استاد مطالعات منطقهای دانشگاه تهران با بیان اینکه طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی هیچ دولتی حق ندارد از منافع سرزمینی و حقوق مردم ایران به دنبال فشارها بگذرد، خاطرنشان کرد: طبق متن توافق آقای لاوروف که در نشست 5 سران آمده است و در وضعیت فعلی و با روابطی که اکنون با روسیه داریم اکیداً هشدار میدهم که اکنون وقت امضای توافقنامه نیست.
به گزارش عطنا، نشست تخصصی «دریای خزر، تحدید حدود مناطق دریایی، ژئوپولتیک» با ابتکار مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی دانشگاه تهران، گروه حقوق عمومی دانشگاه تهران و موسسه بینالمللی مطالعات دریای خزر دوشنبه، 25 تیرماه در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد.
در این نشست دکتر الهه کولایی، استاد مطالعات منطقهای دانشگاه تهران، دکتر سیدباقر میرعباسی، استاد حقوق بینالملل دانشگاه تهران، دکتر مهدی اشرفی، مدیرکل دفتر تجاریسازی و امور تشکلهای وزارت راه و شهرسازی، دکتر ساسان صیرفی، استادیار حقوق عمومی دانشگاه تهران، دکتر میثم آرائی درونکلا، مدیر موسسه بینالمللی مطالعات دریای خزر و آرمین طلعت، دانشجوی دکترای حقوق بینالملل دانشگاه علامه طباطبائی به ارائه دیدگاههای خود پرداختند.
الهه کولایی، استاد مطالعات منطقهای دانشگاه تهران در این نشست گفت: دریای خزر مسئله سیاسی است و همه مسائل در این منطقه رنگ و بوی سیاسی میگیرد. در اسنادی که در توافق روسیه آمده دریای خزر ذکر شده است. نامی که در کتب و مجامع رسمی به کار رفته «دریای خزر» است و در اینجا نیز از همان اصطلاح استفاده میکنیم.
وی افزود: این جلسه هفتاد و سومین نشست تخصصی ما در مورد دریاچهای است که در طول قرنها سایه قدرت برتر بر آن افتاده بود و در قرارداد گلستان و ترکمنچای حق کشتیرانی از ایران سلب شد.
استاد مطالعات منطقهای دانشگاه تهران در ادامه سخنانش به قراردادهایی که در مورد دریای خزر بسته شده اشاره کرد و گفت: در سال 1921 یعنی در پایان جنگ داخلی و انقلاب اکتبر قرارداد دوستی ایران و شوروی بسته شد. در این قرارداد نوشته شد که دولت روسیه در موضع ضعف قرارداشت. مطابق قرارداد 1921 قراردادهای استعماری لغو و ایران حق کشتیرانی در دریای خزر را پیدا کرد.
کولائی افزود: در قرارداد 1940و آستانه جنگ جهانی دوم نیز قراردادی از موضع ملاحظه برای تنظیم روابط ایران و روسیه نوشته میشود. در سال 1992 شوروی فرو پاشید و در آن سال کشورهای استقلال یافته از شوروی سابق با روسیه قرارداد امضا کردند که بر تمام تعهدات خود پایبند باشند و در سال 1994 بر این تعهد صحه گذاشتند.
وی گفت: سال 1994 باکو قرارداد استفاده از منابع نفت دریای خزر را با وجود دو گانگی در مواضع روسیه مطرح میکند. کشورها طبق توافق درمورد استفاده از نفت دریای خزر باید به اجماع برسند. دولت روسیه به دولت آذربایجان اعتراض رسمی میکند اما دولت آذربایجان پشتش به آمریکا گرم است.
باید تلاش شود از ظرفیتهای علمی، کارشناسی و تخصصی که در کشور وجود دارد بهرهبرداری شود.
استاد مطالعات منطقهای دانشگاه تهران از موازنه کشورها برای مهار روسیه سخن گفت و عنوان کرد: قزاقستان، گرجستان، آذربایجان به موازنه ژئوپولتیکی برای مهار روسیه روی آوردند و برای کاهش نفوذ روسیه و مهار روسیه به پشتیبانی آمریکا راههای متعددی را در پیش گرفتهاند. روسیه مفهوم خارج نزدیک و حوزه منافع حیاتی و خارج دور را مطرح میکند. این بدان معنی است که فرصتی برای کشورهای بازمانده از شوروی فراهم شده که در سیاست خارجی خود بین آمریکا و روسیه بازی کنند.
