استاد روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبائی گفت: معیارهای رهبر انقلاب با مولفههای «مذاکره مطلوب» در روابط بینالملل کاملاً منطبق است.
به گزارش عطنا به نقل از تسنیم، سیدجلال دهقانی فیروزآبادی، استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبائی در نشست «تجربه ماندگار» که چهارشنبه، 9 خردادماه با هدف بازخوانی و تبیین بیانات و مواضع مقام معظم رهبری درباره برجام در موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد، طی سخنانی تاکید کرد: معیارهای مذاکراتی که مقام معظم رهبری برای مذاکرات هستهای بیان داشتند، کاملا با مولفههای مذاکره مطلوب در روابط بینالملل انطباق دارد.
وی برهمین اساس به تشریح مولفهها و معیارهای مذاکره مطلوب پرداخت و اظهار داشت: اولین ویژگی یک مذاکره خوب، مذاکره هدفمند است. در واقع یک مذاکره باید هدف اصلی و راهبردی داشته باشد. مذاکرهای نتیجه بخش است، که هدفمند باشد.
این استاد دانشگاه بر همین اساس افزود: مذاکره برای مذاکره در روابط بینالملل معنادار نیست یک مذاکره باید برای یک هدف معین و مشخصی انجام شود.
دهقانیفیروزآبادی یکی از ویژگیهای مذاکره هدفمند را شناخت کامل و درک درست مذاکرهکننده از اهداف و سلسله مراتب و اولویتهای خود و طرف مقابل برشمرد و گفت: در مذاکره شخص مذاکره کننده باید هم اولویتهای خود و هم اهداف و اولویتهای طرف مقابل را بشناسد. برای این امر لازم است تا اهداف مذاکره به صورت دقیق تعریف و تبیین شود و اولویتها مشخص باشند.
وی ادامه داد: تشخیص و تمایز اهداف واقعی و ظاهری طرف مقابل یکی دیگر از نکاتی است که باید در مذاکره مورد توجه قرار گیرد. معمولا مذاکرات دیپلماتیک یک سری اهداف ظاهری و اعلامی و یک سری اهداف واقعی و اعمالی دارند.
این استاد دانشگاه توجه به اهداف راهبردی و بلندمدت را از دیگر نکات یک مذاکره هدفمند برشمرد و در مورد اهداف ایران و آمریکا از انجام مذاکرات هستهای، گفت: اهداف موردی و موضوعی ایران در زمینه هستهای رفع تحریمها، لغو تحریمها و به رسمیت شناختن حقوق و توان هستهای جمهوری اسلامی ایران بود.
دهقانیفیروزآبادی در مورد اهداف راهبردی و بلند مدت ایران هم گفت: آزادی عمل بیشتر در صحنه بین الملل و نقش آفرینی بیشتر در صحنه منطقه و به بیان دیگر عادی سازی روابط جمهوری اسلامی ایران هدف بلند مدت ایران از مذاکرات هستهای بود.
وی در مورد اهداف آمریکا از مذاکرات هستهای هم اینگونه توضیح داد: آمریکا در اهداف کوتاه مدت خود به دنبال تضمین ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران بود. گرچه ایران بارها اعلام کرده بود به دنبال استفاده صلحآمیز از توانمندی هستهای است اما هدف آنها تضمین این ماهیت صلحآمیز بود.
این استاد دانشگاه اهداف بلند مدت و راهبردی آمریکا را مهار و محدود سازی قدرت ایران، تغییر رفتار و تغییر ساختار جمهوری اسلامی عنوان و تأکید کرد: در شرایط کنونی در مییابیم که اوباما و تیمش به دنبال تأمین اهداف کوتاه مدت و موضوعی آمریکا بودند و اکنون ترامپ اهداف راهبردی را بیان میکند. البته اهداف بلند مدت پس ذهن تیم اوباما هم بود اما به دلایلی به آنها اشاره نمیکردند اما اکنون که اهداف کوتاه مدت آنها محقق شده، به دنبال تحقق اهداف بلند مدت و راهبردی خود هستند.
دهقانی فیروزآبادی ویژگی دوم یک مذاکره مطلوب را واقعبینانه بودن مذاکره عنوان کرد و گفت: مذاکرهای که مبتنی بر توهمات و تخلیات و آرزوها باشد، مطلبوب نیست. مذاکره باید مبتنی بر شناخت واقعیتها باشد.
وی ادامه داد: نکته دیگری که در این زمینه باید مورد توجه قرار دهیم، واقعیتهای محیطی است. در بحثهای سیاست خارجی واقعیتهای محیطی شامل محیط روانی و محیط عملیاتی میشود که محیط روانی معطوف به شناخت طرف مقابل مبتنی بر ماهیت، هویت و روحیات او است.
این استاد دانشگاه یادآور شد: وقتی مقام معظم رهبری فرمودند آمریکا دشمن است و ما در حال مذاکره با دشمن هستیم. این یک شناخت مبتنی بر ماهیت و هویت طرف مقابل است که باید به آن توجه کنیم. مذاکره با دشمن یک الزاماتی دارد و برای یک مذاکره واقعبینانه باید به آنها توجه کرد. همچنین مقام معظم رهبری فرمودند: «آنها فریبکار، تمامیت خواه، باجگیر، زورگو و زیادهخواه هستند». این موارد نشان میدهد که شناختمان از طرف مقابل باید مبتنی بر ماهیت و هویت آن باشد تا ببینیم در حال مذاکره با چه کسانی هستیم.
دهقانیفیروزآبادی افزود: نکته دیگر توجه به محیط راهبردی است. به این معنا که باید بدانیم قرار است در چه میدان عملیاتی بازی کنیم. باید نظام بینالملل و منطقهای را به خوبی بشناسیم و از روابط قدرت در سطح منطقهای و جهانی شناخت داشته باشیم. باید روابط قدرتهای بزرگ را بدانیم تا بفهمیم چقدر میتوانیم بین آنها بازی کرد.
وی تجزیه و تحلیل شرایط و تحولات جاری بینالمللی و پیشبینی اتفاقاتی آینده را نکته مهم دیگری در مذاکره واقعبینانه و مبتنی بر شناخت عنوان کرد و گفت: واقعیتها و تجارب تاریخی موضوعی است که میتواند به مذاکره واقعبینانه و مبتنی بر شناخت کمک کند. ما تجربههایی از آمریکا داریم مثل کودتای 28 مرداد سال 32 و یا محور شرارت خواندن ایران به بهانه 11 سپتامبر و به تبع آن حمله نظامی به عراق. بنابراین این واقعیتها و تجارب تاریخی میتواند در شناخت ما از طرف مقابل مذاکره موثر باشد.
این استاد دانشگاه برهمین اساس تأکید کرد: با اینکه ما نسبت به بدعهدی و دشمنی آمریکا تجارب تاریخی داشتیم اما مجددا با این کشور مذاکره کردیم. به نظر من این یک اتمام حجت با افکارعمومی داخلی و افکارعمومی بینالمللی بود تا در تاریخ ثبت نشود که ایران حاضر به مذاکره نشد و اگر مذاکره میکرد این شرایط اینگونه نبود.
دهقانی فیروزآبادی ویژگی سوم یک مذاکره مطلوب را مذاکره مقتدرانه و فعال دانست و گفت: اصل این مذاکره براساس اقتدار و قدرت ملی است. از منظر من دیپلماسی، هنر اعمال مسالمتآمیز قدرت در روابط بینالملل است و اگر ما این هنر را داشته باشیم، دیپلماسی موفقی خواهیم داشت. نه اینکه قدرت خود را زمین بگذاریم و از آن استفاده نکنیم.
وی با تأکید براینکه باید قدرتمند باشیم و این قدرت را با کمترین هزینه اعمال کنیم، افزود: یک مذاکره موفق و مطلوب قطعا مبتنی بر مولفههای قدرت است که شناخت دقیق از قدرت و تواناییهای خود و مقدورات و محذورات طرف مقابل در این زمینه بسیار موثر است.
این استاد دانشگاه در همین زمینه گفت: یکی از نشریات آمریکایی در سال 2007 در مقالهای عنوان کرد:« ما در یک بازی باخت-باخت با ایران قرار داریم. تحریمها دیگر نتیجه نمیدهد و باید این بازی را تبدیل به برد-برد کنیم». یکی از پیشنهادات این مقاله این بود که آمریکا با ایران مذاکره همه جانبه داشته باشد تا به کمک این مذاکره بازی را به برد- برد به نفع آمریکا برگرداند.
دهقانی فیروزآبادی همچنین تأکید کرد: آمریکاییها گزینهای جز مذاکرات هستهای نداشتند که اگر داشتند آن را عملی میکردند. البته این گفته من به استناد همان مقاله نشریه آمریکایی است بنابراین ما در مذاکرات هستهای در موضع ضعف نبودیم بلکه در موضع قدرت بودیم.
