دکتر رحمانیزاده دهکردی به همراه تیمی از فعالان محیط زیست اقدام به سمپاشی درختان دره مشرف به کوهستان چین کلاغ تهران کرد.
ایوب قادری- عطنا؛ گروهی از کوهنوردان و دوستداران محیط زیست از جمله استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی در حرکتی داوطلبانه اقدام به سمپاشی و آفتزدایی از درختان دره مشرف به قله چین کلاغ واقع در دامنه البرز جنوبی کردند.
«چین کلاغ» از قلههای جنوبی البرز جنوبی در نزدیکی تهران است که از شمال به یونجهزار، از غرب به کوههای امامزاده داوود، از شرق به کوههای درکه و از جنوب به منطقه سعادتآباد و فرحزاد محدود میشود.
این جاذبه دیدنی شهر تهران دارای گونههای متنوع گیاهی و جانوری است که امروزه با رشد شهرنشینی و انواع آلودگیهای زیستمحیطی از یک طرف و آسیبهای انسانی گردشگران از طرف دیگر مانند بسیاری از فضاهای سرسبز و خوش آب و هوا به خطر افتاده است.
از این رو، همواره هستند کسانی که برای زیستبوم خود، مادر طبیعت احترام زیادی قائلند و میدانند که این کوهها، این درختان، این رودها، این گیاهان و این جانوران بیش از پیش نیازمند توجه و دلسوزی هستند.
در همین رابطه، دکتر حمیدرضا رحمانیزاده دهکردی که همیشه از دغدغههای خود برای دانشجویانش صحبت میکند، نشان داده است که در عمل نیز همیشه پیشقدم است.
در تصاویری، تیمی متشکل از آقای پیری و همسر ایشان، آقای شمسی و دو فعال محیط زیست دیگر حضور دارند که هزینههای جانبی را خانواده آقای پیری به عهده گرفته است.
اینکه این داوطلبان چگونه از وقت و هزینه خود برای پاسداشت طبیعت مایه میگذارند بسیار آموزنده است. بیشک، این فعالیت بی چشمداشت نیست. اما این چشمداشت از جنس دیگری است؛ از جنس انسان، حیات، عشق، قدرشناسی.
آری، قدرشناسی. قدرشناسی از نعمتهای بیبدیل یگانه خالق هستی؛ خالق خلاقی که در کتابش من و تو را به چالشی بزرگ میکشد و گفت کدام نعمتهایش را انکار میکنید؛ «خدای شما زمین را برایتان قرار داد، در آن میوهها و نخلها با خوشههای غلافدار و دانههای پوستدار و گیاهان خوشبو نهاد، پس کدام نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید...(سوره الرحمن)».
آری، میتوان دربند جاذبههای عددی زندگی مدرن نشد. میتوان انسان بود و طبیعت را ورای اعداد و درجات و میز و مقام دوست داشت. میتوان کلاس درس بود بیآنکه دانشگاه و صندلی و تختهای باشد. میتوان استاد بود بیآنکه سخنان بزرگ و جملات قصار گفت. فقط کافی است آدمی شبیه همان حرفهایی باشد که میگوید و چه بسیارند استادانی که شبیه حرفهایشان هستند و چه خوباند استادانی که شبیه دغدغههایشان هستند و چه مهرباناند استادانی که شبیه کتابهایشان هستند و دکتر دهکردی یکی از همین جنس آدمهاست.
دکتر حمیدرضا رحمانیزاده دهکردی مدرک علوم سیاسی هر سه مقطع لیسانس، فوق لیسانس و دکتری را از دانشگاه تهران گرفته است، سوابق درخشانی هم در زمینههای پژوهشی و حتی در زمینههای فنی و تکنولوژیک دارد. تاکنون چندین مقاله و کتاب مفید نوشته است و نوشتن رمان «از آموختن تا سوختن» و «زندگی نامه جانب قلی یارویی» نشان میدهد در ادبیات هم به خوبی ترجمه و تالیف دستی بر آتش دارد.