۰۳ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۴۴
کد خبر: ۱۵۰۲
actor

سرویس هنری باشگاه خبری علامه طباطبائی (عطنا) ، حمید باقریان ( بازیگر و دانشجوی کارشناسی ارشد توسعه اقتصادی دانشگاه علامه طباطبائی) : تا سال 1372 حدود 50 درصد منابع مالي مورد نياز توليد فيلم براساس ميزان سرمايه متوسط مورد نياز هر فيلم از طريق وام تبصره 3 و اعتبارات ناشي از تحويل مواد خام – تماما به صورت وام – تامين مي‌شد. با تغييرات نرخ ارز و شرايط جديد اقتصادي از سال 1372 به بعد شاهد افزايش روزافزون قيمت تمام شده براي هر فيلم سينمايي هستيم، اما تسهيلات اعطايي به اين بخش نتوانسته است به ميزان رشد قيمت تمام شده همراه توليد باشد.


در حال حاضر براساس متوسط هزينه توليد يک فيلم – چهار ميليارد و پانصد ميليون ريال – رقم تسهيلات اعطايي در بالاترين سطح خود مي‌تواند 22 درصد هزينه توليد فيلم را تامين کند.


در حوزه بهره‌برداري از توليدات سينماي ايران مي‌توان به موارد زير اشاره کرد:


1-‌ گيشه


گيشه- فروش مستقيم بليط به تماشاگران- اصلي‌ترين منبع بازگشت سرمايه در سينماي ايران محسوب مي‌شود. در اين بخش سالن‌هاي سينما يا به عبارتي گيشه‌هاي سينماي ايران حدودا 70 درصد در اختيار بخش‌هاي دولتي و عمومي و 30 درصد در اختيار بخش خصوصي است.


2-‌ ساير حقوق


حقوق تلويزيوني: صد در صد منبع کسب درآمد سينماي ايران از اين محل، دولتي محسوب مي‌شود. نکته قابل توجه اين است که اين بخش يکي از اصلي‌ترين منابع درآمد در سينماي جهان است که به دليل گستردگي شبکه‌ها، ماهواره‌ها، تلويزيون‌هاي کابلي، به صورت حق پخش در هر نوبت، چنين خاصيتي را پيدا کرده است. اين امکان به دليل عدم وجود رقيب و حق انحصاري در ايران به شکل بسيار محدودي در اقتصاد سينماي ايران عمل مي‌کند.


3-‌ نمايش خانگي


حقوق متعلقه به سينماي ايران در حوزه نمايش خانگي آثار- تبديل به انواع V.C.D و D.V.D و غيره- يکي ديگر از منبع درآمد سينماي ايران است که در اين حوزه بخش خصوصي و بخش دولتي هر دو فعال هستند.


در اينجا اشاره‌اي کوتاه به تبليغات فيلم‌هاي سينمايي در ايران مي‌کنيم:


نمايش فيلم با هدف جلب مخاطب بدون دسترسي راحت و کم هزينه به حوزه تبليغات با مشکلات وسيعي مواجه مي‌شود. مهمترين امکان تبليغ گسترده- در جهان- تبليغات تلويزيوني است که در ايران با مشکلات عديده اي اعم از سلايق متفاوت و گراني بيش از اندازه مواجه است. هر فيلمي به هر دليلي- اعم از حمايت يا هزينه- با تبليغات خوب تلويزيوني همراه شود عملا مي‌تواند به کسب درآمد بيشتر اميدوار باشد.


