۱۴ آبان ۱۳۹۶ ۱۶:۵۷
کد خبر: ۱۴۹۴۴۶
hamayesh zan dar adabiat (19)

مدیرگروه عرفان اسلامی پژوهشکده امام خمینی (ره) درباره جایگاه زن در آثار ادبی گفت: با بازخوانی آثار ادبا در می‌یابیم که جایگاه حقیقی زن آن‌گونه که باید در آیینه ادبیات مشخص نشده است. دو جمله «زن مظهر تحقق آمال بشر است» و «از دامن زن، مرد به معراج می‌رود» از امام به جایگاه زن و نقش نمادین او در ایثار در راه معبود اشاره می‌کند.


به گزارش عطنا، همایش «زن در ادبیات، از نماد تا واقعیت» به حضور استادان دانشگاه و به همت گروه مترجمی زبان فرانسه شنبه، ۱۳ آبان‌ماه در دانشکده ادبیات و زبان‌های خارجی برگزار شد.


در بخشی از این همایش فاطمه‌السادات طباطبائی، مدیرگروه عرفان اسلامی پژوهشکده امام خمینی (ره) در سخنانی درباره جایگاه زن در آثار ادبی گفت: با بازخوانی آثار ادبا در می‌یابیم که جایگاه حقیقی زن آن‌گونه که باید در آیینه ادبیات مشخص نشده است.


طباطبائی ادامه داد: در برخی آثار ادبی، زن نقش خداگونه گرفته است، مانند ابن عربی که خدا را در چهره یک زن ایرانی دیده و یا خدا، در قالب زنی به نام کیمیاخاتون بر شمس تبریزی جلوه کرده است.


وی در مقابل در رابطه با منع شدن هم‌صحبتی مردان با زنان نیز نمونه‌هایی ارائه داد و گفت: از جمله این نمونه‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد؛ «صحبت این زن بدگوهر بدخو را / گر بورزی تو نیرزی به یکی ارزن»، «اولین خون در جهان ظلم وداد / از کف قابیل بهر زن فتاد» و «شاعری عرب که نسوان را شیطانی می‌داند و از شر آن‌ها به خداوند پناه می‌برد».


وی با اشاره به وجود دیدگاه‌های مختلفی که درباره جایگاه زنان در بین بزرگان و ادبا شکل گرفته و رایج شده است، بیان کرد: بزرگان در بسترهای مختلف بر اساس اعتقادات و باورهایی که در خود به زن می‌نگریستند و از همین رو باورهای مختلفی نیز ایجاد شده که ممکن است درست یا غلط باشند و در نتیجه این امر، کج‌فهمی‌هایی درباره زن صورت گرفته است.


طباطبایی با بیان اینکه در آثار بزرگان هم شاهد ذم و هم مدح زنان هستیم، افزود: به نظر می‌رسد در جاهایی که ذم صورت گرفته است نگاه مطلق به زن نبوده بلکه زنانی مورد توجه‌اند که در بستر داستان دارای ویژگی‌های بد و خاصی بوده‌اند و هدف از ذم دور نگه داشتن جامعه از آنها بود.


او درباره تمام نگاه‌های منفی و مثبتی که حول جایگاه زنان شکل گرفته است، گفت: شرایط محیطی در شکل‌گیری باورهای افراد جامعه موثر است مثلا شاعری در بستری خاص گفته است «بی وفایی و مکر و کید و غرور/ این همه از خصال زن باشد».


وی افزود: ممکن است این شعر در جامعه‌ای که گرفتار حیله‌های زن بوده است، مورد پسند قرار گرفته باشد. شاعر شعر اخیر در شرایط محیطی دیگر به وصف و مدح زیرکی و پارسایی زنان پرداخته است ولی به این بعد از حرف‌های وی توجه‌ای نشده است حالا باید به‌جای قضاوت درباره زنان به مکان و زمان گفتارها توجه کرد.


این پژوهشگر با بیان اینکه در اکثر آثار ادبی زن نماد مهرورزی و صداقت معرفی شده‌است، تصریح کرد: فردوسی در شاهنامه زنان را به عنوان موجودات لطیف ستایش کرده و آنان را در عین پاکدلی و پاکدامنی در اظهار عشق بی پروا و در سیاست و کیاست، خردمند دانسته است. اما در جایی از همین شاهنامه گفته شده است «کسی کو بود مهتر انجمن / کفن بهتر او را ز فرمان زن».


وی با بیان اینکه باید از طریق علم حضوری به عرفان برسیم، خاطرنشان کرد: عده‌ای با عالم حس و عقل فرا رفتند و در عالم عشق حقایق را تجربه کرده‌اند و بعد سعی کرده‌اند به لفظ بیان کنند تا ما هم به سهم خود بدانیم و به ذوق بیاییم، چرا که عرفان علم ذوق است.


طباطبائی تصریح کرد: عرفان حقیقی در نگاه عرفا باطن دین است و با سرشت و فطرت آدمی در آمیخته است و گاهی به حجاب می‌رود و از جلوه کردن باز می‌ماند. وقتی در حجاب برود ممکن است به صورت‌های نامناسب جلوه کنند و در دستان نااهل و مغرض قرار بگیرد و به گونه‌ای دیگر این نمود پیدا کنند در نگاه عارفان خاستگاه عرفان وجود و فطرت انسان است.