وی با بیان اینکه مذاکره مقتدرانه و فعال باید مبتنی بر پشتوانه قدرت ملی و مولفههای آن باشد، گفت: مولفههای قدرت و اقتدار ما در حوزه هستهای و سطح ملی و منطقهای از جمله انسجام و اجماع داخلی بود. در واقع اگر مذاکرهای صورت گرفت به این دلیل بود که ایران یک قدرت ملی داشت که بخشی از در زمینه هستهای و بخشی از آن اقتدار آن در منطقه و جهان بود. این مولفههای قدرت سبب شد که طرف غربی با ما مذاکره کند و اکنون هم باید این مولفههای قدرت را حفظ کنیم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: توان مذاکراتی و چانه زنی نکته دیگری است که برای یک مذاکره مقتدرانه باید مدنظر قرار دهیم. اگر یک طرف مذاکره مولفه قدرت داشته باشد اما نتواند این قدرت را به صورت مسالمتآمیز بر طرف مقابل اعمال کند، بیفایده است. بنابراین یک توان مذاکراتی و قدرت چانه زنی لازم است تا بتوان در یک مذاکره خواستههای خود را به طرف مقابل بقبولانیم.
دهقانی فیروزآبادی در ادامه سخنان خود تصریح کرد: اصل دیگر مذاکره مقتدرانه و فعال، حضور مذاکرهکنندگان حرفهای و مستظهر به حمایت ملی است. اینکه رهبری بارها از مذاکره کنندگان حمایت کردند، به این دلیل است. حمایت از مذاکرهکنندگان یکی از شگردهای مذاکراتی است و منجر به مذاکره مقتدرانه و باقدرت میشود. بنابراین اکنون نباید عدهای بگویند مذاکره کنندگان مورد حمایت رهبری بودند و مقام معظم رهبری از آنها حمایت میکرد.
وی مذاکره عزتمندانه را معیار و ویژگی دیگر یک مذاکره مطلوب دانست و گفت: این موضوع همواره در بیانات مقام معظم رهبری وجود داشته است البته اصل عزت، حکمت و مصلحت از اصول بنیادین جمهوری اسلامی بوده است و باید به تمام کنشها از جمله مذاکرات هستهای تسری یابد.
این استاد دانشگاه حفظ حرمت و شأن ملت ایران و پرهیز از مذاکره همراه با تهدید و تحقیر ملت ایران را یکی از اصول مذاکره عزتمندانه برشمرد و گفت: حفظ هویت ملی و عزت نفس یک اصل کلی است که در هر مذاکرهای باید مدنظر قرار گیرد. این اصل تنها مربوط به جمهوری اسلامی نیست و همه کشورها در مذاکرات، برای حفظ هویت ملی و عزت نفس خود تلاش میکنند.
دهقانی فیروزآبادی برهمین اساس ادامه داد: مذاکره از موضع برابر و براساس احترام متقابل و به رسمیت شناختن منافع ایران یکی دیگر از اصول مذاکره عزتمندانه است. متأسفانه با کسانی مواجه هستیم که اصلا نمیپذیرند جمهوری اسلامی منافع و حقوقی دارد و در واقع منافع جمهوری اسلامی را به رسمیت نمیشناسند درحالی که به رسمیت شناختن منافع هر ملتی یک اصل بدیهی در روابط بینالملل است. بنابراین اگر در مذاکره منافع ما تأمین نشود، امیدی به آن مذاکره نیست.
وی با بیان اینکه مذاکرهای که هویت جمهوری اسلامی را مخدوش کند، مذاکره مناسب و مطلوبی نیست، گفت: در مذاکره قرار نیست هویت، رفتار و ساختار جمهوری اسلامی تغییر کند بلکه مذاکره هستهای یک دستورکار و هدف مشخصی دارد. به عنوان مثال استکبارستیزی هویت جمهوری اسلامی است و این هویت نباید با مذاکرات هستهای مخدوش شود. مذاکره هستهای در مورد مسائل هستهای است و ربطی به هویت جمهوری اسلامی ندارد.
این استاد دانشگاه ویژگی پنجم یک مذاکره خوب و مطلوب را مذاکره محتاطانه و حزم اندیشانه برشمرد و در تشریح این موضوع گفت: مذاکره باید مبتنی بر تفکر راهبردی باشد و در یک پلن استراتژی شکل گیرد. در مذاکره باید تفکر راهبردی وجود داشته باشد.
