ارتباطات علم شاخهای از ارتباطات است که از دید نخبگان دانشگاهی مورد غفلت واقع شده و البته در شرایط همهگیری کووید 19 جای خالی آن احساس میشود و البته حفظ آن بیش از پیش برای جامعه ضرورت دارد.
به گزارش
عطنا، نشست «تبادل تجربیات علم و فناوری در کشورهای اسلامی»، پنجشنبه 6 آذر، با حضور منظور حسین سومرو، رئیس بنیاد علمی اکو، زرین زردار، مدیر اجرایی کرسی ارتباطات علم یونسکو در ایران، ماهالتچامی آروجانان، مدیر اجرایی انجمن اطلاعات بایوتکنولوژی مالزی و محمد السنباطی رمضان، روزنامهنگار علمی از بلژیک، به همت بنیاد علم و فناوری مصطفی (ص) و همکاری بنیاد علمی اکو، به صورت مجازی برگزار شد.
نقش ارتباطات علمی در جامعه
ماهالتچامی آروجانان، مدیر اجرایی انجمن اطلاعات بایوتکنولوژی مالزی ار منظر نقش و اهمیت ارتباطات علمی در جامعه مطالبی را ارایه داد:
ما میدانیم که واکسنها در حال توسعه هستند و میدانیم که به زودی به بهرهبرداری خواهند رسید، ولی ما این را هم میدانیم که مخالفتهای بسیاری دربارۀ آن در جامعه وجود دارد، ما میدانیم واکسنها در حال حاضر برای بیماریهای مختلفی مثل ذاتالریه و فلج اطفال استفاده میشوند؛ واکسنها به خوبی از ابتلا به این بیماریها جلوگیری میکنند و این چیزی است که ما انتظار داریم در مورد کووید 19 هم اتفاق بیفتد.
آیا اعضای جامعه به راحتی خواهند پذیرفت، که اعضای خانواده و فرزندانشان واکسن دریافت کنند، این جایی است که نقش ارتباطات علمی در جامعه برجسته میشود. باید در این زمینه اطلاعرسانی شود و فناوریهای جدید پذیرفته شود.
فرهنگ، در بسیاری از کشورها چیست؟ در مالزی فرهنگ شامل غذا خوردن، خرید کردن و اینها میشود یا حتی بعضی وقتها آنها سه ساعت رانندگی میکنند تا به یک رستوران خوب برسند، اما علم چطور میتواند تبدیل به فرهنگ شود، ما چطور میتوانیم بحثهای جمعی در یک رستوران یا در مدارس را پیش ببریم؟ به طوریکه، در مکانهایی که مردم به صورت گروهی با یکدیگر صحبت میکنند، همانطور که در مورد سیاست صحبت میکنند و اخبار را پیگیری میکنند، در مورد علم هم همینطور صحبت میکنند.
من یک دانشمند هستم و اجبار من بر این است که باید مشاوره دهم، باید کارهای اداری انجام دهم، تحقیقات کنم و مراقبت و نظارت روی دانشجویانم داشته باشم، من دلیل این را خواهم گفت که چرا منِ دانشمند با دانشمندان دیگر ارتباط برقرار میکنم و این ارتباط چطور مفید خواهد بود.
مثلاً برای واکسن، هیچ بخش عمومی وجود ندارد که واکسن تولید کند و آن را تجاریسازی کند، به خاطر اینکه زمان زیادی میگیرد؛ از تحقیق و توسعه گرفته تا تجاریسازی که ممکن است چندین سال طول بکشد.
کووید 19 تنها استثناء آن است، در حالت عادی ممکن بود پانزده سال تولید این واکسن طول بکشد و صدها میلیون دلار هزینه داشته باشد، برای همین ما تحقیقات در مورد واکسن را انجام میدهیم و در یک نقطه میگویم بله این کاری است که ما میتوانیم انجام دهیم و ما میخواهیم صنایع به کمک ما بیایند، همکاری کنند و واکسن را به بازار منتقل کنند.