به بیان مدیرگروه عرفان اسلامی پژوهشکده امام خمینی (ره) همه مشکلات انسان این است که از فطرت خود فاصله گرفته و با آن بیگانه شده است. عرفان‌های غیردینی مثل هندی و بودایی همگی می‌خواهند حقایقی را بدون الفاظ و ایجاد برهان بشناسانند و درک کنند چون از طریق این معرفت‌ها انسان می‌تواند وجود خود را توسعه بدهد.


طباطبائی گفت: در نگاه عارفان اسلامی زن مظهر جمال الهی است، خداوند جهان را با اسم جمال آفرید و در نگاه عارفان جهان نمود خداوند بوده است؛ حقیقی که برای لقای آن باید از خود گذشت.


وی ادامه داد: خداوند خواسته است بندگانش ذات او را در خود بشناسند و خود را بنمایانند، از این رو در آینه صفاتش جلوه می‌کند و اسماء الهی که عامل ظهور صفات خداوند هستند به دو دسته جمالی و جلالی تقسیم می‌شوند که هرکدام اقتضائات خاص خود را دارند.


او افزود: اسماء جلالی همواره خدا را تنزیه می‌کنند، شکوه خدا را به نمایش می‌گذارند و اسماء جمالی مهربانی و رافت و عشق و زیبایی را جلوه می‌دهند.


طباطبائی با بیان اینکه با عشق جهان آفریده شد، گفت: با عشق سلوک الی الله هم امکان‌پذیر می‌شود و عالمیان به سمت حقیقت رهسپار می‌شوند، آنچه باعث تفاوت افراد است شدت و ضعف عشق در آن‌هاست. «الله جمیل و یحب الجمال»؛ خداوند به عالمیان گفت که صانع جهان زیبا و دوستدار زیبایی است و با بیان « ان رحمتی سبقت غضبی و عفوی قبل عقابی» از تقدم سیطره اسماء جمالی به اسمای جلالی خود گفته است و از همین رو زودتر می‌توان از «طور عقل» به طور «عشق قدم» گذاشت.


وی افزود: امام خمینی نیز در آثار خود عشق را مرکب راه وصول به حق می‌داند. همانطور که در روایت‌های متعدد داریم که با نماز چشم انسان به دنیا باز می‌شود، در اینجا اگر دلی خالی از عشق باشد نمازش او را به کمال نمی‌رساند. پس در ساحت عشق، زن و مرد مطرح نیست بلکه ظهور جمال و اسم جمال الهی مطرح است اما در عالم شهادت و ملک مظاهر آن به صورت زوج زوج است مثل زن و مرد و شب و روز، اما تمام این اضداد در نگاه عرفانی چنین نیستند بلکه این‌ها در عالم شهادت لازم و ملزوم و مکمل یکدیگرند. همانطور که مولانا می گوید «حکمت حق در قضا و در قدر/ کرد ما را عاشقان همدگر/ جمله اجزای جهان زان حکم پیش/ جفت جفت و عاشقان جفت خویش/ هست هر جزوی ز عالم جفت‌خواه/ راست همچون کهربا و برگ کاه»، همانطور که خداوند نیز می‌فرماید «خلقکم ازواجا».


مدیرگروه عرفان اسلامی پژوهشکده امام خمینی (ره) اظهار کرد: گرچه در بعضی از متون مرد را عقل کل و زن را نفس کل دانسته‌اند اما این یک بحث ارزشی نیست و نفس و عقل هر دو لازمه انسان‌اند تا به وسیله آنها بتوان از حقیقت بیرون آگاه شود.


وی با بیان اینکه جریان آفرینش از زنان سرچشمه می‌گیرد، تصریح کرد: زنان نفس کلی دارند یعنی هم خاصیت پذیرندگی دارند و هم خاصیت آفرینندگی و از همین رو وجه بیشتری برای زن قائل شده‌اند‌.


طباطبائی افزود: امام خمینی در شهر چهل حدیث توصیه می‌کنند اگر انسان می‌خواهد به کمال برسد اگر سفر علمی و عقلی لازم است باید این سفر مقدمه سفر عشق باشد، چراکه انسان با سفر عشق است که می‌تواند محبوب خود را بشناسد و او را عبادت کند.


وی ادامه داد: امام خمینی در دیوان خود که آخرین اثر عرفانی ایشان است، می‌گوید «عشق اگر بال گشاید به جهان حاکم اوست/ گر کند جلوه در این کون و مکان حاکم است/ ذره‌ای نیست در عالم که در آن عشقی نیست/ بارک الله که کران تا به کران حاکم اوست/ من چه گویم که جهان نیست به جز پرتو عشق/ ذوالجلالی است که بر دهر و زمان حاکم است».


وی در پایان گفت: «زن مظهر تحقق آمال بشر است» و «از دامن زن، مرد به معراج می‌رود» دو جمله از امام است که بر دیوارها نگاشته شده است که به جایگاه زن و نقش نمادین او در ایثار در راه معبود دریافت می‌شود.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار