بحران کاغذ برای خانواده فرهنگ و هنر، جدی است؛ صنعت چاپ خوابیده و نشریات دست به اقدامات انتحاری مانند تعدیل گسترده نیرو، تعطیلی و کاهش صفحات خود زدهاند. بحرانی که به اعتقاد کارشناسان رسانه خبر از آیندهای تیره برای روزنامهنگاری ایران میدهد.
بهگزارش عطنا و به نقل از ایلنا، «کاغذ» یکسالی است که با ما بازی خطرناکی را شروع کرده است؛ یا چون ماهی در آب شده و یافتنش هزاران ترفند و قلاب مخصوص میخواهد، یا مثل شب به سیاهی پیوسته و برای دیدنش چشم مسلح لازم است. چشم مسلح و قلابهای مخصوص را هم همه ندارند؛ باید برای داشتنشان، سرمایه هنگفتی در جیب داشت و دل را به بازار آزاد کاغذ زد تا بلکه اندکی از نیاز را با چندبرابر قیمت بهدست آورد.
طی دو سال اخیر، با گسترش نابسامانیهای اقتصادی و گرانی کالاها از یکسو و بحران کاغذ از سویی دیگر، بسیاری از نشریات کاغذی و خبرگزاریها با تصمیم سخت تعطیلی، کاهش صفحات و حتی تعدیل نیروهای گسترده روبرو شدند. بحران افزایش هزینه، تبعات زیادی داشته که کمابیش دامن همه رسانهها چه خصوصی و چه وابسته به نهادهای دولتی را گرفته و با وجود سپری شدن چند ماه از تشکیل کارگروه کاغذ از سوی دولت برای ساماندهی واردات این کالای اساسی، همچنان تب بازار برای کاغذ داغ است و همین امر رسانهها را وادار به انتخاب روشهایی موقت برای ادامه حیات کرده است.
اردیبهشت امسال بود که سردبیر روزنامه ایران «جواد دلیری» از کاهش هشت صفحهای این روزنامه بعلت آنچه «بحران جدی کاغذ» میخواند، خبر داد.
دلیری در صفحه توییتر خود گفته بود بهدلیل بحران جدی کاغذ، از یکشنبه (۲۲اردیبهشت) و تا اطلاعثانوی هشت صفحه از صفحات روزنامه ایران را کاهش میدهیم و این روزنامه بهجای ۲۴ صفحه در ۱۶ صفحه روی دکه میآید.
او درباره این تصمیم گفته بود: «مجبوریم به فکر کاهش تیراژ، کاهش صفحات و تعطیل کردن روزنامه در بین تعطیلیها باشیم تا مصرف کاغذ را کاهش دهیم و روزهای بیشتری دوام بیاوریم. مشکلاتی از قبیل افزایش قیمت کاغذ، زینک و مرکب و دیگر هزینههای جاری در کنار کاهش منابع درآمدی مطبوعات از مواردی است که رسانههای مکتوب را گرفتار کرده است. بحران کاغذ بهحدی جدی است که تیراژ بسیاری از روزنامهها در دوماه گذشته به یکسوم کاهش پیدا کرده است و براساس اطلاعاتی که من دارم برخی روزنامهها تا یکی دو شب دیگر بیشتر کاغذ ندارند.»
اندکی بعد از این خبر، عضو شورای سردبیری روزنامه همشهری «نیلوفر قدیری» هم از کاهش هشت صفحهای این روزنامه تا اطلاع ثانوی خبر داد؛ همشهری که در ۲۴ صفحه منتشر میشد مانند روزنامه ایران به ۱۶ صفحه رسید چراکه بهگفته خانم قدیری «بحران کاغذ آتش بهجان مطبوعات زده است.»
محمود مختاریان، روزنامهنگار پیشکسوت، نگاهی به ریشههای بحران رسانهها داشته و میگوید: «افزایش نرخ دلار، قیمت سایر اجناس و خدمات را هم افزایش داد و از آنجا که حدود ۹۵درصد کاغذ ما وارداتی است، با افزایش قیمت کاغذ روزنامهها، هزینههای تولید رسانههای مکتوب هم بسیار بیشتر شد. اما علاوه بر شرایط اقتصادی و افزایش قیمت کاغذ، مشکل اصلی در دولتی بودن رسانههاست که نقد و زندگی جاری مردم در آنها نیست.»
محمود صدری، مترجم، مدیر انتشارات دنیای اقتصاد و روزنامهنگار درباره آینده مطبوعات با شرایط کنونی نگاه خوشبینانهای ندارد و معتقد است: «هرچند دستمزدی که به خبرنگار پرداخت میشود ناچیز است اما مجموع آن برای کارفرما قابل توجه است.»
او در این زمینه میگوید: امسال شاهد بودیم هزینه کاغذ بالاتر رفته، توان خرید مردم کاهش پیدا کرده و اولین اثرش حذف هزینههای فرهنگی و کاهش خرید روزنامه و تعدیل نیروی بیشتر است. بنابراین معتقدم چشمانداز روشنی برای آینده مطبوعات در ایران دیده نمیشود.
محمود صدری با اشاره به مساله تعدیل نیرو و اخراج خبرنگاران که به بحرانی در مطبوعات تبدیل شده، میگوید: بارها گفتهام رسانه و روزنامه هم مثل هر بنگاه دیگری باید بتواند اقتصادی اداره شود. اگر مدیرش نتواند دخل و خرج کند و ناگزیر به کاهش هزینههایش شود، تنها محل صرفهجوییاش بخش ستادی است؛ تعدیل و اخراج نیروها موضوعی غمانگیز و تلخ است اما مدیر رسانه هم مجبور به این کار است.
صدری تصریح میکند: وقتی رسانه نیرویش را کاهش میدهد، کیفیت تولید محتوایش هم پایین میآید. اما این بهنظرم انتخابی ناگزیر و از سر ناچاری است و خودشان هم قطعا این را میدانند. یا باید کل رسانه را تعطیل کنی یا با این روشها حیات رسانه. فرقی ندارد بنگاه موردنظر روزنامه باشد یا کفشسازی؛ برای اینکه دخلوخرج خود را هماهنگ کند باید هزینههایش را پایین بیاورد.
هرچند که ماههاست کارگروه کاغذ در وزارت ارشاد برای رسیدگی به این بحران تشکیل شده و قرار بر نظارت و سازماندهی واردات کاغذ و ابزار صنعت چاپ بوده اما با وجود گذشت چند ماه از تشکیل این کارگروه و تخصیص ارز دولتی به کاغذ و وارد شدن چند محموله، هنوز اثری از کاهش این بحران به چشم نمیخورد.
مختاریان که خود از روزنامهنگاران پیشکسوت است، میگوید: عموم روزنامهنگاران ما از نظر مالی در وضعیت بد مالی قرار دارند و این مساله در رسانه نمود پیدا میکند. بسیاری از روزنامهها صفحات چهار رنگشان را تکرنگ کردهاند و همین سبب شده جذابیت بصریشان را از دست بدهند و برخی روزنامهها هم دیگر روزهای پنجشنبه منتشر نمیشوند.
محمود مختاریان با تاکید بر اینکه «حیف است ۲۰۰ سال روزنامهنگاری کشور متلاشی شود» تصریح میکند: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید مدیران رسانهها را دعوت به همفکری کرده و راهکار طلب کند. همه باید به ساماندهی مشکلات رسانهها کمک کنیم اگرنه آسیب جدی در انتظارمان است؛ احترام امامزاده با متولی است، باید جایگاه روزنامهنگار را بالا برد و تحقیرش نکرد. وزارت ارشاد باید همهجوره از رسانه حمایت کند تا بیشتر از این آسیب نبیند.