استاد دانشگاه و جامعهشناس دین در جمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی گفت: انسانها باید در زندگی عقلانی عمل کنند و نگذارند احساسات بر آنها غلبه کند، معیار عقل گفتوگوی جمعی است و هر چه سخن اخلاقی و انسانیتر باشد عقلانیتر نیز است.
به گزارش خبرنگار عطنا، نشست «جایگاه اخلاق در سنت نبوی» روز سهشنبه، 7 آذرماه با حضور ناصر مهدوی استاد دانشگاه و روشنفکر دینی و به همت انجمن اسلامی دانشکده مدیریت و حسابداری و دانشکده ارتباطات در دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
در این نشست، ناصر مهدوی گفت: نمیتوانید بگویید چون عقل ما خطا میکند، پس سراغ ایمان و قرآن برویم، عقل خطاکار اگر سراغ قرآن هم برود چیزی نمیفهمد.
وی با بیان اینکه خرد ما خاموش شده است گفت: بعضیها خود را فوق انسان معرفی میکنند و میگویند چون عقل خراب است به سراغ ایمان بروید، در صورتی که ایمان را با عقل خراب نمیتوان فهمید.
مهدوی اظهار کرد: نه تنها عقل در تاریخ ما گم شده است بلکه ارادهها و ساختن زندگی و آباد کردن آن نیز در میان ما سست شده است و در بیشتر روایات و احکام میگویند به خاطر ثواب آخرت نماز بخوانید و در عزاداریها شرکت کنید و دنیا دیگر برای ما اهمیت ندارد.
وی با بیان اینکه زندگی تحت عنوان دنیا برای ما سرکوب شده است گفت: هر چه جلوتر میرویم دیده میشود که به ما تنها قواعد و احکام یاد داده شده است و بیشترین کتابهای تولید شده درباره احکام شرعیه است و اسم همه اینها را اخلاق گذاشتند.
این استاد دانشگاه افزود: کسانی که تنها قواعد و احکام را یاد میدهند فکر میکنند که عملا کار اخلاقی انجام میدهند و اگر نماز بخوانیم و حج برویم و در هر سال یک مقدار از خمس خود را به علما ببخشیم کافی است در حالی که اخلاقی بودن فراتر از این است.
وی تصریح کرد: گاهی مسلمانان درکنار خمس و زکات و نماز خواندن و روزه گرفتن، به راحتی دروغ میگویند و تخلف میکنند، و وجدان آنها آزرده نمیشود، چون اخلاقی بودن را فقط انجام تکالیف شرعی میدانند.
این روشنفکر دینی با اشاره به آیات قرآن گفت: در قرآن انسان یک موجود ارجمند و محترم است و خداوند به او عشق میورزد، پیامبرها برای انسان آمدهاند تا انسان شکوفا و خردمند شود؛ نفس اندیشیدن برای خداوند مهم است.
وی افزود: تاریخ برعکس شده است و به جای اینکه انسان مطرح و شکوفا شود، عقیده فراتر از انسان مطرح شده است، یعنی آدمها را برای عقیده خواستیم و چون اسلام میگوید تو باید عمل کنی، در صورتی که انسان باید به گونهای باشد که موجب شکوفایی و خردمندی شود.
مهدوی تصریح کرد: خداوند دلیل وارد شدن انسانها به جهنم را عقل نداشتن آنها اعلام میکند و این عقل شأنی از خرد انسان است.
در ادامه نشست، دکتر مهدوی به آیه «اکثرهم لایعقلون» اشاره کرد و گفت: این آیه معمولا برای مبارزه با دموکراسیخواهان به کار میرود و گفته میشود چون اکثریت آدمها عقل ندارند، بنابراین باید به جای آنها تصمیم بگیریم.
وی افزود: خردمندانه زیستن، نقد و بررسی کردن و آزادانه سوال کردن در قرآن جزء فضائل انسانی است.
مهدوی با اشاره به اهمیت حکمت در قرآن گفت: بالاترین مرز حکمت در قرآن این است که تو نمیتوانی حتی سخن اولیای خدا را بدون فکر کردن بپذیری.
این جامعهشناس با بیان اینکه باید به آدمهای مهم عشق ورزید و احترام گذاشت، گفت: مهم بودن آدمها به این دلیل است که حرفهای تو را بشنوند و ظرفیت تحمل نقد تو را داشته باشند، کسی نمیتواند بگوید که من چون روشنفکر هستم حرف من را باید بیچون و چرا پذیرفته شود.
وی با بیان اینکه قرآن معتقد است که مهمترین موهبت خداوند به انسانها عقل است گفت: پیغمبران آمدهاند تا چراغ عقل روشن شود و انسانها حق انتقاد دارند به شرط اینکه از مسیر خرد و اندیشه دور نشوند.
این روشنفکر دینی با اشاره به اینکه قران میگوید حتی پیغمبران هم حق سخن غیر عقلانی ندارند گفت: با استناد به قران در آیه «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول» باید اطیعوا همراه با علم باشد و نفس اطاعت هم بردهکردن انسان نیست.
وی تصریح کرد: آنچه که یک انسان را برده میکند اطاعت بی چون و چرا و بدون شناخت و آگاهی است.
او بیان کرد: حقانیت پیغمبران به این است که سخنان مدلل و عقلانی بگویند و به دیگران اجازه اظهار نظر بدهند.
مهدوی با استناد به نهج البلاغه گفت: در جنگ احد وقتی تعدادی از افراد پیغمبر را رها میکنند، خداوند فرمود به خاطر مشورت این شکست به وجود آمد و مبادا به خاطر شکست خود، باز هم مشورت نکنی.
این استاد جامعهشناسی دین با اشاره به آیاتی از قرآن اظهار کرد: اگر شما فکر خود را باز کنید و نقد و نظر و اظهار نظر ایجاد کنید، خطاهای شما کمتر میشود.
وی با بیان اینکه دین فراتر از عقل است، گفت: زندگی دنیوی در قران اهمیت دارد و ما از آن غفلت کردهایم.
او با اشاره به آیه «من کان فی هذه اعمی فهو فی الاخره اعمی و اضل سبیلا» گفت: کسی که کور باشد و ذلت را بپذیرد، قطعا در قیامت کور و ذلیل خواهد بود.
مهدوی با بیان آیه«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ » گفت: امروز زندگی خود را فاخر و استوار کنید و با مجرمان کنار نیاید، اخلاقی زندگی کنید و از زبان خود برای شکوفایی نفس خود استفاده کنید چون اگر امروز خود را از دست دهید فردا کسی به سراغ شما نخواهد آمد.
وی اظهار کرد: بعضی از سنیها و شیعهها میگویند چون شما مسلمان هستید اگر 70 سال هم خطا کنید، راهی پنهان وجود دارد که شما را شفاعت کند تا به بهشت برویم.
او با بیان اینکه خداوند تمام راههای تنبلی و سستی را در قرآن بسته است گفت: خداوند مطرح کرده است که یک انسان اگر تصمیم نگیرد که فاخر شود و یک جامعه سالم بسازد، راهی برای نجات او وجود ندارد.
مهدوی اظهار کرد: بعضیها میگویند چون شما مسلمان هستید هر چه قدر گناه کنید باز هم خداوند شما را میبخشد و این انگیزه را برای تلاش، زندگی و ایجاد عدالت از بین میبرد.
وی خاطرنشان شد: پیامبر گفته است که اگر 70 بار هم برای یک مجرم تقاضای عفو کنید من او را نمیبخشم و اینگونه نیست که یک نفر خطا کند و راحت به زندگی خود ادامه دهد، وجدان اخلاقی از بین برود و هیچ عکس العملی نسبت به جامعه خود نداشته باشد و بگوییم چون از پیغمبر شفاعت خواسته به او شفاعت داده است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: شفاعت یکی از بهترین روشهای تربیت است، ولی شفاعت قانون دارد.