ما نیازمند این هستیم که در مورد تحقیقات واکسن و تاثیرات این تحقیقات، یک آگاهی ایجاد کنیم، که صنایع با خبر شوند و بازاریابی را انجام دهند؛ این خیلی مهم است که نه فقط در مورد تحقیقات واکسن، بلکه در مورد هر نوع تحقیقاتی که انجام آن ضروری است، برای مردم روشنسازی شود.
همۀ دانشمندان در این موضوع درگیر هستند و آنها برای تجاریسازی و همکاری با دولت آماده هستند. به نظر من سیاستگذاران باید در این زمینه همکاری کنند؛ برای این ما باید مطمئن شویم که دانشمندان با یکدیگر ارتباط دارند، همۀ اینها به ارتباطات دانشمندان مرتبط میشود؛ این که چه کاری باید انجام داد، چه مقدار باید انجام داد و چه طور باید انجام داد.
با کمکهای انسان دوستانه میتوانیم هزینههای مورد نیاز را تامین کنیم، اما باید آنها را درگیر موضوع کنیم. ما میتوانیم سرمایهگذاران را در این موضوع وارد کنیم و ارتباط بین دانشمندان را تقویت کنیم؛ پذیرش عمومی و حمایت سیاسی هم به این موضوع مرتبط است.
ما از جنبه سرمایهگذاری و امکانات و البته دیگر جوانب امر نیازمند این ارتباط هستیم؛ مثلاً فرض کنید، مدیر ما که معمولاً یک استاد کامل است، متوجه علوم بایولوژی نمیشود، ولی حمایت میکند، رشتهاش هم الزاما رشتۀ من نیست ولی به کمک یکدیگر میتوانیم آزمایشگاه را توسعه دهیم، تجهیزات جدید تهیه کنیم؛ برای همین است که احتیاج داریم با یکدیگر ارتباط علمی داشته باشیم.
ما به دانشمندان اجتماعی بیشتری نیاز داریم؛ مثلاً در دورۀ همهگیری کووید، ما باید کاری کنیم که دانشمندان قابل اعتماد شوند و مردم عادی به آنها اعتماد کنند؛ پس باید کاری کنیم که دانشمندان خودشان صحبت کنند و مردم را مخاطب قرار دهند.
وقتی ما تحقیقاتی میکنیم و آن در ژورنالها منتشر میشود، فقط همکاران ما هستند که نتیجۀ آن تحقیق را میخوانند و مردم عادی این ژورنالها را نمیخوانند؛ دلیلش این است که از حوزههای مختلفی هستیم و در تخصصهایمان تفاوت داریم، اگر نتیجۀ این تحقیقات را همزمان با مجلات علمی، در مجلات عادی و عمومی هم منتشر کنیم، نه تنها مردم عادی آنها را میخوانند، بلکه سیاستگذاران، سرمایهگذاران، رسانهها و دانشمندان سایر حوزهها هم آن را خواهند خواند و این دلیل دیگری در اهمیت ارتباطات علم است.
من میخواهم منظورم از واژۀ عموم را مشخص کنم. من از قصد از کلمۀ عموم استفاده میکنم، به خاطر اینکه وقتی ما میگوییم عموم مردم، منظورمان یک جامعۀ یکدست نیست و این جامعه خیلی گسترده و ناهمگن است، آنقدر گسترده، که وقتی من میگویم یک دانشمند، آن دانشمند هم عضوی از عموم جامعه است.
عموم مردم را هم میتوانیم به زیرمجموعههایی تقسیم کنیم؛ آنهایی که دقت میکنند، آنهایی که نگران هستند، ولی از واکسن استفاده نخواهند کرد و کسانی که این موضوع هیچ اهمیتی برایشان ندارد؛ مثلاً شخصی میگوید که من در مورد کووید 19 نگران هستم، ولی دوست ندارم فعلاً واکسن بزنم یا کسی که اصلاً برایش مهم نیست، میگوید، من به هیچ عنوان اهمیت نمیدهم که چه اتفاقی میافتد.