در اينجا ضروري است تعريفي از نقش مدير توليد ارائه کنيم که به مصوب اتحاديه کارگردان‌هاي آمريکا در سال 1984، رسيده است:


يک «مدير توليد پروژه»، فردي است که توسط کارفرما به عنوان مدير توليد پروژه يک يا چند فيلم با عنوان «مدير توليد پروژه» مطابق تعريف و استفاده‌اي که در صنعت سينما دارد مورد استفاده قرار مي‌گيرد و استخدام مي‌شود. او ممکن است قرارداد کار در يک يا چند کار همزمان را امضا کند؛ خواه سينمايي و يا تلويزيوني و غيره. پس از آن که توليد يک فيلم قطعي شد، تمام وظايف لازم به ساير کارکنان احاله مي‌گردد و در زماني که توليد يک فيلم نيم قطعي مي‌شود، مدير توليد پروژه بايد تمامي وظايف را در ميان ساير کارکنان پخش کرده باشد. مدير توليد پروژه تحت سرپرستي کارفرما، نيازمند به هماهنگي، ياري و نظارت به آماده‌سازي واحد يا واحدهاي توليدي که به او واگذار شده است، تمامي محاسبات منطقي، تصميم‌گيري‌هاي روزانه توليد، جدول‌ها، بودجه و بودجه کارکنان مي‌باشد.‌معمولا چنين تصور مي‌شود که اقتصاد درباره پول است و وظيفه اقتصاددانان کاهش هزينه‌ها و صرفه‌جويي در خرج منابع مالي و پولي است. اما اين يک تفسير گمراه کننده است. وظيفه اقتصاددانان بيشينه‌سازي منافع و مزايا براي يک سرمايه‌گذاري مفروض است.



لذا در حالي که هزينه يک طرف معادله است، طرف ديگر آن، و طرف مهم آن، منافع است. در اين رابطه سه نوع منافع عمده قابل ذکر است که عبارتند از منافع مستقيم، منافع غير مستقيم و منافع ناملموس. منافع مستقيم کاملا وابسته و مربوط به هدف اصلي پروژه يا طرح هستند، به عبارت ديگر فوائدي هستند که بدون واسطه و به طور مستقيم نصيب اشخاصي که از کالاها و خدمات حاصل از طرح استفاده مي‌کنند، مي‌شود. ارزش واقعي اين فوائد مستقيم، مقدار پولي است که مصرف کنندگان حاضرند براي آنها بپردازند. از ديدگاه اجتماعي توليد بيشتر کالاهاي مادي، في النفسه مفيد است. اما تمايل به پرداخت مصرف‌کننده براي توليدات خالص طرح مهم مي‌باشد. منظور از توليدات خالص، کالاها و خدماتي است که حاصل انجام طرح است. اگر توليدات حاصل از انجام طرح بخشي از عرضه را جانشين کرده و به حجم عرضه کالا اضافه نکند، در اين صورت منفعت مصرف کل عوامل توليدي است که در اثر عدم توليد کالاي جانشين شده آزاد مي‌گردند. منافع غير‌مستقيم طرح سرمايه‌گذاري به صورت ارزش افزوده به منافع مستقيم حاصل از طرح اضافه مي‌شود. منافع غير‌مستقيم آن بخش از منافع است که به طور غير‌مستقيم در اثر اجراي طرح به دست مي‌آيد. به عنوان مثال توليد فيلم سينمايي ممکن است پر کردن اوقات فراغت را فراهم يا اينکه تعداد زيادي فرصت شغلي جديد براي مردم ايجاد کند. بر‌اساس اعلام رسمي در سال 1383 نرخ بيکاري 5/13 درصد اعلام شد. جمعيت شامل تعريف بيکاري حدود سه ميليون نفر تخمين زده مي‌شد. در همان سال هزينه ايجاد هر شغل سي ميليون تومان برآورد شد.


جهت رفع بيکاري، به رقمي معادل نود هزار ميليارد تومان و با محاسبه دلار 900 تومان يعني 900 ميليارد دلار نياز بود.


در حالي که بخش فرهنگ به دليل گستردگي مخاطبان و افزايش اوقات فراغت و تاکيد بر رفع مسائل اوقات فراغت اصلي‌ترين و گسترده‌ترين امکان خدماتي در اين حوزه است، که با کمترين امکان مالي، مي‌تواند گسترده‌ترين مخاطبان را به خود جذب کند. اين بخش کم‌هزينه‌ترين بخش در سبد هزينه خانوار است و به همين دليل در صورت وجود کالاي مناسب و تبليغ مناسب گردش اقتصادي کلاني را مي‌توان از آن انتظار داشت.



 
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار