت ورزش کردن بروند، از هر ساز و کاری که با توجه به استعداد آن حوزه بتوان مردم را به ورزش همگانی دعوت کرد، گاهی وقتها تشویق، گاهی وقتها زور، هر تدبیری که به ورزش کردن منجر میشود را به کار ببندید.
گام چهارم پایش مخاطب هست، مرتب باید به او ضرورت ورزش کردن منظم را یادآوری کنیم، مخاطب را رهایش نکنیم، بدون کارت، بدون سیاستهای تشویقی رهایش نکنیم. این موارد دیگر تشکیلاتی است. اگر برای ورزشکار کارتی صادر بکنیم و این کارت یه جایی مزیت باشد، مثلا با آن بتواند استخری برود، پس از چند ماه بتواند کفش ورزشی بگیرد، به هر حال عواملی از این دست میتواند مخاطب را ثابت قدم نگه دارد.»