کولائی تصریح کرد: محیط منطقه و روابط کشورها تغییر کرده است اما ایران حرف خود را بیان کرده است. باید به این سوال پاسخ داد که ایران در این کشورها در طی این 25 سال چه روابطی را ایجاد کرده است.
وی بسیاری از رویکردهای اتخاذ شده را «بیبنیان» خواند و توضیح داد: بسیاری رویکردهای بیبنیان سیاسی ایجاد شده اما در25 سال ابزار چانه زنی ایجاد نشده است. شوروی فروپاشید و خلأ ایجاد شد؛ هر کس در این بین سعی میکند فرصتی برای خود به دست آورد. فرمول 4 + 1 دنبال شده و امریکا پشتیبان این کشورها بوده است. این مسائل باعث شده باکو ادعاهایی را مطرح کند در حالی که حقی در تعیین حد برای دریای خزر ندارد.
استاد مطالعات منطقهای دانشگاه تهران به رویکرد خصمانه آمریکا علیه ایران اشاره کرد و در این خصوص گفت: آمریکا در تمام 25 سال رویکردی را به صراحت در مورد ایران دنبال کرده است که هر جا ایران منفعت دارد، آن را پس میزند. منطق آمریکا این است که از منافع قزاقستان و روسیه حمایت کند تا به ایران منفعت نرسد. ایران در این فضا قرار است مذاکره کند. نتیجه این میشود که رژیم حقوقی مشاع است.
کولائی این منطقه را حوزه تقابل روسیه با آمریکا دانست و گفت: اینجا، حوزه نگرانی قزاقستان در مورد روسیه است و مسئله در این منطقه سیاسی است.
وی به جلسه سال 2002 در عشق آباد پرداخت و گفت: در سال 2002 در اولین جلسه سران در عشق آباد حضور یافتم که این اتفاق بعد از نطق بوش بود که ایران را مرکز شرارت خواند. یک جمله و بیانیه مشترک در اولین نشست سران در سال 2002 صادر نشد؛ زیرا میخواستند مسائلی را بر ایران تحمیل کنند.
استاد مطالعات منطقهای دانشگاه تهران به نگاه کارشناسان جغرافیایی در این زمینه اشاره کرد و افزود: کارشناسان جغرافیایی دنبال این بودند که با مسائل کارشناسی بحث 18 و 19 درصد را دنبال کنند. وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی گفته سهم ایران 11 درصد بیشتر نبوده است. بنابراین در این منطقه ایران با چه ابزاری میخواهد چانهزنی کند؟روسیه این منطقه را حوزه حیاتی خود میداند و اولین مانور نظامی را در اینجا اجرا کردند.
کولائی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه معاملات قدرت رژیم حقوقی دریای خزر را شکل داده است، گفت: از سال 1994 تا امروز معاملات قدرت رژیم حقوقی دریای خزر را شکل داده است. حقوق بینالمللی ترجمه معاملات قدرت است. اگر به روزنامهها نگاه کنیم میبینیم آمریکا گفته چون قدرتش را دارم فلان کار را میکنم. پس معاملات قدرت نقش مهمی در این زمینه دارد.
وی تصمیمات عجولانه اخیر را خطرناک دانست و هشدار داد: بعد از اینکه ایران فضای چانهزنی برای 18 درصد را از دست داد به 11 درصد رسید. طبق متن توافق آقای لاوروف که در نشست 5 سران آمده است هشدار اکید میدهم که اکنون وقت امضا توافق نیست.
استاد مطالعات منطقهای دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی هیچ دولتی حق ندارد از منافع سرزمینی و حقوق مردم ایران به دنبال فشارها بگذرد، ایران استدلال حقوقی و اسناد دارد. در وضعیت فعلی و با روابطی که اکنون با روسیه داریم وقت امضا توافق نیست.
کولائی در پایان با بیان اینکه مسئله رژیم حقوقی دریای خزر مسئله حقوقی نیست؛ بلکه سیاسی است. تصریح کرد: اگر ایران از موضع ضعف وارد روابط شود سهم دیگران با بهره ایران قابل مقایسه نخواهد بود. اگر نگاهی به 25 سال گذشته بیندازیم و مروری گذرا بر آن داشته باشیم متوجه خواهیم شد باید تلاش شود از ظرفیتهای علمی، کارشناسی و تخصصی که در کشور وجود دارد بهرهبرداری شود.