پیشنهاد من این است که وزارت خانه گروهی از استادن برگزیده علمی را –و نه کسانی که حکم وزارتی دارند –گرد آورد و آنان به حکم قرعه پنج تا ده رساله از هر صد رساله را به طور علمی بررسی کنند و استادانی که کار خود را درست انجام ندادهاند مورد مؤاخذه قرار گیرند. دولت برای هر رساله دکتری فقط چندین ده میلیون تومان حقالزحمه میدهد و نباید اجازه دهد گروهی از دلالان علم آن وسیلهای برای پر کردن جیب خود بکنند.
به گزارش عطنا، به نقل از ایران آنلاین، سیدجواد طباطبایی، فیلسوف و پژوهشگر ایرانی فلسفه و تاریخ و سیاست، در ضیافت شام نهمین جشنواره فارابی گفت: من نزدیک به سی سال است که بیرون دانشگاه هستم و بنابراین آنچه میگویم با توجه اطلاعی است که از بیرون دانشگاه پیدا میکنم. در این سالها نیز مانند زمانی که دانشجوی دانشگاه تهران و از آن پس نیز عضو هیأت علمی و معاون پژوهشی دانشکده حقوق بودم تحولات دانشگاه را دنبال کردهام. به عبارت دیگر بیش از پنجاه سال است که تحولات را دنبال میکنم. یکی دو نکته را با استفاده از فرصت عرض میکنم:
نکته نخست به اهمیت و جایگاه زبان فارسی به عنوان زبان ملی و علمی کشور مربوط میشود. من تولیدات استادهای کنونی را میخوانم و گاهی نیز نقدی مینویسم. بسیاری از آنان زبان فارسی نمیدانند و بسیاری از متنهایی که تولید میکنند هم به لحاظ علمی و هم از نظر زبان و ادب فارسی در سطح بسیار پایین قرار دارد. این تولیدات که شمار آنها به طور روز افزونی در حال بیشتر شدن است حاصلی جز اتلاف منابع و امکانات ندارد. بهتر است وزارت علوم فکری به حال این افت علمی بیسابقه در کشور بکند و تدابیری بیاندیشد.
نکته دیگر به رسالههای دکتری فارغالتحصیلان علوم انسانی مربوط میشود. من اخیرا یکی از اینها را در رشته تاریخ بررسی کردهام که حاصل آن بررسی به زودی منتشر خواهد شد. این رساله که منتشر نیز شده، فاجعه ای است که با همکاری بسیار نزدیک شاگرد، استاد راهنما و مشاروان رساله تحویل دانشگاه داده شده است.
آنچه من میتوانم درباره این رساله بگویم این است که استادان راهنما و مشاروان حتیٰ عبارت نخست آن را نخواندهاند، زیرا حتی مقدمه انباشته از عبارتهای بیمعنا و سخیف است. به لحاظ علمی نیز در مقاله توضیح خواهم داد که حاصل چه سوء تفاهمی است. پیشنهاد من این است که وزارت خانه گروهی از استادن برگزیده علمی را –و نه کسانی که حکم وزارتی دارند –گرد آورد و آنان به حکم قرعه پنج تا ده رساله از هر صد رساله را به طور علمی بررسی کنند و استادانی که کار خود را درست انجام ندادهاند مورد مؤاخذه قرار گیرند. دولت برای هر رساله دکتری فقط چندین ده میلیون تومان حقالزحمه میدهد و نباید اجازه دهد گروهی از دلالان علم آن وسیلهای برای پر کردن جیب خود بکنند. البته این نحوه اداره رسالهها اشکالات اساسیتری نیز دارد که باید در مناسبت دیگری به عرض برسانم.
آخرین نکته به انتشار مقالات برآمده از رساله دکتری مربوط می شود. استادان قانونی گذراندهاند که دانشجو نمیتواند به تنهایی مقالهای چاپ کنند. همه میدانند که استادان برای تدوین این مقالات کاری انجام نمیدهند، از مزایای قانونی آن مقالهها استفاده نامشروع انجام میدهند. بهتر است این قانون لغو شود و چنانکه مقالهای به لحاظ علمی اشکالی نداشته باشد به نام دانشجو یا هر نویسنده دیگر منتشر شود. آوردن نام استادی که در تدوین مقاله هیچ سهمی ندارد، توهین به دانشجویی است که کار خوبی انجام داد، باز کردن در سوء استفاده برای استاد و اتلاف منابع مادی و معنوی دانشگاه است.