عطنا - سفر غیرمنتظره ابومحمد جولانی، رئیس دولت موقت سوریه و رهبر هیئت تحریرالشام، به باکو، یکی از رویدادهای دیپلماتیک حساس در منطقه قفقاز جنوبی و خاورمیانه است. این سفر در بستر تحولات پیچیده ژئوپلیتیکی، بهویژه پس از جنگ تحمیلی اسرائیل و امریکا علیه ایران و و مذاکرات جولانی با دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، رخ داده است. با توجه به موقعیت استراتژیک جمهوری آذربایجان در نزدیکی مرزهای ایران و ارمنستان، و همچنین سابقه همکاریهای نظامی و اطلاعاتی باکو با اسرائیل و ترکیه، این سفر نمیتواند صرفاً یک دیدار تشریفاتی تلقی شود
گزارشها حاکی از آن است که جولانی پس از توافق با دونالد ترامپ متعهد به اخراج نیروهای تکفیری خارجی از سوریه شده است، اما گروههای تکفیری قفقازی همچنان در این کشور حضور دارند و به نظر میرسد برخی از آنها به سمت مرزهای ایران هدایت شوند. این موضوع، همراه با گمانهزنیها درباره تخلیه روستاهای منطقه آستارا در آذربایجان و استقرار گروههای تکفیری در این مناطق، نگرانیهای جدی را درباره شکلگیری یک محور ضدایرانی در قفقاز جنوبی ایجاد کرده است.
سفر جولانی به باکو را میتوان در چارچوب یک استراتژی گستردهتر برای تقویت محور ضدایرانی در منطقه قفقاز جنوبی تحلیل کرد. گزارشها نشان میدهند که جمهوری آذربایجان در جنگ قراباغ ۲۰۲۰ از نیروهای تکفیری وابسته به ترکیه استفاده کرده بود، و این سابقه همکاری نظامی میان باکو، آنکارا، و گروههای تکفیری میتواند در شرایط کنونی نیز تکرار شود. تخلیه ۴۰ روستا در رایون آستارا و استقرار گروههای تکفیری در این مناطق، که در نزدیکی مرز ایران قرار دارند، نشانهای از آمادگی برای عملیات احتمالی علیه ایران است. این اقدام میتواند بخشی از یک برنامه هماهنگ برای ایجاد ناامنی در مرزهای شمالغربی ایران باشد، بهویژه با توجه به حملات اخیر اسرائیل به زیرساختهای نظامی ایران در این منطقه.
علاوه بر این، گمانهزنیهایی درباره انتقال نیروهای تکفیری از شرق سوریه به سمت مرزهای ایران مطرح شده است. این نیروها، که عمدتاً از گروههای قفقازی و ترکتبار تشکیل شدهاند، میتوانند بهعنوان ابزارهای نیابتی در یک جنگ ترکیبی (هوایی و زمینی) علیه ایران مورد استفاده قرار گیرند. چنین سناریویی با توجه به همکاریهای اطلاعاتی و نظامی باکو با اسرائیل، که شامل خرید و مونتاژ پهپادهای اسرائیلی در خاک آذربایجان است، محتمل به نظر میرسد.
سفر جولانی به باکو پس از دیدارهای او با مقامات اماراتی و اسرائیلی در ابوظبی، و همچنین مذاکرات با فرستاده ویژه آمریکا در امور سوریه، نشاندهنده تلاش برای عادیسازی روابط دولت موقت سوریه با اسرائیل و متحدانش است. این روند با حمایت آشکار دونالد ترامپ، که به لغو تحریمهای سوریه به درخواست تلآویو اشاره کرده، تقویت شده است. از سوی دیگر، اظهارات جولانی در گفتوگو با رسانههای عبری مبنی بر آمادگی برای همکاری امنیتی با اسرائیل، نشاندهنده همسویی استراتژیک میان دولت موقت سوریه و محور اسرائیل-ترکیه-آذربایجان است. این همسویی میتواند به معنای ایجاد یک کریدور ضدایرانی از سوریه تا قفقاز باشد، که با پروژه کریدور زنگزور نیز همراستا است.
در این میان، نقش امارات متحده عربی بهعنوان میانجی در مذاکرات غیرمستقیم میان دمشق و تلآویو قابل توجه است. این کشور، که روابط علنی با اسرائیل دارد، به نظر میرسد در حال تسهیل تماسهای دیپلماتیک و نظامی میان جولانی و بازیگران منطقهای است. این امر میتواند به تقویت جایگاه آذربایجان بهعنوان یک مرکز لجستیکی و نظامی در قفقاز جنوبی کمک کند.
یکی از نگرانیهای اصلی در تحلیل این سفر، احتمال استفاده از نیروهای تکفیری برای ناامنسازی مرزهای ایران است. گزارشها حاکی از آن است که گروههای تکفیری قفقازی، که دولتهای متبوع آنها از پذیرش آنها خودداری کردهاند، ممکن است به سمت مرزهای ایران هدایت شوند. این گروهها، که در جنگ قراباغ ۲۰۲۰ نیز نقش داشتند، میتوانند بهعنوان نیروهای نیابتی در یک سناریوی جنگ ترکیبی علیه ایران عمل کنند. علاوه بر این، گمانهزنیهایی درباره انحلال پ.ک.ک و ادغام توان رزمی آن در پژاک برای ناامنسازی مرزهای غربی ایران مطرح شده است. این اقدام میتواند به معنای تشدید فشارهای نظامی و امنیتی بر ایران از دو جبهه (شمالغرب و غرب) باشد.
همچنین، احتمال اشغال استان سیونیک ارمنستان توسط نیروهای آذربایجانی و تکفیری، که به قطع ارتباط زمینی ایران با ارمنستان منجر خواهد شد، یکی دیگر از سناریوهای نگرانکننده است. این اقدام میتواند بخشی از استراتژی گستردهتر برای محاصره ژئوپلیتیکی ایران باشد، بهویژه در شرایطی که زیرساختهای نظامی ایران در جنگ اخیر آسیب دیدهاند.
در مجموع سفر جولانی به باکو را نمیتوان بهعنوان یک رویداد دیپلماتیک ساده در نظر گرفت. این سفر، در بستر تنشهای منطقهای پس از جنگ ایران و اسرائیل، و در سایه همکاریهای نظامی و اطلاعاتی میان باکو، آنکارا، و تلآویو، نشانهای از شکلگیری یک محور استراتژیک ضدایرانی است.