۲۴ دی ۱۳۹۴ ۰۱:۴۱
کد خبر: ۲۵۸۱۴
دکتر جمشید پژویان، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس سابق شورای رقابت است. البته او را بیشتر به عنوان تئوریسین طرح هدفمندی یارانه ها در دوران وزارت اقتصاد شاگردش، شمس الدین حسینی، می شناسند. با این حال او خود منتقد نحوه برآورد درآمدهای طرح هدفمندی و جزئیات اجرای این طرح بزرگ است. پژویان که تحصیلات اقتصاد خود را در دانشگاه ایالتی یوتا به پایان رسانده و متخصص بخش عمومی است در جریان تدوین برنامه ششم توسعه رئیس یکی از کمیته ها و عضو سه مورد از شوراهای تدوین برنامه بوده است. البته او تاکید می کند که این جلسه ها بیشتر به شناخت وضع موجود به عنوان اولین گام برنامه ریزی گذشته است. پژویان نظام برنامه نویسی در کشور را منسوخ و ناکارآمد و در تحلیل برنامه های گذشته اکثر آنها را شکست خورده می داند. او معتقد است تا مشکلاتی نظیر غیرعملیاتی بودن بودجه رفع نشود و به پویا بودن اقتصاد در برنامه ها توجه نشود این برنامه ها نتیجه ای نخواهد داشت. در ادامه خلاصه ای از نظرات پژویان در مورد برنامه ششم که در گفتگو با خراسان مطرح شده است را می خوانیم.

محور گفتگو در مورد برنامه ششم است. مخصوصا با توجه به تخصص و تجربه جنابعالی در حوزه بخش عمومی و موضوعات پرحاشیه مربوط به انحلال سازمان حمایت در برنامه ششم، نظر جنابعالی در این خصوص چیست؟
در مورد برنامه ششم؛ ما می دانیم که چه 5 برنامه قبل از انقلاب و چه 5 برنامه بعد از انقلاب صرفا یک سری دلنوشته بوده است. در این برنامه ها مجموعه ای از شعارها و اهداف مشخص می شود و همین که یک یا دو سال می گذرد، به شدت فاصله از اهداف زیاد می شود. با اطمینان می گویم که از این 10 برنامه هیچکدام به 50 درصد اهداف خود هم نرسیده اند.
نمی توان از 5 سال قبل اقتصاد را پیشگویی کرد
دلیل این موضوع هم این است که این نوع برنامه نویسی در دنیا منسوخ شده است. معمولا استراتژی های کلی تعیین شده و بعد با سیاستگذاری هایی پویا سعی می شود طی دوران برنامه با برنامه های بودجه و ... به استراتژی ها نزدیک شوند. به دلیل پویایی اقتصاد باید سیاستگذاری ها پویا باشند. اقتصاد از دوران مختلف تورم، رکود و ...  عبور می کند به همین دلیل نمی توان از 5 سال قبل اقتصاد را پیشگویی کرد. ایراد و اشکال اساسی برنامه نویسی در ایران و علت شکست آن 10 برنامه همین موضوع است.
این برنامه ها حتی از این جهت که ابزاری برای کنترل مسیر و جهت گیری های دولت هم باشد موفق نبوده اند. می توان از طریق مجلس و رسانه ها دولت را موظف به حرکت در مسیر مشخص کرد. اما به دلیل اینکه دولت بودجه عملیاتی ندارد این موضوع هم میسر نیست. نظارت و قضاوت بر اینکه آیا دولت برنامه ها را درست انتخاب کرده، انتخاب ها بر اساس هزینه فایده بوده و آیا بهترین پروژه ها برای دوره 5 ساله انتخاب شده یا خیر نیازمند وجود بودجه عملیاتی است. اما متاسفانه هنوز هم درک درستی از بودجه عملیاتی در دولت وجود ندارد.
هدفگذاری رشد 8 درصدی باعث اتلاف منابع می شود
تا زمانی که من در جلسات حضور داشتم هدفگذاری کلی برنامه بر سه موضوع معطوف بود. یکی رشد 8 درصدی بود که به نظر من بسیار دور از دسترس است و در نتیجه این به معنای آن است که برنامه هیچ فایده ای ندارد. اگر هدفی را تعیین کنید که بدانید قابل دستیابی نیست باعث اتلاف منابع می شود. فرض کنید که یک سیبل را در فاصله یک کیلومتری گذاشته اید و می خواهید با یک تفنگ معمولی هدف را بزنید. واضح است که گلوله های شما هدر می رود و به هدف هم نمی رسد. این هم یک ایراد مهم دیگر برنامه است. البته بدنه سازمان برنامه بسیار تلاش کرده تا جایی که ممکن است به واقعیت ها بپردازد به همین دلیل در شوراها خیلی روی شرایط موجود تاکید کرده اند تا بتوانند نقاط قوت و ضعف را از آن استخراج کنند.
انحلال سازمان حمایت از دولت قبل مطرح بود
اما از نقطه نظر قیمت گذاری و انحلالی که سوال کردید؛ در واقع در انتهای دولت قبلی، طی آخرین مصوبات هیئت دولت، انحلال سازمان حمایت و همچنین سازمان تنظیم مقررات(بخش قیمت گذاری و تعرفه آن) برای ادغام در شورای رقابت مطرح بود. حتی بعد از تغییر دولت هم قرار بود بخش مربوط به قیمت گذاری جدا شود. لذا این مباحث مطرح بوده و هست، دلیل آن هم این است که هیچ توجیهی برای وجود چنین سازمانی وجود ندارد. این سازمان بنا بر ضروریات زمان جنگ تشکیل شد. در آن زمان به این خاطر که شورای رقابت و سازمان و تشکیلاتی وجود نداشت و به خاطر یارانه ای که به بعضی از تولیدکنندگان داده می شد، ضرورت ایجاب می کرد که بر قیمت آنها نظارت شود. چرا که تولیدکنندگان با یارانه تولید می کردند و وقتی برای تولید یارانه پرداخت می شود، ایجاب می کند که سازمانی برای نظارت وجود داشته باشد. لذا سازمانی شکل داده شد تا این وظیفه را انجام دهد.
هیچ جای دنیا سازمان حمایت از تولیدکننده نداریم
اما طبق معمول دولت هرچیزی که ایجاد می کند گسترش می دهد. به جای اینکه این سازمان بهینه یا بعد از انجام وظایف منحل شود، سیستم بوروکراتیک آن را گسترش می دهد. لذا سازمان تبدیل شد به سازمانی با اسم عجیب و غریب حمایت از تولیدکننده و مصرف کننده که قیمت گذاری هم می کند! اینطور چیزی در دنیا وجود ندارد. البته همه جا سازمان حمایت از مصرف کننده وجود دارد که وظیفه اش آن است که هر زمان به دلیل عدم تقارن اطلاعات، اجحافی به مصرف کننده شد به این تشکیلات مراجعه کند - که این تشکیلات در برخی مناطق NGO است- و حق مصرف کننده استیفا شود. اما چیزی به اسم حمایت از تولیدکننده نداریم. چون تولیدکننده بهتر از هر کس دیگری از خودش حمایت می کند. همچنین هیچ جای دنیا هم به تولیدکننده یارانه داده نمی شود. چون باید در فضای رقابتی فعالیت کند و موضوعیت ندارد که به اسم حمایت از تولیدکننده به او یارانه داده شود. علاوه بر همه اینها موضوع قیمت گذاری چه ربطی به این سازمان و تشکیلات دارد؟
این تشکیلات به دلیل قدرتی که برای خودش ایجاد کرده بود، با قدرت خودش را نگه داشته و گسترش می داد تا به قدرت خود بیفزاید. این جهتی است که در تمام دولت ها و تشکیلات دنیا وجود داشته و دارد. فقط در دنیا موانعی در مسیر آنهاست؛ از جمله رسانه ها و مجلس و ... که ما اینچنین موانعی نداریم. به همین دلیل اینها می توانند بتازند.اما در مورد اینکه قرار است قیمت ها آزاد شود؛ مطابق قانون و دانش اقتصاد، اصولا مکانیزم بازار باید قیمت را تعیین کند. مگر اینکه درجه تمرکز زیاد شده و انحصار ایجاد شود. اگر انحصار قابل شکستن باشد باید انحصار را شکست و این هم وظیفه نهادی مثل شورای رقابت است. اما اگر انحصار قابل شکستن نباشد - مثل مخابرات- نیاز به رگولاتور و تنظیم کننده دارد. اگر انحصاری نباشد اصلا دلیلی وجود ندارد که دولت قیمت گذاری کند. این کاری که دولت طی سال ها می کرده به معنی اختلال جدی در کارایی اقتصادی است.

 

منبع: خراسان
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار