فهم تمدنهای مسیر جاده ابریشم، ضرورت توسعه روابط ایران و چین را بیش از پیش مورد تاکید قرار میدهد.
ضرورت توسعه ایران و چین
به گزارش
عطنا، علی یحیایی، استادیار دانشگاه حکیم سبزواری (
لینک) در نشست «ایران و چین: فهم تمدنهای مسیر جاده ابریشم از دوران باستان تا امروز»
بخش اول و
بخش سوم با درک اهمیت جاده بزرگ خراسان در احیای روابط ایران و چین، بر ضرورت توسعه احیای روابط دو کشور به ایراد سخن پرداخت که مشروح آن در پی میآید:
طرح راه ابریشم جدید (راج) یا طرح یک کمربند و یک جاده، یک طرح سرمایهگذاری در زیربناهای اقتصادی بیش از ۶۰ کشور جهان و توسعهٔ دو مسیر تجاری «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» است که توسط رییس جمهور وقت چین در سال ۲۰۱۳ میلاید ارائه شد.
این طرح به دنبال افزایش قدرت صنعتی اقتصاد چین و توان سرمایهگذاری این کشور در ایجاد کمربند راه ابریشم با پیگیری اهداف بلند پروازانه و اقتصادی دنبال شد که بسیاری از سرزمینها را تحت تاثیر قرار میدهد.
جاده خراسان یک پیشینه کهن دارد و قبل از هر چیز باید به نقش ایرانیان در حفظ این جاده ابریشم اشاره کنیم. در طول تاریخ، جنگهای زیادی میان اشکانیان و ساسانیان و دیگر سلسلهها به وقوع پیوست؛ میتوان به نمونههای برتر سهم ایرانیان در جاده ابریشم نسبت به ملل دیگر اشاره کرد.
پژوهشها و آثار تالیفی همچون کتاب فرهنگ اسلامی در چین یا میراث دریانوردی ایرانیان در روند چین نشان میدهد ایران نسبت به دیگر ملل، نقش مهمی در تبادلات اقتصادی و سیاسی دارد. در این میان یکی از ایالتهای ایران که همواره نقش مهمی را در حیات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی جامعه داشته است، ایالت کهن خراسان به عنوان یکی از کهنترین سکونتگاههای بشری بوده است.
نقش مهم ایران در روابط با چین
کاوشها و نوشتههای باستان شناسی نشان میدهد عصر خراسان بزرگ به عصر آهن و عصر برنز برمیگردد. از آنجا که موقعیت جغرافیایی و توان جمعیتی و نظامی و اقتصادی خراسان که در بسیاری از برههها و مقاطع تاریخ ایران با مرکز سیاسی همراه میشد، باعث شده رشد اقتصاد کشاوزی و تجاری این منطقه بینظیر باشد.
سرزمین خراسان از قدیم گذرگاهی برای تبادلات دو سوی دنیای قدیم بوده و به فراخور اهمیت جاده خراسان، اکنون این پرسش مطرح میشود که جغرافیای تاریخی جاده خراسان چیست و چرا احیای آن ضرورت دارد؟
تاکنون پژوهشهای متعددی درباره خراسان و ابعاد گوناگون زندگی بشری در این منطقه انجام شده است اما متأسفانه به جاده خراسان به عنوان یک گذرگاه جغرافیایی یکپارچه، پرداخته نشده است، بنابراین ضرورت میطلبد هم دانشگاهیان و هم اقتصاددانان و هم پژوهشگران در این مورد توجه بیشتری از خود نشان دهند. امیدوارم به زودی شکل گیری یک پژوهشکده به مناسبت جاده خراسان و مطالعات آن به ثمر و نتیجه برسد.
جاده خراسان در روابط ایران و چین
ادامه این نشست با پرسش و پاسخ میان حاضران دنبال شد:
پرسش: آیا در مسیر ایران و چین، جایی هست که نامش خراسان باشد؟
علی یحیایی: از آنجا که بیشتر مطالعاتمان پیرامون جاده مسلمانها بوده، من حقیقتاً به سمت شرق ایران معطوف نشدم که بتوانم بگویم آیا مکانی بوده که چنین نامی داشته باشد. البته نتایج تحقیقات و مشاهدات نشان از تاثیرگذاری خراسان در تبادلات میان تمدنها داشته است.
فهم تمدن ایران و چین
هان ژونگوی، استاد دانشگاه آنخویی هم سخنانش را با فهم تمدنهای جاده ابریشم دنبال کرد که مشروح آن در پی میآید:
هجومها و مهاجرتهای تاریخی باعث شده سرزمین آسیای مرکزی تحت تاثیر فرهنگها و زبانهای مختلف شود. گروهها و اقوام مختلفی از مناطق شمال چین به ایران و دیگر تمدنها تاثیرات فرهنگی خود را بر منطقه گذاشتند؛ البته اقوام مهاجر خود به گروههای مختلف تقسیم میشوند.
جاده ابریشم مسیر مناسبی برای حرکت اقوام مهاجم بود، اقوام مهاجر دشتهای شمال چین در جستوجوی چراگاههای مهاجرتهای فصلی به چین و ایران بودند؛ این اقوام توانستند در مسیر جاده ابریشم در آسیای مرکزی، حکومتهای خود را تشکیل دهند. تاریخ آسیای مرکزی آمیختگی بسیاری به لحاظ فرهنگی با مهاجرت و هجوم این اقوام کوچرو دارد.
مغولان، سلجوقیان و هانها از همین اقوام مهاجم و مهاجر بودند که حکومت تشکیل دادند. این حکومتها در بخشهایی از چین و ایران تشکیل شد. ایران و چین میراثدار فرهنگ این اقوام شد. آسیای مرکزی بیشترین تاثیر را از این مهاجرتها و هجومها پذیرفت.
فرهنگ غربی هم از کانال آسیای مرکزی به شرق راه یافت؛ نامی که بر مکانها و شهرهای این منطقه هست، یادآور این ترکیب فرهنگی است. ایران، آسیای مرکزی و چین نقش بسیار مهمی در تعاملات فرهنگی جهان دارند، اما کمتر به این مسائل توجه میشود.
یکجانشینان در روابط ایران و چین
همه فرهنگهای مهم جهان جای پایی در این بخش از جهان دارند و ما این مسئله را دقیق بررسی کردیم. بنابراین ما باید بر این فرهنگها متمرکز شویم. فهم مجموعه عناصر فرهنگی این سرزمین کار دشواری است (به دلیل ترکیبی که در طول تاریخ صورت پذیرفته است). حتی غذاهای موجود در آسیای مرکزی ترکیبی از سنت کوچروان و یکجانشینان دارد، ایستگاه انتقال فرهنگها از طریق انتقال فرهنگی گونهگون بود.
جنگها و هجومها حکومتهایی که تشکیل میشدند، همزیستی ناگزیر کوچروان و یکجانشینان است. جنگها و هجومها تمام شد، اما اقوام مهاجم ماندند و خود میزبان شدند. چنانچه میدانید زبان ترکی یکی از زبانهای اصلی این منطقه شد، در حالی که ترکان مهاجمان کوچرو این سرزمین بودند. ما فرهنگ موجود در آسیای مرکزی را مطالعه کردیم و گسترهای از فرهنگهای جهانی را در اینجا یافتیم، زاویه تاریخ جهانی به این موضوع تاکنون توجه نشده است.
فرصتها و تهدیدها در روابط ایران و چین
ژیانگ ژن، استاد دانشگاه شمالغرب چین با رویکرد محور بحث فرصتها و تهدیدها در گشایش روابط ایران و چین در دوران حاضر به ایران سخن پرداخت که مشروح آن در پی میآید:
تحریمهای غرب علیه ایران تبعات منفی داشت؛ اگر چه ایران تلاش برای همگرایی و ایجاد یک جامعه بینالملل مجزا را از یاد نبرد. از سال 2016 میلادی، دو کشور رابطه راهبردی برقرار کردند. اینکه ایران و چین چقدر و تا چه حد میتوانند رابطه راهبردی خود را حفظ کنند، به ابعاد تجاری و اقتصادی وابسته است. فرصتها و تهدیدهایی در گسترش روابط ایران و چین وجود دارد.
فرصتها: ساخت وسازهایی در حوزه ساختارها میتواند شرق آسیا را به ایران و اروپا مرتبط کند.
تهدیدها: ایران بعد از معاهده صلح آمیز هستهای ایران (برجام)، انتظار داشت فناوری و سرمایه از غرب به داخل بیاید. حسن روحانی، رئیس جمهور فعلی ایران عمدتاً به دنبال سرمایه و فناوری از غرب بود. اما غربیها تحریمها علیه ایران را اعمال کردند و همین مسئله، تبعات منفی علیه ایران داشت. این شرایط البته رونق روابط اقتصادی بین ایران و چین را به همراه داشت. چین برخی از ریسکهای تجارت با ایران را پذیرفت و ایران هم متوجه شد به روابط با چین نیاز دارد.
خبرنگار: دنیز دزفولی