وقتی ما میگوییم عموم مردم، میتوانیم آنها را به زیرمجموعههای مختلفی تقسیم کنیم و یا مثلاً سازمانهای مردم نهاد، آنهایی که میخواهند صرفا به عنوان بی طرف نگاه شوند، آنها هم به بخشهای مختلفی تقسیم میشوند؛ ما باید پیامها را برای آنها تخصصی کنیم.
مثلاً وقتی که ما از یک سیاستگذار حرف میزنیم، باید ببینیم آن سیاستگذار در چه حوزهای فعالیت میکند؛ ببینید مثلا سیاستگذاری که در حوزۀ اقتصاد است، نگران این است که اقتصاد تحتالشعاع قرار نگیرد یا مثلا اگر یک سیاستگذار در حوزۀ بهداشت فعالیت کند، نگران این است که سلامت مردم به خطر نیفتد؛ بنابراین هر کسی دغدغۀ خاص خودش را دارد.
ما نیازمند ابزارهای مختلفی هستیم، برای این که اطلاعات در این زمینه را به گوش عموم برسانیم و نه فقط ژورنالهای علمی.
نیازی نیست همیشه دانشمندان ثابت کنند، بعضی وقتها یک کشاورز حتی میتواند مثلاً بگوید که من همۀ محصولهایم را از دست دادهام، به خاطر اینکه هیچ کارگری نبود که این محصول را به سوپرمارکتهای محلی برساند، خیلی از اقتصادها ورشکست شدهاند، محصولها در مناطق روستایی نمیتوانند به مناطق شهری منتقل شوند، مثلاً در اینجا میتوانید ببینید که چه کسی میتواند ارتباط را برقرار کند. یک کشاورز میتواند به گونهای صحبت کند که سیاستگذار متوجه موضوع مورد بحث او شود.
اگر بخواهیم با سازمانهای مردم نهاد، رسانهها، معلمها و همه صحبت کنیم، باید برای هر کدام از آنها، ارتباط را شخصیسازی کنیم و این یک چالش برای ارتباط برقرار کردن در حوزۀ علمی است. به نظر من هر کشور موظف است که یک سیاستگذاری ملی در مورد ارتباطات علمی داشته باشد.
پرسش و پاسخ | پاسخ به پرسشهای نشست
پرسش نخست: ماهالتچامی آروجانان در پاسخ به این سوال که «آیا شما موافقید که جامعۀ علمی هنوز آماده ارتباط برقرار کردن و انتقال اطلاعات به عموم جامعه را ندارد؟» گفت: به نظر من در تمام این مدت، جامعۀ علمی توسط کشورها جدی گرفته نشده است، خصوصا در کشورهای در حال توسعه؛ همانطور که گفتم این موضوع، موضوعی بسیار چالش برانگیز است و باید شخصیسازی شود، تلاش خیلی زیادی در این مورد باید صورت گیرد و شما نمیتوانید همین طوری یک بستری را برای ارتباط فراهم کنید. ما باید با عموم مردم ارتباط داشته باشیم و به نظر من عموم جامعه هم این آمادگی را برای این ارتباط ندارند.
پرسش دوم: مدیر اجرایی انجمن اطلاعات بایوتکنولوژی مالزی همچنین در پاسخ به این سوال «راه حل جلوگیری از اینفودمیک چیست؟» گفت: به نظر من خیلی بلندپروازانه است که ما فکر کنیم میتوانیم جلوی اینفودمیکها را بگیریم، نه فقط در مورد کرونا بلکه در مورد هر نوع تکنولوژی و بیماریهای دیگر. امروز همه چی تغییر کرده است، مثلاً ما میتوانیم بدون گاو شیر تولید کنیم، بدون گاو گوشت تولید کنیم تکنولوژی خیلی پیشرفت کرده است و ما واکسنهای زیاد دیگری را کشف کردهایم و در مورد همۀ تکنولوژیها این اینفودمیک وجود دارد. ما باید به طور مداوم ارتباطات علمی را داشته باشیم؛ نه فقط وقتی تکنولوژی، جدیدتر میشود یا یک واکسن تولید و یا اختراع میشود، به نظر من همیشه این ارتباط باید حفظ شود.
تهیه و تنظیم: محمد ایزدی یونسی