وی افزود: شفاعت یعنی همنشینی با اولیای خدا، تقاضا، تشنگی، طلب برای بهتر و نیکتر شدن نه یک توجیه برای تنبلی، خطا و شستشوی گناه.
او با اشاره به این سوال که دلیل همه تخلفات اداری و اقتصادی و... چیست؟ اظهار کرد: خداوند ما را مسموم نیافریده است بلکه برخی آموزههای ما به ما مجوز چنین خطا کردن دادهاند.
این جامعهشناس دین با اشاره به قران بیان کرد: در قرآن به پیامبر گفته شده است که فکر نکن هر کس را که بخواهی میتوانی هدایت کنی، هدایت فقط از آن من است و نصیب کسانی میشود که دل سوخته و اراده برای ساختن زندگی دارند.
ناصر مهدی در ادامه اظهار کرد: ما اراده ساختن زندگی را از دست دادهایم و آیات قرآن را پایههای زندگی اخلاقی قرار ندادهایم.
وی با بیان اینکه مهمترین رسالت پیغمبر دعوت روح به خویشتنداری استف گفت: پیغمبر فرمودند ریشه بسیاری از تباهیهای ما عدم خویشتنداری، بیپروایی و تندرویهای ما است و عواطف بر ما غلبه و ما را ویران میکنند.
مهدوی سخن امام حسین (ع) درباره خویشتنداری را اینگونه بیان کرد: «خدایا مرا با خویشتنداری خوشبخت کن».
وی تصریح کرد: در تاریخ بشریت معلوم شده است که خوشبختترین انسانها کسانی بودند که امین خود بودند و قدرت داشتند تا خود را کنترل کنند و بیحاصل خشم خود را بر دیگران نریزند. پیامبر میخواستند بگویند که خویشتنداری بزرگترین موهبت دینداری است.
او افزود: احکام برای احکام، روزه برای روزه و حج برای حج نبوده است. بلکه همه اینها زمینهها، بسترها و مقدماتی بودند تا آدمها پرورش پیدا کنند و به درجهای از رشد برسند تا بتوانند خود را در مقابل احساسات درونی کنترل کنند.
مهدوی تصریح کرد: انسانهایی که احساسات خود را کنترل کردند باور کردند که زندگی چقدر میتواند شیرین باشد و انسانهایی که گرفتار احساسات شدند خود را به سختی و گرفتاری رساندند.
وی بیان کرد: فرزانگانی چون امام حسین و... که دل آنها برای انسان میسوخت میدانستند که دینداری برای خویشتنداری است و خویشتنداری یکی از سختترین کارها است.
او در ادامه به بیتی از اشعار مولوی اشاره کرد که «من ز مکر نفس دیدم چیزها/ کو برد از سحر خود تمییزها».
این استاد دانشگاه اظهار کرد: آدمهای بیپروا و بیقدرت که نمیتوانند عواطف و احساسات سرکش خود را کنترل کنند، بیشتر گرفتار مشکلات میشوند.
وی افزود: باید به زندگی دنیوی اهمیت داد و اگر کسی تلاش نکند و از عمر خود برای داشتن یک زندگی فاخر استفاده نکند در قیامت نیز دست او به جایی بند نیست.
او یادآور شد: تا وقتی که به یک دینداری عالمانهتر، اخلاقانهتر و عاشقانهتر دست پیدا نکنیم از زندگی لذت و بهره نخواهیم برد.
وی در پاسخ به سوال شنوندگان درباره چارچوب رشد عقل گفت: آدم عقلانی است و علاوه بر عقل عاطفه و احساس نیز دارد، گاهی ممکن است که عواطف بر عقل انسان غلبه کند. انسانها علاوه بر خرد به تربیت و به بعضی منابع که کمک میکند تا تربیت انسان تکمیل شود نیازمند هستند.