دهقانی فیروزآبادی در ادامه افزود: یکی از اصول مذاکره محتاطانه مذاکره براساس بیاعتمادی به طرف مقابل است. در مذاکرات نباید به طرف مقابل اطمینان کامل داشت. البته برخی کارشناسان روابط بینالملل معتقدند که در مذاکرات حتی نباید به دوستان اعتماد کرد، چه برسد به دشمنان. بنابراین در مذاکره اصل بر بیاعتمادی است مگر اینکه خلافش ثابت شود.
وی یکی از اصول مذاکره محتاطانه را مذاکره مبتنی بر تضمینهای عینی و واقعی و عملی برشمرد و در خصوص ویژگی دیگر مذاکره خوب و مطلوب به این نکته اشاره کرد که مذاکره باید عاقلانه و معقول و منطقی باشد.
این استاد دانشگاه براین اساس تصریح کرد: یکی از اصول مذاکرات عاقلانه مذاکره در چارچوب منافع ملی است در واقع مهمترین کارکرد یک مذاکره تأمین منافع ملی هم در موضوع هستهای و هم در مسائل راهبردی است.
دهقانی فیروزآبادی مقایسه دادهها و ستاندهها در مذاکرات را یکی دیگر از اصول مذاکره عاقلانه دانست و گفت: داده و ستاندها در مذاکره باید متوازن و متعادل، متناسب و متقابل باشد. اگر در یک مذاکره فایده بیشتر از هزینه باشد، این مذاکره معقول است اما مذاکرهای که هزینههایش برایمان بیشتر باشد، یک مذاکره نامعقول است.
وی عقلانیت استدلالی را یکی دیگر از اصول مذاکره عاقلانه عنوان کرد و گفت: عقلانیت استدلالی یعنی توانایی تبیین دقیق اهداف و خواستههای خود و موجهسازی آن و قدرت اقناع طرف مقابل برای اینکه بتوانیم خواستههای خود را به او بقبولانیم.
این استاد دانشگاه ویژگی هفتم یک مذاکره مطلوب را مذاکره منعطف برشمرد و گفت: در این مذاکره، مذاکره کننده باید کف و سقف خواستهها و امتیازات خود و طرف مقابل را بداند تا بتواند میزان انعطاف خود را تعیین کند. در واقع باید بداند که تاکجا میتواند امتیاز دهد و طرف مقابل تا کجا میتواند خواستههای او را قبول کند.
دهقانی فیروزآبادی در ادامه تصریح کرد: تعیین خطوط قرمز در خصوص خواستهها و امتیازات غیرقابل عدول الفبای مذاکرات و یکی دیگر از اصول مذاکره منعطف است. وقتی خطوط قرمز مشخص باشد، طرف مقابل میداند که خط قرمزها کجاست بنابراین تعیین خطوط قرمز در مذاکرات نه تنها نکته بدی نیست بلکه موضع مذاکرهکننده را تقویت میکند.
وی نرمش قهرمانانه را که مقام معظم رهبری بر آن تأکید داشتند، یکی از اصول مذاکره منعطف دانست و گفت: نرمش قهرمانانه باید از موضع قدرت و مصلحت باشد. نرمش قهرمانانه عقبنشینی و یا کوتاه آمدن تاکتیکی برای تأمین یک منفعت و هدف راهبردی است. در واقع در نرمش قهرمانانه مذاکره کننده یک امتیاز کوچک میدهد تا یک امتیاز بزرگتر بگیرد.
این استاد دانشگاه مذاکره شفاف و صریح را از دیگر ویژگیهای مذاکره مطلوب دانست و گفت: مذاکره شفاف و صریح موضوعی است که مقام معظم رهبری بارها بر آن تأکید داشتند. این موضوع یکی از ویژگیهای مذاکرات دیپلماتیک نیز هست. در واقع دستورکار مذاکرات باید از همان ابتدا به صورت دقیق و صریح تعیین باشد.
دهقانی فیروزآبادی در پایان سخنان خود گفت: مذاکره و متن توافق باید عاری از هرگونه ابهام و ایهام قابل تفسیر و تعبیر باشد. نباید به گونهای مذاکره کنیم که طرف مقابل هرچه دوست داشت از متن مذاکره تفسیر کند. همچنین تعیین سند رسمی برای مذاکرات یکی دیگر از اصول مذاکره شفاف و صریح است که مقام معظم رهبری بر آن تأکید داشتند و فرموده بودند: متن توافق باید به امضای رئیسجمهور آمریکا برسد.