عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی با بیان اینکه نظریهپردازی در دنیا کاهش یافته است گفت: امروزه نه فقط در ایران بلکه در دنیا نظر ضعیف است و آنچه اتفاق میافتد بیشتر عمل و توجه به بهرهبرداری است؛ به ویژه در حوزه و سیطره تکنولوژی شاهد این مدعا هستیم.
به گزارش عطنا، دکتر رضا سلیمان حشمت در گفتوگو با خبرگزاری آنا، درباره علت ناتوانی دانشگاههای کشور در تولید اندیشه و نظر اظهار کرد: البته این اتفاق را همه احساس میکنند و میشود تایید کرد که این وضعیت در دانشگاههای کشور وجود دارد اما دلایل مختلفی میتوان برای آن نام برد.
وی با اشاره به غنای تاریخی ایران در حوزه اندیشه، فلسفه ونظرورزی ادامه داد: با اینکه ما کشوری هستیم که در آن نظر، نظرورزی، فلسفه، انحا علوم و معارف عقلی، عرفان، کلام و ... ریشه دار و پایدار است و به سنت غنی ما برمیگردد، اما امروزه فلسفه و نظر، چنانکه که در سنت ما بوده و مطابق با شان این سنت است، در کشور وجود ندارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی سیر تاریخی را یکی از دلایل ضعف اندیشهورزی در ایران و جهان دانست و بیان کرد: قدری دلایل این مساله به سیر تاریخی ما و قدری هم به وضع تاریخی جهان برمیگردد، امروزه نه فقط در ایران بلکه در دنیا نظر ضعیف است و آنچه اتفاق میافتد بیشتر عمل و توجه به بهرهبرداری است، به ویژه در حوزه و سیطره تکنولوژی شاهد این مدعا هستیم.
سلیمان حشمت درباره عوامل کاربردی نشدن فلسفه درایارن در مقایسه با کشورهای توسعه یافته گفت: فلسفه و به طور کلی سنت فلسفی، سنتی صوری است و قدری از امور انضمامی جدا میشود به خصوص در یک دورههای خاص تاریخی، ولی در آن دوره تاریخی نیز به طور غیر مستقیم اثر خودش را میگذارد.
وی اضافه کرد: در غرب اما اتفاق دیگری هم افتاده و آن این است که در واقع مباحث فلسفی و اندیشهای وجه انضمامی بیشتری پیدا کرده است، آن هم به جهت ورود اندیشه تاریخی است. حتی در وجه نظر تحلیلیها هم با اینکه بحثهای تحلیلی و منطقی بیشتر وجود دارد اما یک افق تاریخی وجود دارد این تاریخی شدن، و تاریخی دیدن امور فلسفه را انضمامیتر میکند، البته این خصیصه فلسفه است که تاحدودی از امور انضمامی فاصله میگیرد و انتزاعی میشود.
به گفته استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی؛ فلسفه در سنت ما، نسبت به غرب انتزاعیتر است و باید این موضوع را علاج کرد و به آن پرداخت تا بتوانیم آن را هرچه بیشتر به امور تاریخی،زمانی، انضمامی و جزئی نزدیکتر کنیم.
سلیمان حشمت درباره منابع درسی فلسفی و همچنین درباره انتقادها از مطالب درسی فلسفه در دانشگاهها که بیشتر اختصاص به تاریخ فلسفه دارد اظهار کرد: این دو نباید با یکدیگر خلط شوند، به دلیل اینکه این دو موضوع متفاوت هستند، تاریخ فلسفه به این دلیل از اهمیت زیادی برخوردار است که وقتی با یک وجهه نظر تاریخی به امور بنگریم این وجهه نظر تاریخی، خودش برخاسته از فلسفه است و به
فلسفه بازمیگردد چنانکه در آرا هگل نمود پیدا کرده، و در نهایت به صورت تاریخ فلسفه درمیآید.
وی در پایان افزود: دو نمونه میتوان تاریخ فلسفه را تدریس کرد یکی اینکه ذات توانمند و در حرکت و صیرورت فلسفه را در آن ملاحظه کرد و دیگر به عنوان یک امر تاریخی به این معنا که باید مطالعه شود و هیچ ارتباطی با وضع و حال امروز ما ندارد؛ که این وجهه نظر خطا و نادرست اشتباه است قطعا به فلسفه نمیتوان بدون تاریخ فلسفه نظر کرد. هرچه بیشتر فلسفه را بجای اینکه تبدیل به براهین منطقی انتزاعی بکنیم در دورههای تاریخی خودش ببینیم میتواند زنده، پویا وتوانمند باشد.