وی در ادامه گفت: عقل در فضای آزاد با نقد و بررسی، گفتوگو، ارزیابی، نوشتن، خواندن و سخن آزاد گفتن هرس میشود و هیچ کس نمیتواند عقل را از بیرون هرس کند.
مهدوی با استناد به قرآن درباره نحوه گفتوگو و دیالوگ پیامبران گفت: گفتوگوی پیامبران انگیزه تولید میکند و پیشنهاد میدهند تا دل پاک شود، پاک شدن دلها کمک میکند تا عقل انسان از تعصبات و خودخواهیها رها شود و راه با عقل پیدا میشود.
او درباره ملاک عقل گفت: ما نمیتوانیم برای عقل یک ملاک قطعی بیاوریم، ملاک فقط گفتگو، نقد و بررسی گفت و عقل را عقل، نقد و گفتوگو پاسداری میکند.
وی تصریح کرد: پیامبران نیز مردم را به حرف زدن و بحث کردن دعوت میکردند. کما اینکه خداوند نیز میگوید «من میشنوم و میبینم، شما با من حرف بزنید».
دکتر ناصر مهدوی با بیان اینکه معیار عقل همین گفتوگوی جمعی است، گفت: این یعنی من یک ایده میدهم و با هم گفتوگو میکنیم، عدهای داوری میکنند و شواهد میآورند و بعد هر کس شواهد بیشتری در گفتوگو دارد معیار او قویتر است و به حق نزدیکتر خواهد بود.
وی اضافه کرد: هر چه سخن انسانی و اخلاقیتر باشد، عقلانیتر است ولی گویا همه معتقدند که سخن خودشان درست است.
او با اشاره به ملاک درستی در گفتوگو گفت: ملاک در گفتوگو، ارائه دلایل و نشانههای کامل است و آنچه که عقل را هرس میکند خود عقل است.
این استاد دانشگاه درباره نسبیگرایی در دین هم بیان کرد: تا زمانی که در دین دور خودمان چارچوب بکشیم و اجازه نقد ندهیم، تشدد و نسبیگرایی به وجود میآید.
وی با بیان اینکه علت ایجاد نسبیگرایی این است که هر کس فقط خودش را قبول دارد و به دیگری اجازه نظر نمیدهد و میخواهد نظر خود را بر دیگری تحمیل کند، گفت: اگر حق را پایمال نکنیم و به یکدیگر اجازه داوری و اظهارنظر دهیم حقیقت در گفتوگو پیدا میشود. در تاریخ ما گفتوگو از بین رفته است و به عبارتی در تاریخ گفتوگو نداریم.
او درباره شفاعت هم یادآور شد: پیش از اسلام نیز شفاعت وجود داشته است و مفهومی است که حتی در بتپرستی نیز از آن استفاده شده است. شفاعت به معنای همنشینی با اولیای خدا و یکی از روشهای مهم تربیت است.
مهدی در پاسخ به سوال یکی از شنوندگان درباره معیار حق و باطل بودن درگفتوگو گفت: شما هر معیاری که برای دو نفر بیاورید به دو صورت برداشت میشود و اگر توافق وجود داشته باشد که بحث صورت نمیگیرد، بنابراین در یک موضوع هر کس دلیل قویتر داشته باشد برنده موقت است.
وی درباره حق در گفتوگو اضافه کرد: کسی که میتواند دلایل روشنتر بیاورد و با روشهای اخلاقیتر درباره هر موضوع صحبت کند به صورت موقت حق است، لذا حق در گرو ارائه دلایل کافی است.
وی در پایان خاطر نشان کرد: جدل یک کار غیر اخلاقی است و گفتوگو است که یک کار اخلاقی است، در گفتوگو تلاش برای این است که حقیقت روشن شود و دلایل ارائه شده میتواند باعث روشنتر شدن حقیقت شود.